وقتی آب ثابت میماند، راکد میشود. در زندگی ما هم اگر ازنظر فیزیکی بیحرکت بمانیم، راکد میشویم و اسیر زندان ناامیدی میشویم. باید جایی و لحظهای تصمیم گرفت و حرکت کرد، جایی که مسیر درستی پیش رؤیت قرارگرفته و شکها و تردیدها مهمانخانهی دلت شده، آنجاست که تصمیمات درست و حرکت در آن جهت باعث رشد و ارتقاءمان میشود.
در خدمت یکی دیگر از همسفران هستیم با گفتگویی دیگر. لطفاً با ما همراه باشید.
ضمن عرض سلام خودتان را کامل معرفی کنید؟
سلام دوستان سکینه همسفر حیدر، آخرین آنتی ایکس شیشه روش درمان دی اس تی داروی درمان شربت اوتی، یازده ماه و بیست روز سفر میکنیم شروع مصرف با نیم سیسی در حال حاضر سهدهم، به کمک راهنمایی خانم آرزو و آقا میثم رشته ورزشی مسافرم شنا.
چگونه با کنگره آشنا شدید؟
یکی از دوستان مسافرم کنگره را به ما معرفی کردند و خوشحالیم از اینکه به کنگره آمدیم.
چه روشهایی را برای درمان مسافرتان تجربه کردهاید؟
داروهایی که از طریق دکترها تهیهکرده بود، قرص و شربتهای مختلف کمپ و ترک در خانه.
از آموزشهای کنگره تا چه حدودی توانستید در زندگی استفاده کنید؟
من بهشخصه از صد در صد، شاید بتوانم بگویم که هشتاد درصد استفاده کردم و به آرامش و آسایش رسیدم و امیدوارم که این آرامش چند برابر و پایدار باشد با تلاش و کوشش و زحمت بیشتر.
کنگره چه تأثیری در زندگی و حس و حال مسافرتان داشته است؟
چشم دیدن مسافرم را نداشتم وزندگیام به آخر رسیده بود با آمدن به کنگره زندگی و فرزندانم و مسافرم را به دست آوردم.
بهعنوان همسفر چگونه میتوانید بال پرواز مسافرتان باشید؟
منِ همسفر وظیفهدارم با مسافرم باهم بال بزنیم و باهم پرواز کنیم در یک مسیر حرکت کنیم و به نفع مسافرم نه علیه آن و یک ساز بزنیم نه ساز مخالف و حتماً آموزشهای کنگره را در خانه باید کاربردی کنیم.
قبل و بعد از کنگره خود را چگونه میبینید؟
من قبل از کنگره یک فرد ناامید بودم، فردی که زندگیاش را باخته بود و برای از بین بردن زندگی که برایم یک جهنم بیش نبود تلاش میکردم و خیلی دلم میخواست که از این زندگی راحت شوم حتی به مرگ همفکر میکردم، ولی بعدازاین که آمدم کنگره آموزشها را گرفتم و مفهوم وادی اول را درک کردم و در زندگی کاربردی و عملی کردم به زندگی امیدوار شدم به مسافرم به خودم و آیندهام امیدوار شدم والان از زندگیام راضی هستم و دلم میخواهد در کنگره ماندگار باشم تا بتوانم من هم خدمت کنم و به آن حال خوب و حس خوب برسم و حال کسی را خوب کنم.
در مورد اینکه در کنگره میگویند باید مسافر را رها کرد، چه نظری دارید؟
منظور این است که با سفر و خوردن شربت مسافرمان کاری نداشته باشیم مسافر آموزش خودش را میگیرد و من هم آموزش خودم را میگیرم و منه همسفر هم سعیام را میکنم. اگر هردوی ما بهخوبی آموزشها را بگیریم و در زندگی کاربردی کنیم به نتیجه مطلوب خواهیم رسید و گذشته را فراموش کنیم.
نظرتان در مورد خدمت در کنگره چیست؟
خدمت در کنگره یعنی من هم بتوانم با مهماندار شدن، مرزبان شدن، راهنما شدن، یا حتی با یکقدم کوچک با خواندن نوشتار در جلسه خدمت کنم و بادل و جان و با حس خوب بتوانم در کنگره خدمت کنم.
چگونه میتوانید بهعنوان همسفر به پیشبرد اهداف کنگره کمک کنید؟
با احترام گذاشتن به حرمتهایی که خوانده میشود بهموقع سر جلسه حضور داشتن و با رعایت کردن قوانین کنگره.
برای رسیدن به حال خوب باید چقدر تلاش کرد؟
هر چه بیشتر تلاش کنم و هر چه بیشتر آموزش بگیرم و عملی و کاربردی کنم روزبهروز باعث میشود حالم بهتر شود و بهتر زندگی خواهم کرد.
کدامیک از آموزشهای کنگره را بیشتر توانستید در زندگی کاربردی کنید؟
وادی اول، با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر ساختارها روبهزوالی میرود، فهمیدم که باید همهی کارهای خود را با تفکر انجام دهم. وقتی تفکر درست باشد میتوانم در مسیر صراط مستقیم باشم و این یعنی حس خوب و حال خوب.
کلام آخر؟
در آخر از خدا میخواهم که سفرمان را بهخوبی به پایان برسانیم و به حال خوبی که در نظرمان است برسیم و در همینجا دارد از کمکهای راهنمای عزیزم خانم آرزو تشکر کنم و به او خدا قوت بگویم و از ایشان تشکر کنم و از بنیانگذار کنگره، جناب آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم.
تهیه گزارش: همسفر نادره
نگارنده و عکاس: همسفر مهناز
- تعداد بازدید از این مطلب :
661