کارگاه آموزشی خصوصی همسفران؛ کار، تحصیل، قدرت

جلسه هشتم از دوره بیستم و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره 60، نمایندگی صالحی به نگهبانی همسفر الهام و استادی همسفر مهناز و به دبیری همسفر سوده با دستور جلسه "کار، تحصیل، قدرت"در روز سه شنبه 22 مردادماه 1398 در ساعت 17 بعدازظهر آغاز به کارکرد.

پرسش، علم بهتر است یا ثروت؟ از گذشته تا کنون همواره یکی از پرسش‌های بزرگ بشریت بوده است؛ تا جایی که حتی به عنوان موضوع انشاء در مدرسه‌ها مطرح می‌شد. در آن دوران که کم سن و سال بودیم، شاید برای این‌که فرهیخته‌تر به نظر برسیم و یا به این دلیل که تحصیل برای همه راحت نبود پاسخ اکثرمان (علم) بود؛ اما رفته رفته با آسان‌تر شدن مسیر تحصیل، اکثر بزرگترها و حتی کودکان به این نتیجه رسیدند که ثروت بهتر است.
با این حال امروزه و پس از گذشت زمان ما متوجه شدیم که هیچ یک از این دو بر دیگری برتری ندارند؛ چراکه درواقع این دو مکمل یکدیگر هستند و هر دو نیاز اساسی عالم هستی و بشریت به‌شمار می‌روند. عالم بدون ثروت شاید نتواند از آنچه آموخته است، بهره‌برداری کند؛ همچنین بدون علم هم نمی‌توان به دانایی و فهمِ چگونگی استفاده از ثروت رسید و فرد نمی‌تواند تشخیص دهد که ثروتش را در کجا سرمایه‌گذاری و مدیریت کند.

همه این‌ها گفته شد تا به این نکته برسیم که علم، لازمه پیشرفت در دنیای امروز و نیاز اساسی برای به‌دست آوردن یک شغل مناسب است. در واقع علم و ثروت را می‌توان مترادف کار و تحصیل دانست. کار ثروت می‌آورد و تحصیل علم را و همه‌ی این موارد در مجموع به شخص قدرت می‌بخشند. اگر بخواهیم این موارد را به‌صورت نمودار ترسیم کنیم؛ در ابتدا علم و بعد کار و از برآیند این دو، قدرت به‌دست می‌آید. حال اگر بخواهیم این موضوعات را با حوزه‌ی اعتیاد تطبیق دهیم می‌توان گفت علم و ثروت هر دو به انسان قدرت و انرژی می‌دهند که این انرژی از نوع پایدار است؛ به این معنی که با گذشت زمان نه تنها تحلیل نمی‌روند بلکه پخته‌تر خواهند شد و سیر صعودی پیدا می‌کنند؛ اما انرژی حاصل از اعتیاد کاذب است و با گذشت زمان کاهش می‌یابد و سیر نزولی پیدا می‌کند.
برای مثال: فردی که انرژی‌‌اش را ظرف مدت 10 سال می‌تواند در حالت طبیعی و به مرور زمان مصرف نماید، با مصرف مواد مخدر این انرژی در او یکباره افزایش پیدا می‌کند اما در مقابل عمر آن کوتاه می‌شود و مثلا به 5 سال می‌رسد به این ترتیب در ادامه نتایجی مانند ناتوانی و پیری زودرس در فرد ظاهر می‌ شود.

نکته حائز اهمیت این است که فردی که قصد درمان و رهایی از اعتیاد را دارد و تحت درمان با روش کنگره 60 قرار می‌گیرد، نباید خود را از محیط کار و تحصیل دور نماید و مانند بیمار خود را بستری کند؛ بلکه باید بین کار، تحصیل و درمان خود تعادل ایجاد نماید؛ به این معنی که باید هر کدام را به گونه‌ای انجام دهد که مانع دیگری نشود؛ چراکه خوب می‌دانیم داشتن شغل و کسب درآمد نقش مهمی در زندگی انسان دارد.

زندگی به شب تاری می‌ماند که باید چراغ خود را به دست خودمان بیفروزیم و زندگی خویش را روشن کنیم و بدانیم در آن روزی که کار و تلاش مفیدی انجام نداده‌ایم، آن روز را از عمر خود نشماریم.
در آخر مایلم بگویم که اگر نمی‌توانیم یک بزرگراه باشیم، حداقل یک جاده‌ی باریک باشیم.
اگر قادر نیستیم خورشید باشیم، ستاره‌ی دیگری باشیم. اندازه و بزرگی کار ما، پیروزی یا شکست  ما را تعیین نمی‌کند مهم این است که در هر کاری که میتوانیم بهترین باشیم.