نهمین جلسه از دور نهم جلسات جهانبینی ویژه کمانداران کنگره 60، با استادی جناب آقای زر کش (دیده بان محترم امور مالی کنگره 60)، نگهبانی مسافر کمان زینب و دبیری مسافر کمان بهاره، با دستور جلسه (لژیون سردار) و جمعه 18 مرداد ماه در ساعت 17 عصر، در سایت تیراندازی باکمان کنگره 60، واقع در ورزشگاه تختی برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
در قضیه خدمت مالی، چیزهای جدیدی برای من باز شد. ما در لژیون سردار دستور جلسه ماهانه داریم. دستور جلسه این ماه این بود که؛ من در قبال خدمت رایگانی که در کنگره 60 میگیرم چه وظیفهای دارم.
انتهای برگهی رهایی نوشتهشده که این برگه بهمنزلهی تسویهحساب کامل شخص با کنگره 60 است. آقای مهندس میگویند ما در کنگره هیچ حسابی با هیچکس نداریم. خداوند هم میگوید: شما هیچ حسابی با من ندارید. در قبال هوایی که تنفس میکنیم و آبی که میخوریم وزندگی که میکنیم هیچ حسابی با خداوند نداریم.
ولی واقعیت امر اینگونه نیست. ما در قبال هر خدمتی که میگیریم باید بهایش را بپردازیم. اصولاً ذات انسان اینگونه است که به چیزهایی که رایگان به دست میآورد علاقه بیشتری دارد تا به آن چیزهایی که باید بهایش را کامل بپردازد. واقعیت امر این است که ما باید بهای حیات را بهصورت کامل بپردازیم. به خاطر اینکه مرحله بعدی را شروع کنیم، در این هزارتوی حلقههای زندگی قطعاً ما به لحظات قبلمان، برای درست کردن لحظات بعدمان نیاز داریم.
یکی از آن جایگاههایی که ما میتوانیم در آن خدمت کنیم و من فکر میکنم که هر شخصی با هر توان مالی میتواند در این جایگاه خدمت کند، لژیون سردار است. مهم نیست که من چقدر توان مالی دارم ولی این مهم است که با چه نیرو و چه توانی خدمت مالی میکنم.
ما وظیفهداریم که به هم دیگر خدمت کنیم، ما وظیفهداریم که این دانایی را در گوش هم نجواکنیم و از همدیگر دعوت کنیم که بیاییم میکروفون گردان شویم و ببینیم چه لذتی دارد، بیاییم مهماندار و استاد و نگهبان و راهنما و کمک راهنما بشویم. ما هرکدام در هریک از این جایگاههای خدمتی که قرار گرفتیم قطعاً چیزی نصیبمان شد.
کسانی که در لژیون سردار عضو میشوند شرایط متفاوتی را تجربه میکنند. آقای مهندس میگویند اگر عشق و محبت میخواهی، ابتدا برو مهیا شو. ما هر جنسی که میخواهیم باید ببخشیم. اگر محبت میخواهیم باید محبت ببخشیم. اگر نفرت میخواهیم باید نفرت ببخشیم. اگر پول میخواهیم باید پول را ببخشیم. این قانون کائنات است. هرکدام از ما اگر این را تجربه کنیم قطعاً نتیجهاش را خواهیم دید. اگر من مدعی هستم که فرزند کنگرهام و به این قضیه میبالم باید در این زمینه مشارکت کنم. هیچ سیستمی وجود ندارد که من بتوانم در آن گذشتهام را تغییر دهم. ما آینده را میتوانیم تغییر دهیم. ولی در کنگره این اتفاق میافتد که ما بتوانیم گذشتهمان را تغییر دهیم.
همه ما دوران قبل سفر اول را تجربه کردهایم. مسافر یا همسفر فرق نمیکند. الآن در کنگره همسفرها همعرض با مسافرها حرکت میکنند. کنگره هرچقدر به مسافرها بها میدهد به همان مقدار به همسفرها جایگاه و بها میدهد. آقای مهندس میگوید اگر مسافر سی دی میگیرد همسفر هم موظف است که سی دی بگیرد. وقتی یاد بگیریم بهای آن چیزی را که به ما میدهند از ما طلب نکنند و ما بدهیم قضیهاش متفاوت میشود.
سیستم هوشیار است و این را میبیند، من فکر میکنم که این لطفی است که کنگره در حق من کرده که حاتم بودن را به من آموزش میدهد. هر کس در هر جایگاهی ازنظر مالی قرار دارد میتواند ببخشد. ولی باید درک کنم و به این فهم برسم و با تمام توانم این کار را انجام دهم. اگر من خدمت مالی میکنم خودم باید درک کنم.
باید مال و پولم هم بفهمد که دارد خدمت مالی میکند. من نمیتوانم از اضافاتم ببخشم باید از آن چیزی که دارم را ببخشم. امیدوارم که خداوند این توفیق را به تکتک ما بدهد که بتوانیم در این جایگاه خدمت کنیم؛ و حس جدیدی نسبت به این قضیه پیدا کنیم و به این نتیجه برسیم که من نیازمند این هستم که ببخشم. ما هیچچیز را نمیتوانیم با خودمان ببریم. حضرت علی میفرمایند: اگر مالی اضافهداری ببخش و بگذار برادرت برایت حملش کند. که روزی که نیاز داری آن را به تو بدهد.
تنها راهی که ما میتوانیم پول خود را با خود حمل کنیم تبدیل آن به انرژی است؛ و فقط با بخشش این اتفاق میافتد. امیدوارم بتوانیم در این امر ابتدا به خودمان و سپس به سرزمینی که به ما هویت داد کمک کنیم. اگر من امروز با شجاعت از دیروزم که خراب بود صحبت میکنم یعنی اینکه کنگره دیروز مرا، امروز تغییر داد؛ و باید من به این جایگاه برسم که راحت از کنار این قضیه نگذرم و بهایش را بپردازم.
در ضمن مسافر کمان محمد شهیدی بهعنوان عضو جدید لژیون سردار معرفی شدند که تقدیرنامه ایشان، به همسفر ایشان مسافر کمان خانم اعظم اهدا شد.
در ادامه تقدیرنامه کماندارانی که بهحساب زمین کنگره پول واریز نموده بودند توسط جناب آقای زر کش به ایشان تقدیم شد.
مرزبان کشیک: مسافر کمان محمد حسین
عکاس: مسافر کمان هومن
تنظیم و ارسال: مسافر کمان زینب
- تعداد بازدید از این مطلب :
592