جلسه ششم از دور بیست چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی قزوین با دستور جلسه "حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره 60 ممنوع است " با استادی مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر محمود در تاریخ 1398/05/03 ساعت 17:00 آغاز بکار کرد. در ادامه هفتمین سال رهایی کمک راهنمای محترم مسافر محمد را در نمایندگی قزوین جشن میگیریم
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. دستور جلسه این هفته حرمت و چرا رابطه کاری و شغلی درکنگره ممنوع است، من برای این دستور جلسه احترام زیادی قائل هستم دستور جلسه حرمت جزء دستور جلساتی است که اساس و پایه کنگره است، اگر این دستور جلسه یادآوری نشود و ما آموزش نگیریم نمیتوانیم با این نظم و انضباط در کنار یکدیگر قرار بگیریم. در قسمت مسافران همه با پیراهن سفید و چهرههای موجه که انسان از آن لذت میبرد و در قسمت همسفران همه با شال سفید و این نظم ظاهری است و نظم درونی هم همه به این شکل است. جهانبینی که درکنگره است و حرمت که در هر جلسه دو بار خوانده میشود اهمیت این دستور جلسه را نشان میدهد. من در ذهن خودم هر بار تکرار میکنم که شاید باکلاس ترین و بافرهنگترین مکان در هر کشور، جلسه نمایندگان باشد اما خیلی اوقات در جلسات نمایندگی در کشورهای اروپایی شاهد بحثوجدل بین آنها بودهام ولی درکنگره چه اتفاقی میافتد؟ من نه سال درکنگره هستم ولی تابهحال درگیری و جروبحث بین اعضا ندیدهام، واقعاً چه اتفاقی افتاده؟ آدمهایی که از جامعه طردشده بودند و دیگران به دید منفی به آنها نگاه میکردند بین آنها نشانهای از آن تنشها وجود ندارد. تمام اینها به دستور جلساتی مانند حرمت و آموزشهای جهانبینی برمیگردد، دستور جلسه حرمت به تکتک ما یادآوری میکند که با کوله باری از درد و مشقت به کنگره آمدیم و نیامدهایم که دنبال دوست و رفیق جدید باشیم یا به قول آقای مهندس نیامدهایم که راهنما بازی کنیم و مدام دنبال راهنمای جدید باشیم ما آمدیم تا سفر خوبی داشته باشیم و به فکر هدف اصلی که همان درمان اعتیاد است باشیم ما همه بهواسطه هدف مشترکی اینجا هستیم و این حرمتها مثل قوانین راهنمایی و رانندگی میمانند و کمک میکنند تا ما بهسلامت به مقصد برسیم کمک میکنند در سفر اول و سفر چندین ساله دوم به بیراهه نرویم کمک میکنند تا رابطه کاری و مالی با اعضای کنگره برقرار نکنیم چراکه کاملاً به ضرر من تمام میشود، ما گاهی یک ایراد در دیگری میبینیم و فوری شروع به سرزنش کردن میکنیم. واقعاً آیا میشود از دو ماشینی که چادر روی آن کشیده شده و فقط لاستیک و رینگ آن مشخص است تشخیص داد که کدام ازنظر فنی بهتر است یک ماشین خیلی مؤلفه دارد تا بتوانیم بگوییم کدام بهتر است. ما از کوچکترین اشتباهی که از یک آدم دیده میشود شروع به سرزنش کردن میکنیم اینجاست که باید دوربین را سمت خودم برگردانم و ایرادهای خودم را ببینم.
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
با دو سال سقوط آزاد وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی تزریق هروئین، روش دی اس تی، داروی درمان اوپیوم، ورزش درکنگره فوتبال، با کمک راهنمای خوبم آقای مجید احمدی، رهایی از مواد هشت سال و یک ماه
آرزو میکنم تمام کسانی که وارد کنگره میشوند به بطن اصلی کنگره پی ببرند و پایدار باشند. خیلی خوشحالم که در این جایگاه هستم و از تمام عزیزان که حضور دارند تشکر میکنم من به هدف ترک مواد وارد کنگره شدم و به درمان فکر نمیکردم و فکر نمیکردم که نه سال درکنگره بمانم اما نمیدانم که کنگره با ما چه کرده است اگر یک روزبه کنگره نیایم دلم برای همه تنگ میشود. خدا را خیلی شکر میکنم و از تمام عزیزان و کمک راهنماها و مرزبانها تشکر میکنم چراکه با کمک آنهاست که ما میتوانیم این جایگاهها را تجربه کنیم درکنگره آرامش میگیرم و هیچگاه از یادم نمیرود که در چه جایگاهی بودم و به چه جایگاهی رسیدم. خدا را شکر میکنم و از پدرم، مادرم و همسرم که همیشه حامی من بودند و از دختر گلم تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان از آقا مجید احمدی راهنمای سفر اولم که خیلی به من کمک کردند و آقا کوروش که همیشه برای من نور امید بودهاند تشکر میکنم از ایجنت شعبه آقا محمدرضا که همیشه مثل یک برادر در کنار من بودند تشکر میکنم که در همه حال به من آرامش دادند؛ و از تمام عزیزان که در این جشن حضور دارند تشکر میکنم
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
با دو سال سقوط آزاد وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی تزریق هروئین، روش دی اس تی، داروی درمان اوپیوم، ورزش درکنگره فوتبال، با کمک راهنمای خوبم آقای مجید احمدی، رهایی از مواد هشت سال و یک ماه
آرزو میکنم تمام کسانی که وارد کنگره میشوند به بطن اصلی کنگره پی ببرند و پایدار باشند. خیلی خوشحالم که در این جایگاه هستم و از تمام عزیزان که حضور دارند تشکر میکنم من به هدف ترک مواد وارد کنگره شدم و به درمان فکر نمیکردم و فکر نمیکردم که نه سال درکنگره بمانم اما نمیدانم که کنگره با ما چه کرده است اگر یک روزبه کنگره نیایم دلم برای همه تنگ میشود. خدا را خیلی شکر میکنم و از تمام عزیزان و کمک راهنماها و مرزبانها تشکر میکنم چراکه با کمک آنهاست که ما میتوانیم این جایگاهها را تجربه کنیم درکنگره آرامش میگیرم و هیچگاه از یادم نمیرود که در چه جایگاهی بودم و به چه جایگاهی رسیدم. خدا را شکر میکنم و از پدرم، مادرم و همسرم که همیشه حامی من بودند و از دختر گلم تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان از آقا مجید احمدی راهنمای سفر اولم که خیلی به من کمک کردند و آقا کوروش که همیشه برای من نور امید بودهاند تشکر میکنم از ایجنت شعبه آقا محمدرضا که همیشه مثل یک برادر در کنار من بودند تشکر میکنم که در همه حال به من آرامش دادند؛ و از تمام عزیزان که در این جشن حضور دارند تشکر میکنم
سلام دوستان ناهید هستم یک همسفر
خدا رو شکر که بار دیگر شاهد این تولدهای خوب و پرانرژی هستم و خدا را شکر که بار دیگر در کنار شما عزیزان هستم چراکه اگر شما نبودید ما هم نبودیم من هم این تولد باشکوه را اولازهمه به بنیان کنگره 60 و خانواده محترمشان تبریک میگویم که اگر آقای مهندس نبودند و این راه را نمیرفتند و خود را نجات نمیدادند ما نجاتیافتگان اکنون وجود نداشتیم و معلوم نبود که حال در کجا به سر میبردیم. خدمت آقا مجید احمدی تبریک عرض میکنم که زحمات زیادی برای آقا محمد کشیدند به آقا کوروش خدا قوت عرض میکنم که همیشه زحمات ما به گردن ایشان بوده است به آقا محمدرضا تبریک عرض میکنم و برایشان احترام زیادی قائل هستم. به آقا محمد تبریک میگویم و امیدوارم همیشه پایدار باشند به خانم محدثه عزیزم که کمک راهنمای بسیار خوبی هستند و رهجوهای خیلی خوبی دارند و همیشه خدمتگزار هستند تبریک عرض میکنم و امیدوارم که جایگاههای بالاتری را تجربه کنند و برایشان بهترینها را میخواهم، به راهنمای سفر اولشان خانم نرگس تبریک عرض میکنم و به خودم تبریک میگویم که در سفر دوم خداوند این لیاقت را به من داد تا رهجوی خوبی مثل خانم محدثه رهجوی من باشد؛ و به بهار عزیزم که یک کنگرهای است تبریک میگویم و امیدوارم که همیشه موفق باشد.
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، سلام دوستان محدثه هستم یک همسفر
امروز هشت سال و یک ماه است که وارد سفر دوم شدهایم مسیر سختی را طی کردیم اما در عین سختی شیرینی هم داشت. شیرینی آن تغییراتی بود که در کنار مسافرم لحظهبهلحظه شاهد آن بودیم روزهای سختی را که با جیب خالی از قزوین راهی شعبه کرج میشدیم اما هیچگاه خسته نشدیم و تمام این مسیر برای ما آموزشهای خیلی خوبی داشت. مدتی پیش چشمهایم را بسته بودم و از خدای خودم خواستههایم را طلب میکردم که ناخودآگاه دخترم آمد و از من پرسید که مشغول چهکاری هستم وقتی به او گفتم که در حال گفتگو باخدا هستم او همچشمان خود را بست و شروع کرد به صحبت کردن باخدا با این تفاوت که او برعکس من خدا را به خاطر داشتههایش شکر کرد بدون اینکه از خدا چیزی بخواهد و این تلنگری برای من شد که خدایا من کجا هستم و چه میخواهم و دخترم چه میخواهد. ما آدمها فراموشکار هستیم و گاهی یادمان میرود که آرامش امروزمان زمانی برای ما حسرت بود یک روزی، دلخوشیهای امروز برای ما حسرت بود یک روزی با آرامش مهمانی رفتن برایمان حسرت بود. خدا را شکر که دیگر ما آدم دیروز نیستیم خدا را شکر به خاطر تکتک داشتهها و لحظههایم. تشکر میکنم از آقای مجید احمدی که همه حال خرابیهای ما را تحمل کردند، از آقای سیامک طالبی تشکر میکنم که زحمات زیادی برای ما کشیدند. تشکر میکنم از آقا محمدرضا ایجنت محترم شعبه که تمام لحظات در کنار ما بودند و از خانم مریم عزیز تشکر میکنم. از خانم ناهید عزیز راهنمای سفر دومم تشکر میکنم که بسیار برای ما زحمت کشیدند. از خانم نرگس عزیزم راهنمای سفر اولم تشکر میکنم و از راه دوردستشان را میبوسم که همه حال خرابیهای من را تحمل کردند. از آقا کورش تشکر میکنم که همیشه اسم و یادشان برای من دلگرمی است. از خانواده مسافرم که همیشه حامی ما بودند تشکر میکنم. از خانواده خودم تشکر میکنم از تکتک شما عزیزان و رهجوهای خوبم تشکر میکنم و امیدوارم که راهنمای خوبی برایشان باشم و با تشکر از همه عزیزانی که در جشن ما شرکت کردند.
سلام دوستان اعظم هستم همسفر
تشکر میکنم از خانواده کنگره 60 و در رأس آن از آقای مهندس و با تبریک به پسرم و عروس گلم، خیلی خوشحالم و آرزو میکنم که همگی این جایگاه را تجربه کنند.
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، سلام دوستان بهار هستم یک همسفر
تولد پدر و مادرم را تبریک میگویم و از آقای مهندس تشکر میکنم که به ما آرامش دادند و خدا را شکر میکنم که پدر و مادری خوب و مهربان دارم.
نمایندگی قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1076