English Version
English

گزارش عملکرد لژیون ویلیام وایت همسفران

گزارش عملکرد لژیون ویلیام وایت همسفران

 صحبت‌های راهنمای محترم سرکار خانم اعظم جلالی:

 این دستور جلسه مرا به یاد پیام‌های کنگره ۶۰ می‌اندازد که من سعی کردم به این مفاهیم فکر کنم، سر در نشریات پیام نوشته‌شده است: ((اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی)) اگر فرمان‌بردار باشید می‌دانید که چیزی را نمی‌دانید، اگر ما می‌دانستیم حداقل درزمینهٔ اعتیاد علم و آگاهی داشتیم در خانه به مسافر خود یا خودمان کمک می‌کردیم، در حقیقت ما علم آن را نداریم و درواقع شروع فرمان‌برداری از این نقطه است که ما بدانیم چیزی را نمی‌دانیم و به کنگره آمدیم، کنگره یک مهداست یک مهد آموزشی، مهد چگونه زندگی کردن است، کنگره ۶۰ علاوه بر اینکه درمان اعتیاد و درمان روح و روان خود ما است یک جهان‌بینی به ما می‌دهد که شاید هرگز نتوانستیم در جامعه یا خانواده آن را کسب کنیم و این جهان‌بینی مهارت درست و چگونه زیستن است؛ در کلام راحت است ولی در عمل فرمان‌بردار بودن سخت است وقتی در یک دنیا مملو از ترس، تاریکی، حقارت، کبر، دروغ، منیت، نفرت و... قرار داریم چگونه شخص می‌خواهد فرمان‌برداری کند؟! ما از صور پنهان کسی خبر نداریم که چه به افراد گذشته است ولی کنگره به افراد می‌گوید: هرچه که هستید پشت در بگذارید و وارد شوید، این کار سختی است، خیلی از افراد می‌گویند: تحصیلات من از راهنمایم بیشتر است و در فلان رشته درس خواندم و... راهنما به دلیل این‌که دانش درمان اعتیاد را آموخته و راه را طی کرده، علمش از هر آدمی درزمینهٔ اعتیاد بیشتر است؛ راهنما کمک می‌کند که فرد خودش را پیدا کند و هویت جدید بگیرد، برای من این‌گونه بوده است و من از هویت الآن خودم بسیار راضی‌تر هستم تا هویت قبل کنگره ۶۰ من در اینجا یاد گرفتم باید سرم پایین باشد، باید گوش بدهم و بیاموزم چون این آموختن و به کار بردن آموزش‌ها سبب شده که من حال خوش را تا اندازه ظرفیت شهر وجودی خودم درک کنم؛ بنابراین شرط اول فرمان‌برداری است ولی باید یک سری ابزار را مهیا نمود: اول بدانید که نمی‌دانید. دوم سعی کنید هرچه که هستید پشت در بگذارید. سوم یاد بگیرید از آن منیت و کبر دور شوید. اگر راهنما می‌گوید باید روی ساختار ذهنی، شناخت درونی خودکار کنی یعنی به درون خود مراجعه کنید ببینید در صور پنهان خود چه اتفاق‌هایی افتاده است و چه چیزی باعث آشفتگی شما است، بین همه نیروهای بازدارنده که شهر وجودی شمارا احاطه کرده است باید بتوانید امید را پیدا کنید و حرکت کنید، ارزش‌ها را از ضد ارزش‌ها تشخیص بدهید و... همه این مسائل را به شما می‌خواهند آموزش دهند، اگر وجود خود را آماده آموختن کنید آن موقع همه‌چیز برای شما مهیا است؛ ما از یک مرحله‌به‌مرحله بعدی می‌خواهیم برسیم از فرمان‌برداری به فرماندهی و فرماندهی هم کار سختی است ولی وقتی زیرمجموعه آن آموختن و آموزش باشد راحت می‌شود، همیشه بدانید که پایه اصلی کنگره ۶۰ آموزش است، دانش و علم کنگره ۶۰ را به ما می‌آموزند و روزبه‌روز با یک سی دی مجموعه‌ای از دانستنی‌ها را می‌توانید جمع کنید و کاربردی کنید که این همان علم است، از فرمان‌برداری تا فرماندهی مصداق کلام حضرت علی (ع) است که فرمودند: من مللی را ستایش می‌کنم که چگونه اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه‌ها را شما مختار هستید که بیاموزید و برداشت کنید، سیستم نمی‌گوید هرچه ما می‌گوییم همان است‌؛ در سیستم برداشت ما آزاد است و این برداشت بستگی به ظرف وجودی، سطح انرژی و پتانسیلی که جذب می‌شود دارد و بدانیم که هرکدام از ما زمانی که به سرزمین حال خوش پا می‌گذاریم یک ذخیره‌ای داریم که همان کفایت می‌کند زیرا امید داریم که با حرکت خود آن ذخیره را روزبه‌روز بیشتر می‌کنیم و ما ساکن نیستیم حرکت می‌کنیم، برای رسیدن به منبع اصلی نور در اینجا می‌شود  گفت که ما فرماندهی را گرفته‌ایم.
 
 
مشارکت‌ها:
 
سوگل مسافر نیکوتین: این دستور جلسه یکی از دستور جلسات مهم است که جناب مهندس مطرح کردند و مانند سایر تعاریف کنگره۶۰، فرماندهی هم در آموزش‌ها مفاهیم متعددی دارد و دارای دو بعد صور آشکار و پنهان است، هر کاری که انسان به‌صورت عملی انجام می‌دهد، صور آشکار است و تصاویر ذهنی که در ذهن ایجاد می‌کند صور پنهان هست؛ خیلی مسائل وجود دارد که فرماندهی را از انسان می‌گیرد مثل مصرف مواد مخدر و گاهی اوقات با مصرف مواد مخدر هم نمی‌توان آن فرماندهی را پس گرفت و یا باید مصرف را بیشتر کرد یا نوع ماده مخدر را عوض نمود، تنها راهی که انسان می‌تواند فرماندهی بدن خود را تحویل بگیرد رسیدن به دانایی مؤثر است. 
 
سارا مسافر نیکوتین: ازنظر من دستور جلسه فرمان‌برداری تا فرماندهی دستور جلسه مهم و سختی هست و باوجوداینکه بارها اینسی دی را گوش کردم، بسیار سخت است که هم فرماندهی را پس گرفت و هم فرمان‌بردار خوبی بود چون یک سری سد و موانع وجود دارد و کار را مشکل می‌کند؛ استاد امین فرمودند: نقض فرمان دروازه‌ای برای ورود به تاریکی‌ها و فرمان‌بردار بودن دروازه‌ای برای ورود به روشنایی‌ها است؛ دقیقاً همین است، زمانی که من وارد کنگره می‌شوم اگر فرمان‌بردار خوبی باشم تمام و کمال دستورها را اجرا می‌کنم، مثل احترام گذاشتن، نوشتن سی دی، به‌موقع حاضر شدن و... درنهایت این فرمان‌برداری باعث می‌شود که من همواره جایگاهی بین اعضا داشته باشم و بتوانم به کمک آن‌ها به فرماندهی برسم ولی این به عهده من است که فرماندهی را به بهترین شکل ممکن حفظ کنم یا از دست بدهم و همه این موارد به آموزش نیاز دارد.
 
سمیه مسافر نیکوتین: فردی که مواد مصرف می‌کند در حقیقت به خاطر همین کسب فرماندهی است که اعتیادش بیشتر می‌شود زیرا مواد اولین کاری که می‌کند فرماندهی شهر وجودی را از فرد می‌گیرد و این فرماندهی آن‌قدر برای انسان مهم است که برای به دست آوردن آن به همه کاری دست می‌زند و همه نوع آسیب و ضرری را به خود وارد می‌کند، نکته مهم برای من این بود که فرد زمانی که فرمان‌برداری می‌کند باید نفس اماره کاملاً کنار برود و قدرتی دیگر جایگزین شود و سختی کار همین است چون نفس اماره هم چنان مقاومت کرده و ما را به تاریکی‌ها می‌برد.
 
الهه مسافر نیکوتین: فرماندهی می‌تواند مربوط به همه‌چیز باشد ممکن است در ذهن ما تصویر یک فرمانده نظامی باشد که به سربازهای خود دستور می‌دهد در صور پنهان همین اتفاق می‌افتد وقتی می‌خواهم یک لیوان آب‌بردارم در صور پنهان من این دستور داده می‌شود و من برمی‌دارم، افرادی که سالم هستند این فرماندهی در درون آن‌ها هست ولی به آن توجه نمی‌کنند ولی انسانی که اعتیاد دارد و درگیر تاریکی‌ها است این فرماندهی را ازدست‌داده و چون برای او فرماندهی مهم است برای تحویل گرفتن آن یا مواد خود را زیاد می‌کند و یا نوع آن را عوض می‌کند. سحر مسافر نیکوتین: کسی که اعتیاد پیدا می‌کند، خود فرمانده نیست بلکه مواد به او فرمان می‌دهد، ما باید فرمان‌بردار خوبی باشیم و باید با فنجان خالی وارد کنگره ۶۰ شویم و این فنجان را با دانسته‌های کنگره پرکنیم و بدانیم که در هرکجا نقض فرمان کنیم ضرر می‌بینیم.

تهیه گزارش: سارا مسافر نیکوتین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .