English Version
This Site Is Available In English

هر خدمتی باید همراه با آموزش و دریافت دانش و آگاهی باشد

هر خدمتی باید همراه با آموزش و دریافت دانش و آگاهی باشد

جلسه سوم از دوره‌ی دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دلیجان، با استادی دیده بان محترم آقای حکیمی، نگهبانی همسفر مسعود و دبیری مسافر دانیال، با دستور جلسه "تجربه من از اضافه وزن و درمان آن با متد کنگره ۶۰"  شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از خداوند سپاسگزارم که امروز توفیق داد تا امروز در این نمایندگی در خدمت شما باشم. از همه خدمتگزاران در این نمایندگی سپاسگزارم. ‌امیدوارم عزیزان خدمتگزار از خدمتی که انجام می‌دهند بهره‌ی لازم را ببرند. خدمت در کنگره ۶۰ و خدمت به انسان‌ها توفیقی است که به هر انسانی این توفیق نمی‌دهند که به آن نائل بشود. به خیلی از انسان‌ها این اجازه داده نمی‌شود که به هم نوع خودشان خدمت کنند و یاری برسانند. قطعاً هر انسانی که می‌خواهد به هم نوع خودش، به طبیعت، به جامعه، به هستی خدمت کند و قدمی بردارد حتماً باید به یک درجه‌ای از دانایی و آگاهی رسیده باشد تا به او اجازه بدهند.

فردی که خودش نمی‌داند که می‌خواهد چه‌کار بکند قطعاً به او اجازه داده نمی‌شود که بخواهد قدمی بردارد. بنابراین هر اجازه‌ای که به انسان داده می‌شود در طول هستی و خدمتی انجام دهد حتی برای خودش، حتماً باید همراه با آموزش و دریافت دانش و آگاهی باشد برای اینکه بتواند به بهترین شکل آن را به انجام برساند. خب در کنگره ۶۰ شما بهتر از می‌دانید که خدمت‌ها داوطلبانه است و هیچ اجباری برای پذیرش خدمت نیست. اما وقتی فردی می‌پذیرد که خدمتی را انجام بدهد و یاری و کمک کند، باید با تمام وجود این کار را به انجام برساند.

اصلاً وقتی در کنگره ۶۰ خدمت می‌کند نباید به این موضوع فکر کند که من دارم به دیگران کمک می‌کنم، این در درجه‌ی چندم است. در درجه‌ی اول من با کمک کردن به دیگران دارم به خودم کمک می‌کنم و دارم جای خودم را در هستی تثبیت می‌کنم. دارم یک مجموعه و یک کوله پشتی را از زمان و دانش و اطلاعاتی که در اختیار دیگران قرار می‌دهم را فراهم می‌کنم و در یک جایی به دردم می‌خورد.

ما این سخن را خیلی شنیده‌ایم و برایمان تکرار شده است که‌ای انسان در روز موعود از تو سؤال می‌شود. و این جمله برای بنده سؤال برانگیز بود که خداوند مخلوق خودش را به خوبی می‌شناسد، پس به چه عنوان و به چه دلیل مطرح می‌کند که از تو سؤال می‌شود؟ اما یک روز موعودی هست اما روز موعود همین لحظه و همین ساعت من هم هست که اگر از من بپرسند در این حیات فیزیکی که داری گذران می‌کنی و زنده هستی و تا هستی هست تو زنده خواهی بود و مرگی برایت وجود ندارد و فقط جایت عوض می‌شود، چه قدمی برداشتی؟ چه کاری کردی؟

 

آیا دست کسی را گرفتی؟ آیا برای جامعه‌ات کاری انجام دادی؟ آیا وظایفت را برای خانواده‌ات انجام دادی؟ آن وظایفی را که خودت داوطلبانه پذیرفتی را به انجام رساندی؟ این روز موعود می‌تواند ساعتی باشد در پایان روز که کن روزم را به پایان رسانده‌ام و می‌خواهم استراحت کنم، می‌تواند در این لحظه باشد که من خودم را در کفه‌ی ترازو قرار می‌دهم و می‌سنجم که چه کاری انجام داده‌ام. این خیلی مهم است. چون هرچقدر انسان از آگاهی و دانش بیشتری برخوردار باشد هر چیز خوبی که می‌خواهد برای همه می‌خواهد از جمله خودش.

نه اول برای خودش بعد دیگران. تفاوت انسان‌هایی که قدم برمی‌دارند برای تغییر جامعه، یکی از تفکراتشان این است که می‌گویند اگر من می‌خواهم ابتدا برای جامعه می‌خواهم. قطعاً وقتی می‌گویم برای جامعه می‌خواهم پس ابتدا باید خودم داشته باشم. این داشتم من دیگر حکم طمع را ندارد که من همه چیز را برای خودم می‌خواهم، از آن چیزی که دارم قدری از آن را برای دیگران هم می‌خواهم. و این خدمتی است که اعضا در کنگره ۶۰ به انجام می‌رسانند.

 

تغییر انسان بسیار بسیار سخت و زمان بر است، آسان نیست. بسیاری از افرادی که در حوزه اعتیاد قدم برداشتند اصلاً نمی‌دانند اعتیاد چیست. من هفت سال پس از رهایی‌ام مشاوره تازه واردین که می‌دادم از هرفردی که وارد کنگره می‌شد این سؤال را می‌پرسیدم که ماده‌ای که مصرف می‌کنی چیست؟ با تو چه کرده‌است؟ ساختارش چیست؟ و هیچکس نمی‌دانست و نمی‌توانست پاسخ سؤالش را بدهد. خیلی جالب است که انسان مواد مخدر مصرف می‌کند و در تهیه آن استاد است اما اینکه این ماده چیست و چه اثری بر وی دارد هیچ اطلاعاتی ندارد.

حتی تخریبی که بر انسان وارد می‌کند را هم نمی‌داند چگونه است. اگر از یک مصرف‌کننده بپرسی اعتیاد با تو چکار کرد می‌گوید: اعتیاد معتادم کرد. معتاد شدن یعنی چه؟ کسی نمی‌داند. به همین سبب است که اگر شما بر روی این صندلی نشسته‌ای رحمت خداوند شامل حالت شده است، که بدانی و‌خودت را بشناسی. چون خودت را نمی‌شناختی که به اعتیاد وارد شدی. انسان خودش را نمی‌شناسد که گرایش پیدا می‌کند به نیرو‌های اهریمنی.

انسان ضد ارزش‌ها را نمی‌شناسد اگر بشناسد به سمت آن نمی‌رود. اگر دروغ می‌گوید، تهمت می‌زند، غیبت می‌کند و ضد ارزش انجام می‌دهد از ندانستن است و از بی‌حسی است. وقتی آقای مهندس می‌فرمایند که جهان آکادمیک هنوز به نقطه صفر اعتیاد نرسیده است یعنی اصلاً اعتیاد را نمی‌شناسد و می‌گویند پنجاه سال با این قضیه فاصله دارند. این را آقای مهندس بی‌اغراق بیان می‌کنند که دانش علمی امروز با آن اطلاعاتی که امروز دارد، پنجاه سال اطلاعاتش از فرد تازه‌واردی که می‌آید و اطلاعات را در مورد جایگزینی و اثری که اعتیاد بر شخص می‌گذارد داده می‌شود، عقب‌تر است. و بهترین اطلاعات، سازنده‌ترین و راهگشاترین اطلاعات در مورد خروج از اعتیاد به یک تازه وارد در همان ابتدا به ساکن داده می‌شود. ‌

برگزاری اولین انتخابات مرزبانی مسافران نمایندگی دلیجان 

عکس: مرزبان مسافر عباد 

تایپ و ارسال خبر: مرزبان خبری 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .