آقای مهندس در سیدی جاسوس در مورد تدبیر و صداقت فرمودند: «در گذشته، پول سیاه به پولی گفته میشد که بسیار کمارزش بوده است و امروز به عنوان تمثیل از آن استفاده میشود». شخصی نباید بداند در دست تو طلا یا یک پول سیاه وجود دارد. ما آموزش دیدهایم که نباید دروغ بگوییم و انسان باید همیشه راستگو باشد؛ اما در هر شرایط و مکانی این مطلب صدق نمیکند. خیلیها از صداقت ما سوءاستفاده میکنند؛ باید تشخیص بدهیم که در کجا تدبیر کنیم تا راست بگوییم یا پاسخی ندهیم. این نکته بسیار مهم است که در هر شرایط لازم نیست که دروغ بگوییم یا به سبب آن قسم بخوریم، بلکه در مواقعی که ممکن است راستگویی فتنهانگیز باشد، بهترین عکسالعمل این است که پاسخی ندهیم یا خنثی باشیم.
نکته مهم دیگر این است، که هیچگاه راز خود را برملا نکن؛ زیرا ممکن است آن شخص جاسوس یا سخنچین باشد، فردی که شاید اصلاً بهنظر قابل اعتماد نیاید. کار جاسوس این است که اعتماد کامل از تو جلب کند تا در نهایت، راز را علیه تو استفاده کند و سرانجام، جز تخریب چیزی به همراه نخواهد داشت. هر کاری که میخواهیم انجام دهیم باید به پایان آن فکر کنیم و لحظههای فعلی را در نظر نگیریم. تدبیر در هر کار بسیار مهم است. اگر در جایی مجبور شدید به شخصی وکالتی بدهید یا شراکتی آغاز کنید، باید همهچیز را با دقت برنامهریزی کنید و در آن کار تدبیر به خرج دهید. طرف مقابل را حتی اگر بهترین دوست شما باشد، به چشم یک بیگانه نگاه کنید. حق گرفتنی است، نه دادنی. اگر از فردی حقی ضایع شدهاست، باید با تدبیر آن را پس بگیریم. حق همیشه برنده و فاتح است. انسان ممکن است در شرایط و بحرانها در سختی قرار بگیرد؛ اما اولین قدم برای گذشتن از بحرانها این است که نترسد؛ زیرا ترس تفکر را میبلعد.
ما باید همیشه برای آینده آماده باشیم. در درون هر انسان نیروی عظیمی وجود دارد که از آن بیخبر است. این نیرو توسط قدرت مطلق به ما عطا شدهاست و باید از آن استفاده کنیم. انسان حتی در جهنم و تاریکی برای بیرون آمدن از آن باید سر خود را به سمت روشنایی بگرداند، روشنایی را ببیند و این مهمترین حرکت است. زمانی تفکر و اندیشه انسان خواب باشد، نمیتواند حرکت کند. چه بسیار انسانهایی که با چشمان باز، خواب هستند. ما خدا را نمیشناسیم، نمیدانیم خدا کیست؟ تنها باور داریم که خدا هست و این باور به ما آرامش میدهد. در حقیقت، ما از خداوند هیچ نمیدانیم و او را نمیشناسیم. زمانی به نیروی عظیم خداوند باور داشته باشیم، دل ما آرام میگیرد؛ اما زمانی بدانیم او نیست، آرامشی نداریم.
نکته مهم این است اگر هر انسانی به چیزی، فردی یا جایی معتقد است؛ باید به آن احترام بگذاریم؛ زیرا آن ممکن است آرامش او باشد. ما هرگز نباید آرامش دیگران را از آنها بگیریم. وجود خداوند دل انسان را آرام میکند. بودن در راه صراط مستقیم سخت است. راه ضدارزشها کوتاه و آسان است؛ اما عاقبت ندارد. در مسائل مربوط به حق، دوست و رفیق معنایی ندارد، قومیت معنایی ندارد؛ باید در برابر انسانهای متواضع تواضع داشته باشیم و در برابر انسانهای دو رو و گرگ صفت با تدبیر رفتار کنیم.
کمفروشی تنها مختص فروشندگان نیست؛ معلمها، راهنماها و حتی مهندسها هم ممکن است در کار خود کمفروشی کنند. ما باید از فرامین الهی پیروی کنیم. فرامین الهی تنها شامل نماز و روزه نیست؛ بلکه باید دروغ نگوییم، کمفروشی و دزدی نکنیم. اینها فرامین الهی هستند که از انسان منع شدهاند. اینکه کارهای ضدارزشی انجام دهیم و سپس نماز بخوانیم هرگز پذیرفته نمیشود؛ باید تمام فرامین الهی را اجرا کنیم، چرا که وعده خدا دروغ نیست. کارهای خداوند مانند شعبده بازی میماند؛ میتواند تو را از گلستان به آتش بیندازد یا برعکس آتش را به گلستان تبدیل کند. کارگری که صبح تا شب زحمت میکشد، شب در منزل خود به آرامش میرسد؛ اما شخصی که در کنار خیابان هروئین میفروشد، ممکن است دهها برابر کارگر پول بهدست آورد؛ اما آخر و عاقبت او به نیستی و نابودی میانجامد. در نهایت، باید بدانیم که رعایت فرامین الهی تنها راه رستگاری است.
تایپ : همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون سوم)
ویراستار و رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر هاجر(لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
129