وادی چهاردهم

جلسه سوم از دوره دهم سری جلسات کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه شوشتر با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " به استادی مسافر فردین  و نگهبانی مسافر سجاد  و دبیری مسافر حسن  در روز یکشنبه مورخ ۲۶/اسفند/۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد جلسه:

از نگهبان جلسه و ایجنت محترم شعبه تشکر میکنم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. امروز آخرین جلسه در سال ۱۴۰۳ میباشد، و پیشاپیش سال جدید را خدمت همه عزیزان تبریک عرض میکنم و امیدوارم که سال جدید باعث به وجود آمدن رفاه، پیشرفت و آرامش بیشتری برای همه دوستان باشد. اما دستور جلسه این هفته که "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" می‌باشد، وادی چهاردهم وادیِ عشق و محبت است، انسان در ابتدا باید با خودش در صلح و آرامش باشد تا بتواند عشق و محبت را به دیگران هدیه بدهد؛ من اگر خود را دوست نداشته باشم قطعا نمی‌توانم شما را هم دوست داشته باشم. اگر خود را دوست داشته باشم قطعا خدای خود را هم دوست خواهم داشت، زیرا انسان باید شکرگزار خالق خود باشد، و اگر خالق خود را دوست داشته باشم میتوانم مخلوقات او را هم دوست داشته باشم. این، محصول علم دانش و آگاهی است و علم دانش و آگاهی، محصول تفکر آموزش و تجربه است.

جناب مهندس می‌فرمایند که انسان نادان و یا کم عقل شاید عاشق بشود اما آن عشق پایدار و با دوام نخواهد بود، زیرا آن عشق دوست داشتن واقعی نیست. عشق واقعی محصول تفکر و آموزش است، و ما در کنگره می‌آموزیم که عشق و محبت چیزی نیست مگر این که از طریق آموزش آن را یاد بگیریم. جناب مهندس گفتند که شخصی نزد من آمد و به من گفت: آقای مهندس من فقط شما را دوست دارم! جناب مهندس در جواب فرمودند: دروغ میگویی، زیرا اگر من را دوست داشته باشی خانواده من را هم دوست خواهی داشت. نمیشود که من را دوست داشته باشید اما فرزند من را دوست نداشته باشید، نمیشود خداوند را دوست داشت، اما مخلوقات خداوند را دوست نداشت. نمیشود که خداوند را دوست داشته باشیم اما درختان را قطع کنیم، جلوی آب را بگیریم و محیط زیست را تخریب کنیم، این اَمر قابل پذیرفتن نیست که خداوند را دوست داشته باشیم اما مخلوقاتش را دوست نداشته باشیم. انسان در ابتدا باید از کلماتی مانند عشق و محبت یک تعریف درست را یاد بگیرد، وقتی تعریف درستی نباشد دوست داشتن ما از روی عشق و محبت واقعی نخواهد بود، مثلا من بگویم که شما را دوست دارم اما در طرف دیگر رفتار و اعمال من خلاف گفته هایم باشد. انسانی که درونش محبت واقعی باشد، خداوند طوری آن را میان مخلوقاتش معرفی میکند که همه آن را دوست داشته باشند. اگر درون من محبت صادقانه وجود داشته باشد خداوند به شکلی من را به بقیه معرفی میکند که همه من را دوست داشته باشند، اگر این محبت واقعی نباشد بعد از مدتی این راز آشکار خواهد شد؛ چقدر من میتوانم بگویم که فلانی را دوست دارم اما با رفتار و کردارم حرکتی خلاف آن را اجرا کنم؟! امیدوارم همه از عشقی که جناب مهندس در وادی چهاردهم صحبت می‌کند، بهرمند باشند، و امیدوارم سال جدید سالِ پر از خیر و برکتی برای همه دوستان باشد. از این که به صحبت های من گوش کردید از همه شما عزیزان ممنون و سپاسگزارم.

تایپ و ویرایش: مسافر امین لژیون دوم

 گروه سایت نمایندگی شوشتر