راهنما همسفر شیرین:
وادیها، مثل قوانین هستند. هشت وادی را پشت سر گذاشتید، حالا وقت آن رسیده که از سخن به نقطه عمل حرکت کنید و آن کنید که فرمان است. فرمان دستورات قدرت مطلق هستند و چیزهای عجیب و غریبی نیستند؛ بلکه مسائل ساده روزمره هستند که به فرموده آقای مهندس: اگر اینها را اجرا کنید مسلمان هستید. نکته قابل توجه در فرمان که بسیار حائز اهمیت است این است که راه فسق و فجور راهی است جذاب؛ ولی بهسان زهری است با طعم شیرین و برای خارج شدن از مسائل ضدارزشی باید این مسائل باهم و به آرامی حل شوند و انجام آنها بهصورت تکشاخهای و موردی امکانپذیر نیست. شاید محال است که به یکباره از ضدارزشها خارج شویم؛ بنابراین باید نقطه تحمل خود را به آرامی بالا ببریم و برای انجام این مهم نیاز به دانایی، استمرار و گذشت زمان داریم. مسئله مهم دیگر این است که خداوند سریعالحساب است و اگر به آگاهی برسید این مسئله را بهتر درک میکنید؛ پس هوشیار باشید که در چه مسیری قدم برمیدارید؛ چون سریعاً به حسابتان رسیدگی میشود و در انتها وقتی شما یک عمل ارزشی انجام میدهید مثل بخشش مال، غذا یا لباس به فردی که شدیداً نیازمند است، شما حس به دست میآوردید و آن فرد به ماده دست مییابد؛ پس سعی کنید که همیشه ماده را به حس تبدیل کنید و سرشار از حس و انرژی خوب شوید.
همسفر مینو:
وقتی انسان خلق شد و از آسمان به زمین رانده شد موجودی بود که شعورش از دیگر حیوانات بیشتر بود و مجموعه رذائل و فضائل در او قرار داده شده بود؛ بهخاطر همین به او اختیار کامل داده شد و در حقیقت او بر سر دوراهی قرار گرفت، یکی راه فسق و فجور و دیگری راه تقوا و درستی. برای او دو راهنما قرار داده شد: یکی راهنمای درونی که همان عقل و وجدانش بود و دیگری پیامبر بیرونی که همان پیامبرانی هستند که دستورات قدرت مطلق را اعلام میکردند. در کل، یکسری فرامین هستند که کلاً به دین و مذهب ربطی ندارد و از نظر خرد جهانی منع شده است مثل دزدی، غیبت، تجسس، کمفروشی، نزول خوردن، تجاوز به حقوق دیگران، طعنه زدن و ... یک چیزهایی هم هستند که باعث خمر یا پوشش در وجود انسان میشوند که عبارتند از: مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر، قرصهای مخرب. برای پرهیز از ضدارزشها باید نقطه تحمل خودمان را به آرامی بالا ببریم و اگر من در راه ارزشها بخواهم حرکت بکنم؛ باید آرامآرام و باهم از هر نوع ضدارزشی دوری کرده و بهطرف ارزشها حرکت کنم. چطور؟ من وقتیکه میخواهم از دروغ کناره بگیرم؛ ولی در کنارش رشوه میگیرم باز من به طرف ضدارزش حرکت میکنم؛ پس نمیتوانم بگویم که من دارم به طرف ارزشها حرکت میکنم.
همسفر الهه:
هر چیزی که در هستی وجود دارد، دارای یک نقطه تحمل است که اگر از نقطه تحمل خودش عبور کند، دچار دگرگونی و انفجار میشود و تخریب بهوجود میآید؛ پس باید این را یاد بگیریم که انسانها و یا هر چیزی در طبیعت یک نقطه تحملی دارند و ما نباید دست روی نقطه تحمل آنها بگذاریم و آنها را به آشوب برسانیم. همه هتک حرمتها، ناکامیها و جنایتها ناشی از قرار دادن انسانها در نقطه آشوب است. امکان دارد من حرفی بزنم و برای خودم باد هوا باشد؛ ولی برای طرف مقابلم باعث نابودی و ویرانگی شود؛ پس باید مراقب سخن گفتن خود باشیم. کلاً نقطه تحمل کسب کردنی است و با استمرار و تکرار در طول زمان میتوانیم آن را تغییر بدهیم. برای بالا بردن نقطه تحمل دو نکته را باید در نظر بگیریم: ۱. تکرار منظم موضوع مورد نظر ۲. رعایت طول زمان یا گذشت زمان
همسفر سهیلا:
وادی نهم به ما یاد میدهد که برای رسیدن به نقطه تحمل بالا در مسائل مثبت نیاز به آموزش، تفکر و تجربه داریم و برای مسائل منفی نیاز به تفکر، آموزش و تجربه نیست. برای بالا بردن نقطه تحمل دو نکته مهم است: تکرار موضوع مورد نظر و در نظر گرفتن زمان برای آن موضوع. مثل فردی که میتواند در حالت اولیه 50متر بدود ؛ ولی با تمرین منظم در طول زمان آن را به متراژ بالاتری برساند. برای رسیدن به نقطه تحمل بالا باید از مرزهای گوناگونی عبور کنیم، مثلاً برای رسیدن به نور باید از تاریکی، برای رسیدن به شجاعت از ترس و برای رسیدن به عشق از نفرت عبور کرد و دیگر اینکه اگر حس در انسان قوی شود؛ باید نقطه تحمل آن را داشته باشد وگرنه دچار تخریب میشود. انسان در هر جایگاهی که قرار بگیرد؛ باید نقطه تحملش با آن جایگاه برابر باشد و تعادل داشته باشد؛ در غیر اینصورت هم خود و هم دیگران را دچار مشکل میکند.
همسفر فرشته:
وقتى انسان از بهشت رانده شد و به زمين فرستاده شد خداوند دو پيامبر براى او قرار داد: یکی پيامبر درون انسان كه همان عقل و وجدان اوست و ديگرى پيامبرانى كه از طرف خدا گسيل شدند. اساس خلقت جهان بر اين اصل استوار است كه ما از روی ويژگىهاى منفى، ويژگىهاى مثبت را درک میكنيم مثلاً: در برابر تاريكى روشنايى را، در برابر زشتى زيبايى را، در برابر بدى خوبى را. نقطه تحمل هر شخصى براساس ظرفيت آن فرد تعيين میشود و در افراد متفاوت است. چيزى كه حائز اهميت است اين است که از نقطه تحمل شخص عبور نکرده و او را وارد آستانه آشوب نکنیم؛ چون ممكن است که حتى جملهاى كوچک باعث بر هم خوردن آرامش و روان طرف مقابل شود. براى بالا بردن نقطه تحمل دو نكته مهم وجود دارد: ١. تكرار و تمرین منظم موضوع مورد نظر ٢. گذشت زمان
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
78