ششمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر نیما، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر ابوذر با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ برگزار شد.
سخنان استاد:
اول از همه از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و راهنمای عزیز، آقا محمد، تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا خدمت کنم، آموزش بگیرم و از مشارکت شما عزیزان لذت ببرم. خدا را شاکرم که در کنگره ۶۰ حضور دارم و در جمع شما خوبان هستم. امیدوارم طاعات و عبادات همه عزیزان مورد قبول درگاه حق تعالی قرار گیرد.
دستور جلسه این هفته درباره «وادی چهاردهم و تأثیر آن بر من» است. پیام این وادی چنین است: «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.» این پیام به من میآموزد که اگر معنای محبت را ندانم، مانند ظرفی خالی خواهم بود. در این دنیا، همهچیز بر پایه عشق است و صورتمسئله، محبت.
در سیستم کنگره ۶۰، یکی از اضلاع درمان، جهانبینی است. برای اینکه بتوانم جهانبینی خود را اصلاح کنم و تغییر دهم، باید به وادیها توجه بیشتری داشته باشم. وادی اول با تفکر آغاز میشود و آخرین وادی با عشق و محبت به پایان میرسد. به نظر من، عشق و محبت دو نوع است: عام و خاص.
.jpg)
محبت خاص، محبتی است که ما نسبت به فرزند و خانواده خود داریم، اما محبت عام، محبتی است که بدون هیچ توقعی به دیگران ابراز میکنیم. اگر این محبت همراه با توقع باشد، میتواند موجب ناراحتی و کدورت شود، اما اگر بلاعوض باشد، تأثیر بسیاری بر رشد و جهانبینی من خواهد داشت.
آنچه در کنگره ۶۰ برای من بسیار جالب و الهامبخش است، خدمت صادقانه و خالصانه راهنمایان و دیگر خدمتگزاران است. اینکه یک راهنما بدون هیچ چشمداشتی و بهصورت رایگان خدمت میکند، امری غیرقابلباور به نظر میرسد. بهعنوانمثال، در شعبه ما، هر یک از راهنماها میتوانستند پس از رسیدن به درمان، کنگره را ترک کرده و به زندگی شخصی خود بپردازند، اما با عشق و محبت در سیستم باقی ماندهاند تا به همدردان خود خدمت کنند و مسیر درمان و رهایی را به آنها نشان دهند.
به نظر من، این خدمت، نمونهای از محبت بلاعوض است و تنها انتظاری که یک راهنما از رهجوی خود دارد، این است که سفر درمانی خود را بهدرستی و با تعهد طی کند تا به رهایی برسد.
تایپ متن: مسافر سالار
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
330