English Version
This Site Is Available In English

پایه و اساس در انسان، محبت کردن و عشق ورزیدن است

پایه و اساس در  انسان، محبت کردن و عشق ورزیدن است

چهاردهمین جلسه از دوره بیست و چهارم کارگاه‌‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی پاستور با استادی راهنما مسافر حسن، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه 27 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در کنگره هستم و آموزش می‌بینم و خدمت می‌کنم، از نگهبان تشکر می‌کنم بابت این فرصتی که به بنده دادند.
دستور جلسه این هفته وادی چهاردهم است؛
صحبت درباره این وادی سخت است، از آنچه آموختم سخن می‌گویم؛
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست، تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگه خواهد داشت، این ظروف تهی همان درون انسانها است. من بسیار به تیتر وادی فکر کردم و متوجه شدم تمام مطلب در همین تیتر ظروف تهی است.
انسان‌ها همه دارای محبت هستند ولی این محبت در مقدار، متفاوت است. باید فکر کرد که چرا گاهی فاقد محبت می‌شویم، چرا گاهاً این محبت کم رنگ می‌شود.
در سخنان جناب مهندس من متوجه شدم که بر اثر ناخالصی‌هایی که در طی زندگی جذب می‌کنم صفات تغییر می‌کند، گاهی تغییر صفات به سمت بدی باعث می‌شود که چهره انسان تغییر کند و او را تبدیل به انسان دیگری کند. من در کنگره آموختم در مسیر معرفت و پالایش حرکت کنم و آموزش بگیرم و خدمت کنم.
استاد سردار فرمودند که انسان پا به این هستی گذاشته تا آموزش و خدمت کند آن هم در هر جایگاه و هر مکانی که هستیم، نه تنها در کنگره، انسان در تمام زندگی خود در حال گرفتن آموزش است و هیچ پایانی برای این آموزش وجود ندارد.
انسان تا لحظه مرگ وظیفه دارد بیاموزد، نفس انسانی پایانی ندارد، این آموزش‌ها برای نفس است که ارزش انسانی خود را بیابد و بتواند به انسانی تبدیل شود که مد نظر هستی است.
پایه و اساس انسان، محبت کردن و عشق ورزیدن است.

جناب مهندس در وادی چهاردهم 3 خطابه را عنوان میکند.
خطابه اول استاد سردار خطابه اضداد است؛
اضداد در هستی وجود دارد آن هم به این دلیل که من بتوانم صفات خود را بشناسم، اگر کینه نباشد اگر قهر نباشد من نمی‌توانم آشتی و عشق را بشناسم، در کل حس منفی نباشد حس مثبت معنی نمی‌دهد.
اضداد وجود دارد که من بتوانم خود را رشد دهم و بزرگ تر شوم.
خطابه بعدی امواج است که استاد رعد در رابطه با آن صحبت می‌کند. امواج در هستی موجود است، امواج مفید داریم، امواج شر داریم، امواج آگاه و نا آگاه داریم، انسان بایستی این‌ها را شناسایی کند، این امواج هم در درون انسان‌ها وجود دارد و هم در بیرون از انسان‌ها.
ما در سفر خود بایستی بسیار مراقب امواج منفی باشیم. نیرو‌های ضد ارزشی برای نیرو‌های خود ارزش قائلند و در برابر این که انسان از ضد ارزشی‌ها جدا شود در برابر آن مقاومت می‌کند. در سفر اول القائات یک سفر اولی را مورد هجوم قرار می‌دهد و یک سفر اولی بایستی مراقب باشد که در تعطیلات و دوری از کنگره از اندوخته‌های خود استفاده کند و در مسیر هدف خود محکم‌تر حرکت کند. قدم‌های خود را مثبت بردارید تا به رهایی برسید، در سفر دوم حال شما بسیار تغییر می‌کند و حال بهتری پیدا خواهد کرد و تغییرات برای شما ایجاد می‌شود همینطور سختی‌ها هموارتر می‌شود، ناگفته نماند در سفر دوم هم سختی‌ها وجود دارد ولی احساسات و افکار تغییر می‌کند و بهتر می‌توانید از این سختی‌ها عبور کنید.
من از سخنان مهندس در این وادی مثلث عشق را آموختم؛ سایه‌ها، جاذبه و حس.
باید سایه وجود داشته باشد که من عاشق آن موضوع شوم، سایه ممکن است در این بُعد هم نباشد، در ابعاد دیگر هم ممکن است باشد اما باید باشد تا من بتوانم عاشق آن موضوع شوم.
جاذبه هم نیروی کشش است. هر فردی به موضوعی علاقه دارد جاذبه‌ایی به وجود می آید که آن فرد را به طرف علاقه‌اش می‌کشاند.
حس؛
ما در کنگره بر روی احساسات خود بسیار کار می‌کنیم این کار تزکیه و پالایشی است که بر روی احساساتمان انجام می‌دهیم تا شفاف تر شود. حس اولین نیرو و قوه به کار گیری قوه عقل است. من برای این که عقل سالمی داشته باشم باید حس سالمی داشته باشم، این چرخه‌ایی که جناب مهندس عنوان کرده بسیار مهم است؛
این چرخه از تفکر سالم شروع می‌شود و به ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم و در انتها هم به عشق سالم ختم می‌شود.
امیدوام همگی به این وادی برسیم و بتوانیم عشقمان را به دیگران انجام دهیم.
سال نو را به همگی تبریک می‌گویم، امیدوارم دوستان سفر اول به آن حال خوش و رهایی برسند.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .