پنجمین جلسه از دوره بیستم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی راهنمای محترم آقای هاشم و نگهبانی مسافر همایون و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسه(وادی چهاردهم و تاثیرآن روی من)روز یکشنبه ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۳راس ساعت ۱۶/۳۰ دقیقه برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر
از دبیر و نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت نمودند تشکر می کنم از ایجنت محترم و راهنمای لژیون ششم آقای محمد و گروه مرزبانی سپاس گذارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم
در مورد دستور جلسه این هفته که وادی چهاردهم هست که به نام وادی عشق و محبت نامگذاری شده است و این عشق و محبت اگر بخواهیم توصیفش کنیم چیز توصیفی ندارد که شعر معروفی هست که میگوید درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پایی را یعنی اگر ما در دستور کارمان عشق باشد محبت باشد هر طفلی هر کسی که گریزپا باشد میتوانیم بیاریم چیزی یادش بدهیم کنگره ۶۰ هم دقیقاً همان کار را میکند پایه و اساس کنگره ۶۰ بر مبنای عشق محبت است.
حالا آقای مهندس آمده در کتاب ۶۰ درجه عشق محبت را تقسیم بندی کرده که چه چیزهایی عشق هستند سه اصل اساسی را آورده که در قالب خطابه هستند کسایی که وادی ۱۴ را خواندند خطاب به نام اضدادخطاب دوم به نام امواج و خطابه سوم به نام زنجیرهای عشق آقای مهندس میخواهد بگوید اضداد هم عشق است اضداد کلاً جهان بر پایه اضداد آفریده شده است اضداد یعنی چه؟ اضداد یعنی ضد یعنی هرچی ضد ما هست برای از بین بردن ما نیست و به قولی لعنت خداوند هم نیست.
برای اینکه من هاشم یک آموزش بگیرم برای من هاشم توی قالبی که دارم امروز در این جایگاهی هستم اگر اضداد نباشد اگر نیروهای منفی نباشد نه من شوخی دارم برای آموزش گرفتن نه اون ارتقایی صورت میگیرداضداد یعنی یکی آمده من را تکان بدهد پس اضداد لعنت خداوند نیست اضداد در قالب همه چیز میآید یه موقعها در قالب برجک از راهنما میآید در قالب برادر لژیونی میآید در قالب همه چیز ممکن است بیاید که من هاشم میخواهم بهانه بگیرم و سریع کنگره را ترک کنم بگویم بابا چیه سی دی بنویس، کتاب بخوان به موقع بیا به موقع برو همه اینها هست که میخواهد من را از مسیرم دور کند و این چیزی که کلاً برای همه کس را میرنجاند.
در کنگره و هیچ کسی از این خوشش نمیآید این را من به جرات میتوانم بگویم که این پشت سر هم حرف زدن است غیبت کردن یا یکی را بخواهی تمسخر کنی و این چیزهایی که در حرمت خوانده میشود اما آقای مهندس آمد عشق را برای ما شکافت آمد برایش یک مثلث درست کرد مثلث عشق سایهها جاذبه، حس، سایهها یعنی چیزی باشد که آدم بخواهد نسبت بهش عشق بورزد جاذبه یعنی هم باید جذب داشته باشی این دوتا حکم آهن ربا و موافق هم باشند از هم دور میشوند.
باید موافق و مخالف باشند که به هم دیگر نزدیک بشوند همه چیز دارای حفظ است این تیکههای میز اگر به هم عشق نداشته باشند علاقهای نداشته باشند به هم نمیچسبند همه چیز بر مبنای عشق است این عشق حس را به وجود میآورد در همه ما حسهایی داریم مثل حس بینایی چشایی لامسه بویایی شنوایی همه اینها حس هستند مه اینها باید کار کنند تا ما عاشق بشویم حالا یک سری در صور پنهان هستند حس مثل یک نور خورشید میماند که به همه میتابد امروز حدود ۲۰ نفر در جلسه نشستند مهم اینه که من نشسته باشم مهم نیست که بقیه بیرون چی میخواهند یا چیکار میکنند مهم اینه که من دنبال چی هستم من باید یاد بگیرم من باید آموزش ببینم من باید اعتیادم درمان بشود من باید در این قالبی که تو این کره جهان این جهان خاکی که دارم زندگی میکنم میرم مرحله بعدی بُعد بعدی زندگی خودم را به مرحله بالاتری میرسونم میرسونم به مرحله بالاتر میروم پس مهم اینه که من بشینم اینجا و آموزش بگیرم.
.jpg)
گزارش تصویری از مراسم افطاری
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
نگارش متن و عکاس:مرزبان خبری همسفر ناصر
تنظیم و ارسال: مسافررمضان
مرزبان کشیک:مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
226