English Version
This Site Is Available In English

برای یک انسان چه اتفاقی می‌افتد که خواسته‌های خودش را فدای خواسته دیگران می‌کند؟(نمایندگی نسترن اصفهان)

برای یک انسان چه اتفاقی می‌افتد که خواسته‌های خودش را فدای خواسته دیگران می‌کند؟(نمایندگی نسترن اصفهان)

ششمین جلسه، از دوره اول، کارگاه آموزشی - خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر مریم، نگهبانی مسافر مینا و دبیری مسافر اعظم با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۳، رأس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان مریم هستم مسافر

دستور جلسه، وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من، یا وادی چهاردهم وادی عشق است و تأثیری که روی من دارد. این که ما اینجا هستیم و با عشقی که به خودمان داشتیم، برای اعتیاد خود اقدام کردیم و بعد از آن عشقی که به هم‌دردان خود داشتیم، بعد از رهایی در کنگره ماندیم و خدمت کردیم.

پیوند ما در کنگره، عشق و محبت است و پیوندی است که ناخالصی ندارد. فرقی نمی‌کند عشق عام باشد یا عشق خاص، اگر ناخالصی وارد شود، کم‌کم این پیوند ازهم‌گسسته خواهد شد و در نهایت جدایی حاصل می‌شود.

شاید افرادی باشند که به کنگره می‌آیند تا حالشان خوب بشود و تعداد کمتری باهدف خدمت‌کردن و عشق به کنگره بیایند. اگر من جزو آن دسته باشم که صرفاً برای حال خوبِ خودم به کنگره بیایم، در این مسیر، مشکلات زیادی وجود دارد، یک‌سری چالش‌هایی هست و انرژی من بالا و پایین می‌شود.ممکن است با حرف مرزبان، راهنما و یا با حرف رهجو، حال من بالا و پایین بشود و ناخالصی وارد شود و دیگر میل به حضور در کنگره هم نداشته باشم. آیا دلیلش را می‌دانم؟

دلیلش این است که من انرژی لازم را از کنگره دریافت نمی‌کنم، ولی اگر دلیل من به کنگره، فقط عشق به خدمت باشد، هیچ چالشی مرا به هم نمی‌ریزد. من این عشق را با تمام سختی و خوبی و بدی‌هایش پذیرفتم و دوستش دارم و این مسیر برایم ماندگار است.

یک سفر اولی که کنگره می‌آید، باید به عشق درمان و رهایی بیاید. ما در وادی چهاردهم یک مثلث داریم تحت عنوان مثلث عشق که تشکیل شده از سایه‌ها، جاذبه، حس. سایه‌ها یعنی؛ یک چیزی باید وجود داشته باشد که به‌وسیله آن عشق پیدا شود و آن سایه می‌تواند هر چیزی باشد. یک‌سری جذابیت‌هایی دارد و هیچ‌چیزی را در سیستم و کائنات پیدا نمی‌کنی که فاقد جاذبه باشد.اگر بخواهم مثال بزنم؛ یک انسان صور آشکار دارد و صور پنهان هم دارد و یک‌سری جاذبه‌هایی از خودش دارد که حس وارد عمل می‌شود و هم‌نام خودش را به او معرفی می‌کند و اینجاست که عشق آرام‌آرام و ذره‌ذره به وجود می‌آید.

در وادی چهاردهم چند تا خطابه دارد که اول خطابه اضداد، خطابه امواج، و سوم عشق است. خطابه اضداد می‌گوید: آنانی که حال خوب ندارند، یا باید به نیروهای راستین و حق و حقیقت ملحق شوند و یا صبر کنند تا نیروهای بازدارنده آن‌ها را با گردباد عظیم به عمق ظلمات بکشانند.

اضداد همیشه هست، مشکلات همیشه وجود دارد، زندگی سراسر، پر از چالش است و طبیعی است که گاهی ناامید و خسته بشویم، ولی اگر چنین موقعیتی برای شما به وجود آمد، دوراه بیشتر ندارید؛ یا تلاش کنید یا رکود نمایید. اگر تلاش کنی، نوید برای تو این است که پیروز و موفق خواهی شد، ارتقا پیدا خواهی کرد. اگر رکود کنی، به ته تاریکی خواهی رفت و حال خوبی را تجربه نمی‌کنی. باید اضداد را بپذیری و از آنها، در جهت تکامل خود استفاده کنی.

خطابه دوم امواج است، یعنی؛ گذشتن از خویش و آن چه که او به شما داده است، باید بگذری از خواسته‌های خودت در جهت تحقق خواسته‌های دیگران، در نهایت باید به جایی برسی که از جان خودت هم بگذری. واقعاً برای یک انسان چه اتفاقی می‌افتد که خواسته‌های خودش را فدای خواسته دیگران می‌کند؟ این موضوع پیچیده نیست، دلیلش عشق است که ذره‌ذره در انسان رشد می‌کند، بدون عشق نمی‌توان از عشق سخن گفت.

اگر عشق نداشته باشی، نمی‌توانی به دیگران کمک کنی. یک سفر اولی در طول سفر، از اشخاص خدمتگزار، راهنما، هم لژیونی عشق را یاد می‌گیرد و اگر دریافتی از عشق داشته باشد، قطعاً بعد از رهایی خدمتگزار می‌شود. خدمت‌کردن در کنگره فقط نیاز به عشق دارد.

خطابه دیگری وجود دارد به‌عنوان خطابه عشق که می‌گوید: انسان بودن یعنی سپاسگزاری از هستی، از قدرت مطلق، یعنی وادی چهاردهم که بخشش را مطرح می‌کند. قبل از هر چیزی باید اول خودت را ببخشی، برای ستم‌هایی که به جسم و نفس خودت کرده‌ای.

بعضی از ما هنوز داریم خودمان را سرزنش می‌کنیم. باید از سرزنش‌کردن خودمان، دست برداریم تا بتوانیم پیش برویم. شاید در دوران مصرف بر اثر اعتیاد، ظلم‌های زیادی در حق ما کرده باشند، تهمت‌های زیادی زده باشند، قضاوت‌های ناعادلانه‌ای کرده باشند و این جاست که اگر بتوانی ببخشی و عبور کنی، یعنی رسیدن به وادی چهاردهم یعنی وادی عشق که حساب عاشق را با عشق است با معشوق چه حساب دارد؟

پیشاپیش بهار ۱۴۰۴ را خدمت عزیزان تبریک عرض می‌کنم. خدمت ایجنت محترم خانم فاطمه، مرزبانان عزیز و تمام کسانی که این سفره هفت‌سین زیبا را برای ما تهیه کردند، خداقوت می‌گویم. چقدر عالی که سال ۴۰۳ با وادی چهاردهم وادی عشق، به پایان می‌رسد. از خداوند، برای آقای مهندس سلامتی و طول عمر می‌خواهم و همان‌طور که در سال ۴۰۳ دست آورده‌های علمی تخصصی زیادی داشتند، امیدوارم در سال جدید هم دستاوردهای علمی، تحقیقاتی و پزشکی بیشتری را داشته باشند. امیدوارم تعطیلات به همه شما خوش بگذرد.

تایپ: مسافر مرضیه لژیون سوم، نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: مسافر کبری لژیون یکم، نمایندگی نسترن اصفهان.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر لیلا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .