سوالی در مورد «منابع و آموزشهای وادی چهاردهم» مطرح شده است، نظر دوستان را در ادامه میبینیم.
سؤال: در وادی چهاردهم آقای مهندس از اضداد برای ما نوشتهاند که مانند یک تکانه هستند؛ منظور ایشان چیست؟ اضداد چه مأموریتی دارند و چه زمانی کمرنگ میشوند؛ همچنین بفرمایید موانع محبت در انسان چیست که باعث میشوند ما نتوانیم محبت حقیقی را تجربه کنیم؟
سلام دوستان رقیه هستم یک همسفر؛
آقای مهندس حسین دژاکام در وادی چهاردهم درباره اضداد میفرمایند: اضداد مانند تکانهای جهت بیداری و آگاه ساختن انسانها هستند و چنانچه تاریکی نباشد؛ قطع بهیقین ما مفهوم روشنایی را حس نمیکنیم. زمانی اضداد کمرنگ میشوند که انسان به دانایی نزدیکتر شود. درون ما انسانها زمانی پر از کینه، نفرت و حسادت بوده و شاید هنوز نیز هست که نمیتوانیم عشق واقعی را درون قلب خود راه دهیم؛ اما زمانی که در مسیر پالایش و تزکیه قرار گرفته و از تاریکیها فاصله میگیریم، میتوانیم عشق و محبت واقعی را دریافت کنیم. محبت هر چه خالصتر باشد عمق بیشتری پیدا میکند.
موانعی در محبت باعث میشود که ما نتوانیم محبت واقعی را تجربه کنیم. چنانچه ما بخواهیم عشق و محبت خود را خالص کنیم، باید به دیواری که با توقع، احترام و تأیید مالکیت در درون خودمان به وجود آمده را شکسته تا بتوانیم به محبت واقعی برسیم. ما باید به توانایی خود پی ببریم و در دنیا بیرون دنبال مقصر نباشیم؛ زیرا انسان با برطرف کردن ناتوانی خودش، شکستناپذیر میشود. در پایان از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم و قدردان زحمات راهنما خود هستم؛ همچنین از زحمات تمام دوستان خدمتگزار در بخش سایت شعبه ملاصدرا نیز تشکر میکنم.
سلام دوستان زهرا (ط) هستم یک همسفر؛
خطابه اول وادی چهاردهم کتاب عشق آقای مهندس حسین دژاکام درباره اضداد از استاد سردار میباشد. اضداد برای بیداری ما انسانها مانند یک تکانه هستند که اول محشر به پا میکنند و سلاحهای ترس، ناامیدی و خشم را برمیدارند و با نیروهای مخالف خود درگیر میشوند؛ بنابراین حس انسان آسیب میبیند و دیدگاه شخص نسبت به اطرافیان و خودش تغییر میکند؛ بهعنوان مثال: چنانچه شخص از ترس رها شود، خشم او را فرامیگیرد در حالی که این نیروها به صورت شبکهای عمل میکنند و به کمک یکدیگر میروند. اینجا من همسفر زمانیکه مشکل دارم ممکن است به دلیل درست فکر نکردن و یا موانعی که خداوند بر سر راه من قرار میدهد تا من از این مشکلات درس بگیرم؛ برای خودم قفلهای بزرگی درست کردهام؛ درصورتی که نیروهای تخریبی به صورت مکمل هستند و تا زمانی که من تاریکی را درک نکرده باشم مفهوم روشنایی را درک نمیکنم و در ادامه به این علت من درک درستی از جهانبینی و قوانین زندگی ندارم.
من مشکلات را لعنت خداوند میدانم و ناسپاسی را انجام میدهم؛ اما قدرت مطلق وجود مشکلات را جهت آموزش گرفتن، رسیدن به تکامل، شناخت، آگاهی از جهان هستی و درک بهتر داشتن از زندگی سر راه من قرار میدهد و با شناخت نیروهای منفی، اضداد خودش کم رنگ شده که راهی بسیار سخت اما امکانپذیر است. درجه خلوص محبت، متفاوت است؛ بنابراین اگر در مبحثی مانند دوست داشتن، مالکیت وجود داشته باشد، دیگر محبت معنایی ندارد؛ زیرا ما مطمئن میشویم که مال خودمان است و به آن اهمیتی نمیدهیم در حالیکه باید به درجهای از محبت برسیم که مالکیت کم رنگ شده و در ادامه نیز از هیچ کس توقع نداشته باشیم. زمانیکه توقع از بین برود، نیاز به تأیید و احترام نیز از بین میرود که آن زمان محبت ظاهر میشود و ما به درجهای میرسیم که از خوشحالی دیگران خوشحال و از ناراحتی آنها ناراحت میشویم.
سلام دوستان زهرا (ش) هستم یک همسفر؛
وادی چهاردهم شامل سه خطابه است که با خطابه اول اضداد آغاز میشود. جناب سردار راجع به اضداد بیان میکنند: جهت اشخاصی که حال خوشی ندارند و در ضدارزشها غوطهور هستند دو راه بیشتر وجود ندارد که ابتدا باید وارد مرحله تزکیه، پالایش و صراط مستقیم شده و به نیروهای الهی و نیروهای مثبت ملحق شده و در ادامه صبور باشند. این وادی درباره اضداد، امواج، عشق و محبت صحبت میکند و برای من بیان میکند که اگر دچار قهر و کینه شدهام؛ به این دلیل است که مفهوم واقعی محبت را دریافت نکردهام. این وادی حاوی پیامی به نام رسالت، محبت و عشق میباشد. اشخاصی که میبخشند؛ اما به دنبال بازپس گرفتن نیستند و انسانهایی که بلاعوض با عشق و محبت بیشتر بدون هیچ منتی خدمت میکنند، بیانگر وجود عشق مخلوق به خالق و عشق به تمام هستی با زنجیرههای عشق هستند. این وادی برای من بیان میکند که باید محبت بدون توقع باشد و هر کاری را جهت رضا خداوند و بدون چشمداشت برای دیگران انجام دهم، آن زمان است که احساس لذت و دوست داشتن در من بیشتر میشود؛ بهعنوان مثال: با خوب نگاه کردن به کنگره۶۰ متوجه میشویم تمامی خدمتگزاران بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند و حال درون آنها چقدر خوب است و ما هم از آنها انرژی دریافت میکنیم.
وادی چهاردهم با پیام محبت شروع میشود، جمعبندی کل وادیها است، به نقطه عشق و محبت فرود میآید و همان موضوعی بوده که ما را گرد هم آورده است. محبت تنها چیزی بوده که قابل ارزش و باور است؛ زیرا اگر فردی همهچیز داشته و محبت نداشته باشد، مانند ظرف تهی میباشد. عشق عامل تمام اتفاقهای خوشایند زندگی است و زمانی که فردی نسبت به تمام اتفاقات اطراف خود حس خوبی داشته باشد، میتواند بگوید حسی درون او در حال شکلگیری است. اکنون برای اینکه عاشق شویم باید بتوانیم بگذریم تا به ارتقا برسیم؛ چراکه اساس کار کنگره۶۰ بر مبنا عقل، عشق و ایمان است.
امیدوار هستم به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و خود حس خوبی داشته باشیم. سال جدید و بهار نزدیک است، بیایید با یکدیگر عهد ببندیم که امسال بهجای اینکه خانههایمان را بتکانیم و در دلهایمان حسادت، بغض، کینه و نفرت باشد، دلهایمان را بتکانیم و سرشار از عشق و محبت شویم. محبت درجه خلوص دارد و هر چه خالصتر شود عمق بیشتری پیدا میکند. محبت مانند آب چشمه زلال است و در عمق زیاد نیز میشود سنگریزههای آن را شمرد. افرادی که میخواهند مفهوم محبت را دریافت کنند، باید سختی و دشواری را تجربه کرده تا به ارتقا، درجه خلوص و دوست داشتن برسند. محبت به صورت عام و خاص است و چنانچه من بخواهم صدا محبت را بشنوم، باید پارامترهایی را رعایت کنم. انسانها چیزهایی را در اطراف خود دوست دارند و انسانی یافت نمیشود که هیچچیز را دوست نداشته باشد. شخصی ماشین خودش را دوست دارد، شخصی پولدوست است یا خانواده و اطرافیان خود را دوست دارد؛ اما نام این دوست داشتن، محبت و عشق نیست و این محبت بر مبنا جاذبه است. امیدوار هستم در همه حال بتوانم مفهوم عشق و محبت را دریافت کنم و وجودم سرشار از عشق و محبت باشد.
سلام دوستان زهرا (م) هستم یک همسفر؛
اضداد برای انسانها مانند یک شوک عمل میکنند تا انسان بیدار و هوشیار باشد؛ اما این بیداری برای آنها سخت است؛ زیرا با نیروی مخالف خودشان درگیر میشوند و به علت نداشتن آگاهی و دانایی سریع به هم ریخته شده، میخواهند از خودشان دفاع کنند و در اصل با اضداد مقابله میکنند تا آنها را از بین ببرند؛ اما چنانچه انسان آگاه باشد صبر میکند، فوری عکسالعمل نشان نمیدهد و با آرامش حرکت میکند تا به نتیجه برسد. اضداد به نحوی برنامهریزی میکنند که با حرکت اشتباه انسان، خودشان بهترین استفاده را ببرند و ذرهذره باعث تخریب انسان شوند.
اضداد از ابتدا مأمور هستند که تا انتها تخریب ایجاد کرده و همه را به طرف ضدارزشها و فساد دعوت کنند که این بیشتر برای انسانهای ناآگاه کاربرد دارد؛ اما چنانچه انسان به آگاهی و دانایی نزدیک شود و دانش خود را بالا ببرد، اضداد کمرنگ میشوند و کمکم به صلح و آرامش درونی نزدیک میشوند که این یک حرکت بزرگ و امکانپذیر است. آقای امین در سیدی موانع محبت میفرمایند: انسانی که حس مالکیت، توقع، ناتوانی، قهر یا تأیید و احترام از دیگران را داشته باشد، محبتی که در وجود او است با این حسها از بین میرود یا کمرنگ میشود؛ بنابراین ما با این افکار اشتباه نمیتوانیم محبت حقیقی را درک کنیم و همین باعث ترس، خشم و ناامیدی ما میشود و باید این حس ها را کنترل کرده تا اندکاندک محبت واقعی را تجربه کنیم.
ویرایش و ویراستار: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک آباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
123