مبحثی که آقای مهندس در سیدی مسیر عنوان فرمودند؛ مربوط به تبدیل است. ايشان عرض کردند: برخی انسانها معتقدند که زندگی جبر است و همهچیز بر پیشانی ما نوشته شده است، برخی هم معتقدند زندگی اختیار است و برخی دیگر هم معتقدند که زندگی نه جبر است و نه اختیار؛ ولی ما در کنگره پاسخ این سؤال را دادهایم که زندگی بر پایه جبر، اختیار و فرمان الهی است. همانطور که قبلاً گفتهایم تقدیر، نامه پیشین است؛ یعنی چیزی که قبلاً کاشتهایم. بعضی چیزها در زندگی برای ما تقدیر است؛ ولی ما آن را فراموش کردهایم؛ چون مربوط به گذشته است. در کل هرچیزی زمانی دارد و ما تلاش میکنیم؛ یعنی خواست، مربوط به ما است؛ اما تقدیر و فرمان الهی مربوط به ما نیست. اگر در هر مشکلی تلاش و کوشش فراون میکنیم؛ اما به سرانجام نمیرسد حتماً تقدیر این است که در زمان خودش اتفاق بیفتد؛ بنابراین باید صبر کنیم و به تلاش خودمان ادامه دهیم.
یکی از اهداف خلقت، خود حیات است. بودن و لذت بردن از حیات مسئله خیلی مهمی است. در هستی مرتب تغییر، تبدیل و ترخیص صورت میگیرد؛ پایه و اساس جهان خلقت بر این مبنا استوار است و دائماً در حال تبدیل شدن است. هیچ انرژی یا نیرویی در جهان خلقت از بین نمیرود و تا زمانی که تبدیل انجام نگیرد هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. برای تبدیل، شرایطی را باید در نظر گرفت یکی از این شرایط پروسه زمان است که برای تبدیل شدن زمان لازم هرچیزی باید سپری شود. بهطور مثال: برای به درمان رسیدن یک مصرفکننده حدود ده ماه زمان لازم است و بدون سپری کردن این مدت زمان، درمان امکانپذیر نخواهد بود. عاملی که برای تبدیل وجود دارد ایجاد محبت است. برای رسیدن به محبت، اول باید به معرفت رسید؛ ما یک شبه نمیتوانیم به محبت برسیم. معرفت به مفهوم دانایی است؛ به قول استاد امین که میگویند: معرفت همان مثلت تفکر، تجربه و آموزش است. دانش کسب شده اگر مثبت باشد از آن محبت خلق میشود؛ ولی اگر دانش کسب شده منفی باشد از آن نفرت بهوجود میآید؛ مانند دانشی که در ساخت بمب شیمیایی استفاده میکنند.
این وجود محبت است که در کنگره۶۰ ساختارها به این خوبی شکل گرفتهاند. هر شخص که وارد کنگره میشود بدون سؤال از دین و ایمانش، به او کمک میشود. این پیوند محبت که بین اعضا کنگره وجود دارد باعث شده است که به این جایگاه فعلی برسیم و این شعبدهبازی خداوند و شعبدهبازی محبت است. این حلقه محبت است که انسانها را به هم متصل میکند، آنانی که محبت ندارند همیشه تنها هستند. جهان بیرون ما با این عظمت در مقابل جهان درون ما بسیار کوچک است. ما در کنگره۶۰ درون انسانها را به خودشان نشان میدهیم تا بتوانند به درستی خود را بشناسند که این شناخت، در تغییر انسان نقش بسیار مهمی دارد و میتوانند از انسانی نامتعادل و بهمریخته به انسانی تبدیل شود که بتواند جایگاه و ارزش انسانی خود را پیدا کند.
منبع: سیدی مسیر
نویسنده: همسفر سمیه (ی) رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
59