آغاز میکنم، سخن خود را با نام پروردگار هستیبخش، آن خداوندی که خلقت نمود، هستی را با عشقی بیپایان و موجودی را آفرید به نام انسان که اوست؛ اشرف مخلوقات. خداوندی که نظم را در ذرهذره جهان جاری ساخت و نظامی را در هم تندید که اعجازی است در برابر تمام دیدگان. قوانینی را وضع کرد در سرتاسر گیتی تا بشر با دیدن، شنیدن، لمس کردن، بو کشیدن و مزهمزه کردن، آنها را در مسیر زندگی الگو قرار دهد تا بتواند قوانین زندگی را پلهپله بیاموزد. نظم، انضباط و کنگره من را در چه جهتی میخواند به کدامین مسیر وصل میشوم؛ وقتی این سه قانون را ملکه کارهایم قرار دهم. نظم: آراستن، ترتیب دادن، پیروی کامل و انطباق صددرصد با اهداف منظور شده توسط بنیانگذار، قانونگذاران مؤسسه یا هر سازمانی است.
انضباط: سامان گرفتن و پیروی تمام و کمال از یک نظم مشخصشده بر اساس هدف مورد نظرِ آن ارگان یا تشکیلات که اعضای مشارکت کننده، باید رفتار و اعمال خود را در چهار چوب نظم و قاعده موجود و تصویب شده، منظور کنند و از آن چهار چوبِ قراردادی، پا فراتر ننهند. اکنون هر فرد در هر جایگاهی و در هر ارگانی که مشغول باشد، برای او نظم، حرف اول را میزند؛ زیرا نظمِ جاری شده و پذیرفته شده، علاوه بر اینکه شکل بیرونی؛ یعنی احترام، تشویق و تمجید را به دنبال دارد در درون یک سازمان و تشکیلات نیز، باعث تداوم همکاری و به ثمر رسیدن اهداف آن مجموعه میشود. اگر افراد به پذیرفتن قوانین و نظم در یک محیط و اُرگانی که هدف آن آموزش دادن و آموزشگرفتن است، مقید باشند، جلوه زیبا و هماهنگ آن صد چندان میشود.
جامعه با آغوش باز و احترامِ تمام پذیرای این افراد است؛ دقیقا مثل مسافران و همسفرانی که در مسیر کنگره در حال آموزش هستند و فرمانبرداران خوبی که تبدیل به فرمانروا میشوند، روزهای جمعه در پارک شاهد نظم افرادی که ۳ ماه از سفرشان میگذرد، میباشیم و الگوهای بینقص کنگره۶۰ هستند. نظم چه جایگاهی دارد؟ مجموعه عالم یک نظام بزرگ تشکیلاتی است که تحت حاکمیت خداوند قرار دارد و کمترین بههم ریختگی و نابسامانی در آن وجود ندارد؛ اگر میزان و قانون از عالم بزرگ برچیده شود، راه فنا و نابودی پیش میگیرد. نظم در دیگر موجودات به صورت اتوماتیک وجود دارد و با مداری که خداوند برای هر یک طراحی کرده در حال حرکت هستند؛ اما اختیار یک ویژگی است که انسان را از دیگر موجودات متمایز کرده است و انسان میبایست با اختیار خود به امور خویش نظم دهد.
آقای خدامی میفرمایند: «یکی از راههایی که یک رانندگی آرام را میتوانید تجربه کنید، این است که ماشین خود را مرتب کنید.» واقعا درست است؛ وقتی داخل ماشین نامرتب باشد، همین عدم نظم، باعث مشوش شدن راننده میشود. سه کلمه بسیار مهم، کلیدی و موثر اگر این سه کلمه نبود ما نمیتوانستیم کنار یکدیگر زندگی کنیم. نظم برای انسان چگونه پدیدار میشود؟ ۱)هدف: میان نظم و هدف، ارتباط مستقیم برقرار است و بدون آن نظم حاصل نمیشود. هدف اصلیترین عامل شکل دهنده رفتار، گفتار و شخصیت انسان است از این رو کارهای بزرگ از هدفهای بلند به جای میماند. ۲) برنامهریزی: برنامهریزی؛ شناسایی مسیر حرکت و تهیه نقشه راه است و یکی از مولفههای نظم. ۳)مدیریت: هیچ جامعه، سازمان و کسب و کاری بدون نظام مدیریتی نمیتواند به کمال خویش دست یابد.
حال احترام چیست؟ احترام به معنای حرمت داشتن و گرامی بودن و چیزی که هتک و شکستن آن روا نباشد. فرد منظم قابل احترام است به دنبال نظم میوه آن؛ یعنی احترام به بار مینشیند. اگر قانونی در کنگره توسط بنیان کنگره۶۰ جاری شده است، حتماً میبایست اجرا شود. رهجو در پلههای بعدی به معجزه قوانین و نظم پی میبرد؛ پس در کنگره۶۰ قوانین و حرمتها قابل احترام هستند، پایه همه قوانین برمبنای صراط مستقیم است و صراط مستقیم راهی است که پیشرو ندارد؛ زیرا پیشرو آن الله است. کنگره۶۰ مجموعهای است که هدف بزرگی را دنبال میکند. چه هدفی بزرگتر از احیای انسانها و چون هدف بزرگی دارد، قوانین و حرمتهایی بر آن حاکم است و هر کس در این مجموعه حضور دارد، موظف به اجرای آن میباشد و همه ما برای رسیدن به آرامش، محبت و حرکت به سمت ارزشها نیاز به نظم، انضباط و احترام داریم.
عدم رعایت این مولفهها بود که ما سالها در تاریکی سرگردان بودیم و ارزشمندترین چیز را که خویشتن خویش بود از دست داده بودیم؛ حال که لطف خداوند شامل ما گشته و قدم در این راه سبز گذاشتهایم؛ حیف نیست که قدرش را ندانیم؟ حال اگر میخواهیم از این گردباد سبز خارج نشویم، نظم، انضباط و احترام را در زندگی خود جاری سازیم. جناب آقای مهندس حسین دژاکام میفرماید: «این نظم و احترام بود که کنگره را به این نقطه رسانده است. ریشه و اصل کنگره بر مبنای نظم و احترام میباشد.» نظم در کنگره۶۰؛ یعنی وقت شناسی، به موقع در جلسات حضور داشتن، درست سفر کردن، به درمان خود اهمیت دادن، تمام فرامین راهنما را گوش دادن و آنها را اجرا نمودن. احترام؛ یعنی حرمتهای کنگره ۶۰ را رعایت کردن، قدر و منزلت همه انسانها به ویژه پیشکسوتان را حفظ نمودن.
ما اگر به دیگران احترام بگذاریم؛ یعنی به خود احترام گذاشتهایم. من با رفتار و گفتار خود به دیگران میگویم که چگونه با من رفتار کنید و باید بدانم که هر عملی، عکس العملی را به همراه دارد. چه کسی میتواند، احترام را ایجاد کند؟ خود شخص، احترام مسجد به متولی آن است. راهنمایان و اعضای کنگره باید آنچنان رفتار و منشی داشته باشند که همه ناگزیر باشند به آنها احترام بگذارند.در نتیجه هر انسانی که هدف ارزشمندی برای خود به تصویر کشیده است، برای رسیدن به آن میبایست، اسباب آن را فراهم سازد با برنامهریزی و نقشه راه در مسیر درست حرکت نماید. یاد گرفتهام که اگر قرار است، برای من در آخر امر، امر اول اجرا گردد؛ باید بتوانم نظم، انضباط و احترام را به درستی یاد بگیرم.
نویسنده: همسفر مرضیه (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: راهنما همسفر مریم (عضو لژیون سردار)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه (عضو لژیون سردار)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرزانه نگهبان سایت (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
180