English Version
This Site Is Available In English

زمانی که روزه می‌گیریم چشم من آن چیزهایی که نباید ببیند نمی‌بیند

زمانی که روزه می‌گیریم چشم من آن چیزهایی که نباید ببیند نمی‌بیند

جلسه ششم از دوره ششم جلسات لژیون سردار نمایندگی خمین با استادی مسافر علی‌رضا و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه وادی "الهام از رمضان" در روز پنج‌شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۰ برگزار شد.

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
سپاسگزارم از نگهبان جلسه، دبیر و خزانه‌دار
از این دعوت حال بسیار خوبی دارم.
روز یکشنبه اولین روز از ماه مبارک رمضان بود من در لژیون به راهنمای خودم گفتم برای اولین بار بعد از چند سال می‌خواهم روزه بگیرم و این خواسته در من بود شروع کردم به روزه گرفتن. قبل از ماه مبارک رمضان اوضاع و احوال زندگی من یک جورهایی به هم ریخته بود و حالم خوب نبود تا روزی که آقای محسن با من تماس گرفتند. قبل از اینکه با من تماس بگیرند ۵ دقیقه قبل افسر مرا ریمه کرده بود حتی ماشین من را می‌خواستند به پارکینگ ببرند حالم اصلاً خوب نبود،آقای محسن که با من تماس گرفتن من از روی صدا ایشان را شناختم زمانی که به من گفتند شما قرار است استاد لژیون سردار باشید من بسیار تعجب کردم واقعاً خودم را در آن جایگاه نمی‌دیدم که بتوانم استاد لژون سردار باشم. همانطور که دبیر محترم در صحبت‌هاشون گفتند به گفته استاد گرامی آقای مرتضی شاید این رزق و روزی من بود که امسال روزه بگیرم و حس و حال بد قبل از ورود به ماه رمضان را با استادی در لژیون سردار بسیار متغیر بشود و باعث شد که من قوی‌تر به روزه گرفتن ادامه بدهم. این را می‌گویم به خاطر اینکه من قبل از اینکه به کنگره بیایم اصلاً اعتقادی به روزه گرفتن نداشتم حتی نماز هم نمی‌خواندم، دوست داشتم نماز بخوانم اما کارهایی که در زمان اعتیاد انجام می‌دادم، غرور و حرف‌های بدی که از خود می‌زدم و کارهای ضد ارزشی که انجام می‌دادم باعث می‌شد که به خودم اجازه ندهم که در خانه نماز بخوانم اما روز اول ماه مبارک رمضان سحر بیدار شدم سحری خوردم و نماز خواندم، یواش یواش آن حس و حال در من به وجود آمد.

از آقای محسن بسیار سپاسگزار هستم اگر خداوند اگر خداوند اذن این را داده بود که من اینجا بنشینم و این را در ذهن آقای محسن آورده بود من به عنوان استاد باشم چون واقعاً صحبت کردن در بین شما اساتید بسیار سخت است. ممنون هستم از نگهبان و همه شما که من رو انتخاب کردید.
در مورد دستور جلسه الهام از رمضان
ما در کنگره یاد گرفتیم که الهام یک نوع دریافت است وقتی انسانی وارد کنگره می‌شود خواسته را داشته است و کارهایی که انجام می‌دهد دست خود اوست یعنی همان تقدیر و سرنوشتی که برای خودش می‌خواهد رقم بزند. من وارد کنگره شدم زیرا جاهای دیگر را امتحان کردم و دیده بودم. حسی که در کنگره به من دست داد واقعاً قابل وصف با جاهای دیگر نبود باعث شد که یواش یواش تغییر کردم و دریافتی‌های من در گرو کارهایی بود که انجام می‌دادم یواش یواش حس و حال من بالا رفت و کارهایی را انجام می‌دادم که نتایج آن را در زندگی خودم مشاهده کردم.
زمانی که سفر اول من تمام شد اینی که گفتم تصمیم گرفتم روزه بگیرم در ماه رمضان قبل هم من در کنگره بودم و روزه خود را می‌خوردم اما حس و حالی که در زمان افطار در بچه‌ها می‌دیدم یواش یواش خواسته آن در من به وجود آمد که امسال شروع کردم به روزه گرفتن.
از ایجنت محترم و تمام عزیزان که در آشپزخانه فعالیت می‌کنند ممنون هستم.
در سی دی اتوفاژی آقای مهندس در مورد روزه گرفتن که چه فوایدی دارد برای ما گفته‌اند. آقای رسول هم همیشه در لژیون در این باره صحبت می‌کنند.
قدیم همیشه به ما می‌گفتند که روزه گرفتن ثواب دارد و برای روز قیامت ما روزه می‌گیریم و نماز می‌خوانیم و یا کارهای عبادی انجام می‌دهیم اما آقا رسول اینگونه برای من جا انداخت که توانستم امسال روزه بگیرم،گفتند که بیشتر برای جسم من مفید است زمانی که من فواید نماز خواندن را بدانم که برای جسم من چه فایده‌ای دارد یا روزه گرفتن برای جسم من چه فایده‌ای دارد مطمئناً وقتی که روزه را گرفتیم ثواب و یا ایده آن در ادامه همراه آن می‌آید.

زمانی که روزه می‌گیریم چشم من آن چیزهایی که نباید ببیند نمی‌بیند و خودت را کنترل می‌کنی و باعث می‌شود دست تو آن کارهایی که نباید انجام بدهد را انجام ندهد. این‌ها ذره ذره اتفاق می‌افتد.
اتوفاژی به معنای خودخوری است در سی دی اتوفاژی من متوجه شدم که سلول‌های بیماری که در بدن ما هستند به واسطه غذا خوردن زیاد باعث می‌شود این‌ها از کار نیفتند و رسیدن مواد اولیه به آنها باعث می‌شود که آنها به زندگی خود ادامه بدهند و تبدیل بشوند به سلول‌های سرطانی اما وقتی که ما ۱۲ ساعت به خودمان گرسنگی بدهیم و روزه بگیریم باعث می‌شود سلول‌های قوی‌تر تغذیه خود را از همین سلول‌های بیمار انجام بدهند و سلول‌های سرطانی و بیمار در بدن ما از بین می‌روند. این موضوع یواش یواش باعث می‌شود که سیستم جسم ما سالم بشود. > مجید 60: من علیرضا در زمان مصرف با استفاده از هروئین، شیشه، تریاک یا سیگار به جسم خودم ضربه‌هایی می‌زدم وقتی که سفر اول من تمام شد و وارد سفر دوم شدم به آقا رسول گفتم من بسیار غذا می‌خورم و غذا خوردن برای من شده بود یک معضل،شکم من داشت بزرگ می‌شد و چون دیسک کمر داشتم بیشتر اذیت می‌شدم. آقای رسول تغذیه سالم را به من پیشنهاد دادند شاید کامل رعایت نمی‌کردم ولی تا جایی که می‌توانستم رعایت کردم و این باعث شد که احساس راحتی کنم این اتفاق باعث شد بفهمم جسمی که من در این حیات دارم و ازش استفاده می‌کنم باید سالم نگه دارم چون جزئی از این هستی هستم و اگر بخواهم در این هستی حرکت کنم باید جسم من سالم باشد اگر من به فکر جسم خود نباشم افکار و اندیشه من درست کار نمی‌کند.
این حس و حالی را که می‌گویم ذره ذره در کنگره به دست آوردم و این‌ها را مدیون آقای مهندس و آموزش‌های کنگره هستم، مدیون تک تک شما خدمتگزاران کنگره هستم که به من آموزش دادید. یکی با نگاه وقتی من آن را می‌بینم از او آموزش می‌گیرم یکی با حرف زدن. از آقای رسول سپاسگزارم که در لژیون به من بسیار آموزش دادند.

نویسنده: مسافر مجید از لژیون دهم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .