به یاد دارم با کوله باری از غم و اندوه وارد کنگره شدم. زندگی من با آتش اعتیاد در حال سوختن بود. بهخاطر حال بد مسافرم روزبهروز بیانگیزهتر و ناامیدتر میشدم و زندگی را فقط با هدف بزرگ کردن فرزندانم سپری میکردم. بعد از ورود به کنگره همه چیز تغییر کرد و از گذشته تلخ و تاریک من، تجربهای تلخ را به یاد میآورم. امروز به این درک رسیدهام، که اگر من در تاریکیها و ظلمات گرفتار نمیشدم، هیچگاه نمیتوانستم ارزش زندگی امروزم و این مکان مقدس را بدانم. با ورود به کنگره و دیدن دیگر همسفران نوری در دلم روشن شد.
در روز مشاوره، راهنمای تازهواردین همسفر نسیم با مهربانی جرقه امید را در قلبم روشن کرد و به من ایستادگی و تحمل را آموخت و گفتند؛ که مشکلات رحمت الهی هستند و مسافران مجوز ورود ما به کنگره، پس به ما توفیق داده شده تا آموزش ببینیم و اینکه من بیهوده در کنار همسر مصرفکننده قرار نگرفتهام. بعد از راهنماییهای ایشان به لژیون راهنما همسفر سمیرا وارد شدم و ایشان منرا به زندگی دلگرم و عشق به کنگره را در من زنده کردند تا جاده پر پیچ و خم زندگی را طی کنم، نقطه تحملم را بالا ببرم و برای حل مشکلات، خواسته قوی داشته باشم و اعتیاد را به عنوان یک بیماری قابل درمان بپذیرم، تا به آسایش و آرامش برسم. اکنون به لطف پروردگار و یاری راهنما و بهدستان پرتوان جناب مهندس دژاکام ۱۱روز است که آزاد و رها هستیم. به امید روزی که بتوانم در این مکان مقدس، خدمت کنم تا شاید ذرهای از زحمات این عزیزان را جبران کنم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) دبیرسایت
نگهبانسایت: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر آذر (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
17