جلسه هفتم از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر پیمان، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر امیر، با دستور جلسه «الهام از رمضان» و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر نادر در روز شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
(2).JPG)
خلاصه سخنان استاد:
شکرگزار خداوند بزرگ هستم که یکبار دیگر این فرصت به وجود آمد که در این جایگاه در خدمت شما باشم تا بتوانم از تجربیات شما عزیزان استفاده کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز شامل دو بخش است: الهام از رمضان و دیگری تولد یک سال رهایی مسافر نادر.
در مورد ماه مبارک رمضان اگر بخواهم صحبت کنم، به واسطه مطالعاتی که داشتم متوجه شدم که در همه ادیان روزه به شکلهای مختلف در آن وجود دارد، به این صورت که امساک از خوردن و آشامیدن در شرایط متقاضی که باید بتوانیم به احساس نیاز بدن خیر بگوییم؛ در دینمان نام این عمل را پرهیزکاری مینامیم ولی در جاهای دیگر نامهای متفاوتی دارد ولی بههرحال موضوع یک مسئله است و در اصل باید بتوانم از کاری که دوست دارم انجام دهم، امتناع و پرهیز کنم.
مسئله مهم اینجاست که روزهداری مانند تمام چیزهایی که در کنگره ۶۰ آموزش دیدهام، در واقع از یک مثلثی تبعیت میکند که اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی است و در واقع یک روزهدار در سه ضلع جسم و روان و جهانبینی بایستی روزهدار باشد و از خیلی مسائل پرهیز کند و به فلسفه روزهای که میگیرد اعتقاد داشته باشد و به آن ایمان داشته باشد.
متأسفانه در بعضی شرایط انسانهای بخصوصی با طرز رفتار خودشان باعث القای منفی میشوند و نگاه ما را در مورد مسائلی که دینمان به آن صحه گذاشته است و اجرایش را برای ما قطعی نموده است میشوند؛ اما چیزی که من باید بدانم این است که در بخش جسم روزهداری بسیار بسیار برای ارگانیسمهای بدن من مفید است و ما در کنگره ۶۰ این مطالب را از جناب مهندس یاد گرفتهایم.
در بخش روان من باید اندیشه و افکار و صور پنهانم در بخش روزهداری تفاوت اساسی با ماههای دیگر داشته باشد برای مثال در بخش زبان، گفتار، دیدن، فکرکردن و در تمامی بخشها به صورت دیگری از ماههای عادی سال باشد و تفاوت داشته باشد و در حقیقت یک روزهدار واقعی باشم و پرهیزکاری در رفتار و کردارم کاملاً نمایان باشد.
در بخش جهانبینی نیز باید کاملاً بدانم فلسفه کاری که انجام میدهم چیست؛ در بخش جسم خیلی چیزها از رادیو و تلویزیون شنیده بودیم؛ ولی کنگره کاملاً تکلیف ما را روشن کرده است و جناب مهندس در سی دی به نام اتوفاژی دارند که شنیدن آن برای اعضای کنگره ۶۰ ضروری است و در مورد خودخوری سلولها در این سی دی صحبت میشود که به چه شکلی بدن شروع به استفاده از سلولهای خود میکند و این کار از سلولهای ضعیف و بیماری که در ژن آنها جهش و مشکل وجود دارد شروع میشود و در این مبحث هیچ کاری به بحث مذهبی آن نداریم و فقط بحث در قسمت فیزیولوژی و جسم میباشد و کسانی که اتوفاژی را انجام میدهند بدنشان کمتر در معرض امراض و بیماریها قرار میگیرد و در قسمت روان باید بدانیم که خیلی از افکار منفی در طول سال در ذهن من زنگار میبندد و باید تمرین کنم به آرامی این افکار و اندیشههای منفی را از ذهن و افکار خود بیرون کنم و باید در قسمت جهانبینی به این روشنبینی برسم که هر کاری که در کنگره به من گفته میشود مطمئناً کار خوبی میباشد.
هر کسی در سفر دوم توان انجام این کار را دارد بایستی این کار را انجام دهد و به بدن خودش این فرصت را بدهد که خودش را بازسازی کند و کسانی که در سفر اول هستند چون دارو مصرف میکنند میتوانند بهقولمعروف یک روزه درصدی بگیرند و بعد از خوردن داروی جیره ظهرشان بایستی از خوردن و آشامیدن امتناع کنند که تا حدود زیادی با این قضیه آشنا شوند و بدنشان را برای بعد از درمان و این کار عادت دهند.
روش DST در کنگره ۶۰ یک مدل کوچک، اما بسیار تعالییافته از روزهداری میباشد.
وقتی راهنما به شاگردش میگوید تو باید دارویت را در ساعت دو مصرف کنی منظورش ساعت دو و پنج دقیقه نیست، حتی پنج دقیق به دو هم نیست و رأس ساعت باید وعده مصرف شود و این قضیه مرا یاد اذان ظهر میاندازد و من در حال آموزش هستم که این مسئله چقدر به ماه رمضان شباهت دارد. اساس کار کنگره ۶۰ از ماه رمضان شروع شد و از ماه رمضان نشئت گرفت.
(3).JPG)
بخش دوم دستور جلسه در مورد آقا نادر عزیز است، ایشان از رهجویان بسیار باسواد و پر تلاش و زحمتکش لژیون یازدهم میباشد. ایشان به دلیل اینکه پزشک هستند در لژیون خیلی کمکحال من بودند و حضور پزشکان و تحصیلکردهها در کنگره بسیار حائز اهمیت است.
کسانی که در سمینار بیان ژن در همایش رازی شرکت کردند در آنجا دیدند و متوجه شدند که ما در کنگره ۶۰ با چه روش فوقالعادهای در حال درمان هستیم و با دیدن این صحنهها دلگرم میشویم که تا چه اندازه روشمان علمی و دقیق میباشد.
نادر جان بسیار خوب سفر کردند و از سفر خود لذت بردند و از وجودشان استفاده کردیم و خدا را شکر که در آزمون سراسری کنگره ۶۰ قبول شدند و الان بهعنوان راهنما در کنگره خدمتگزار هستند.
(5).JPG)
خلاصه سخنان مسافر نادر:
خیلی خوشحال هستم که این روز را تجربه میکنم و شاید روز اولی که به کنگره آمدم باور نداشتم که چنین روزی را تجربه کنم. این را از این جهت میگویم که حس ناامیدی برای کسی که تازه سفر میکند بسیار پررنگ است و شاید همۀ ما آن را تجربه کردهایم. شاید باور ما نشود ولی شک نکنید که در این مسیر خداوند ما را حمایت میکند. آن قدر زیبایی در اینجا وجود دارد که ما باید فقط مات و مبهوت به آن نگاه کنیم.
طبق فرموده آقای مهندس ریشه اعتیاد عدم آگاهی است و من نمیدانستم که وقتی مشکلی در زندگی من ایجاد شد چگونه باید این مشکل را حل کنم. اینجا به من یاد دادند که ریشۀ همه مشکلات عدم آگاهی است ولی مشکلات وجود دارند و جزء ویژگیهای ما و نظام آفرینش هست. من اولین باری که میخواستم مصرف کنم دنبال چیزی بودم که مقداری ذهن من را آرام کند و برای حل این مشکل، مواد را انتخاب کردم.
به اعتقاد من انتخابات ما هیچگاه بد نیست و در آن آموزش و حکمتی در کار است. شاید اگر من مواد را انتخاب نمیکردم هرگز به این سطح از آگاهی نمیرسیدم و این آگاهی هیچ قیمتی ندارد! آگاهی فقط محفوظات نیست و به معنای باخبر شدن است که اتفاقاً در دل اتفاق میافتد.
خداوند را شاکر هستم و ابتدا این روز را به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک میگویم. به راهنمای خودم آقا پیمان تبریک میگویم که بسیار هوشمندانه من را در این مسیر نگاه داشتند و از ایشان تشکر میکنم. همچنین از راهنمای همسفر خودم خانم نسرین تشکر میکنم و قدردان ایشان هستم. من از همسر خودم معذرت میخواهم که در دوران مصرف خیلی ایشان را اذیت کردم و از پسر خودم هم عذرخواهی میکنم که شاید در آن دوران نقش پدری را بهخوبی ایفا نکردم. من سپاسگزار همسفرانم و همه شما که در این مسیر یار من بودید و چه دانسته و چه ندانسته انرژی دادید هستم و ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
(15).JPG)
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر نسرین:
خدا را شاکر هستم که این جایگاه را تجربه کردم. خدمت آقای مهندس، شما عزیزان، آقا نادر، فهیمه عزیز تبریک میگویم و به آقا پیمان خداقوت میگویم که قطعاً استادی گرانقدر هستند و بسیار پخته عمل میکنند.
میگویند وقتی کسی وارد لژیون میشود آموزش دوطرفه است و این درست است؛ ولی درباره همسفر فهیمه باید بگویم که این آموزش برای من خیلی بیشتر بود. من هروقت خسته میشوم و کم میآورم یاد ایشان میافتم و نگاه میکنم که چقدر تلاش میکند، همواره امید دارد و در مسیر درست قدم بر میدارد. به نظر من باید از تکتک حرکات ایشان درس بگیریم.
به اعتقاد من تولدها با دستور جلسات همیشه سنخیت دارند و امروز با دستور جلسه ماه رمضان قرار است در این ماه نقطه تحمل خودمان را بالا ببریم، صبور باشیم و تغییراتی ایجاد کنیم. این دستور جلسه با همسفر فهیمه ارتباط دقیقی دارد و ایشان بسیار صبور هستند و نقطه تحمل بسیار بالایی دارند.
به نظر من ایشان نمادی از قدرت، پشتکار، امید، تلاش و کوشش هستند. خانم فهیمه اخیراً در آزمون راهنمایی در بخش تازهواردین قبول شدند و به ایشان تبریک میگویم و میدانم افراد ناامیدی که وارد میشوند از ایشان امید میگیرند و میتوانند به بهترین شکل به این افراد مشاوره بدهند و حال ایشان را خوب کنند.
از آقا نادر بابت زحماتی که برای همسفر خود میکشند تشکر میکنم و امیدوارم هستم که جزء خدمتگزاران صدیق و پایدار کنگره باشید و به همه شما عزیزان تبریک میگویم.
.JPG)
خلاصه سخنان همسفر فهیمه:
جای دارد ابتدا از آقای مهندس سپاسگزاری کنم که بستر امنی را فراهم کردهاند که آگاهی ما بالا برود و روش صحیح زندگیکردن را یاد بگیرید. از خانم آنی کماندار بابت تشکیل گروه همسفران و خانواده تشکر میکنم. ما همسفران یک بال پرواز برای مسافران هستیم و اگر ما نباشیم مسافران نمیتوانند بهراحتی سفر خودشان را ادامه دهند و به نتیجۀ لازم برسند.
از همۀ همسفران عزیز تشکر میکنم که باوجود مشکلات زیادی مثل داشتن بچه کوچک و دوری راه باز هم میآیند تا همراه مسافر خود باشند تا به رهایی برسند. اگرچه این مسیر سخت است اما از مسافران عزیز خواهش میکنم که با اراده و عزم راسخ تلاش کنند و این راه را ادامه دهند تا به خواسته خودشان برسند چراکه این راه، راه صراط مستقیم است.
از راهنمای بسیار عزیز و صبور خودم خانم نسرین و دوستان خوبم در لژیون یکم بسیار سپاسگزارم و من از ایشان بسیار انرژی میگیرم. بسیار سپاسگزار راهنمای بزرگوار آقا پیمان هستم که همراه نادر بودند و از همسر ایشان تشکر میکنم که برای امتحان مشوق من بودند.
(2).JPG)
(2).JPG)
(3).JPG)
(3).JPG)
(2).JPG)
(2).JPG)
تایپ: مسافر محمد
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
90