در ابتدا این هفته پرشگون را خدمت بنیان کنگره ۶۰ و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و از خداوند برای ایشان عمر بابرکت خواستارم. کنگره نقطهای است که آغازگر عشق به مخلوق، عشق به خالق، عشق بین راهنما و رهجو را برایمان تعریف کرد که متوجه شدیم، مهربان بودن یکدل بزرگ میخواهد. راهنمای عزیزم از تو آموختم که یک زندگی ساده، دلخوش و خیال راحت، همه در پذیرش و حل مشکلات است که پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است. آموختم قانع باشم و از چیزهایی که الآن دارم، لذت ببرم. کسی که خوشحالیات خوشحالش میکند و ناراحتیات ناراحتش میکند، راهنمای خوب من است. کسی که قلبش آنقدر بزرگ است که از خوشبختی و خوشحالی من رهجو لذت میبرد و چگونه من میتوانم، محبتهایش را جبران کنم. خدا را هزاران هزار بار شکر میکنم، بابت وجود آقای مهندس و کنگره که راهنمایی همچون ماهتابان را سر راه من قرار داد، دوستش دارم و همیشه دعای خیرم را بدرقه راهش میکنم. چیزی که بین ما هست و خواهد بود، پیوند محبت است. راهنمای عزیزم در این راه شمع شدی، شعله شدی، سوختی تا هنر خود به من آموختی. چند ماه بعد از آمدنم به کنگره، خواستهام ادامه دادن راه شما راهنمای عزیزم بود و از خداوند خواستم که این توفیق را شامل حالم کند تا بتوانم، زکات حال خوبم را با خدمت کردن به همنوعانم پرداخت کنم. شما همیشه مشوق و قوت قلبم من بودید. عاشق صورت و سیرت زیبا و نظم و انضباط شما بودم. برای هر کاری که انجام میدهم، شما الگویی جاودان هستید. از راهی دور با قلبی نزدیک، دستان پر از مهرتان را بوسه میزنم. در پناه ایزد منان شاد و سلامت باشید.
نویسنده: همسفر زهرا لژیون راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
184