راهنما، یعنی چراغ پرنور و کسی که راه را بلد است و آن را به ما نشان میدهد. جایگاه راهنما در مقابل من رهجو، یعنی استاد و مربی و این جایگاه را با هیچ جایگاهی نمیتوانیم مقایسه کنیم؛ استادی که کارش با عشق و معلمی که کارش دادن درس محبت و عشق است و براساس مثلث عشق، عقل و ایمان بنا شده است. ما باید قدردان این موهبت الهی باشیم و این بستگی به درک و برداشت ما دارد. ما باید خداوند را شاکر باشیم که چنین فرشتههایی را بر سر راه ما قرار داده است و بهخاطر این خدمتی که به ما میکنند، قدردان آنها باشیم. راهنماها مانند بارانی هستند که بدون منت، همه را سیراب میکنند و هر آنچه را که خودشان آموزش دیده و آموختهاند را به من رهجو منتقل میکنند و بهقدری موفق بوده و روی من تأثیر گذاشته که من مصمم هستم، تکتک خصوصیات اخلاقی راهنمایم را روی خودم پیاده کنم و امیدوارم که موفق شوم. در اینجا لازم است که هفته راهنما را به تمام راهنمایان کنگره60 بهخصوص آقای مهندس، خانواده محترمشان و راهنمای خوب خودم همسفر شهناز تبریک بگویم و از خداوند بهترینها را برایشان خواستارم.
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
62