همسفر زهره (د):
راهنمایان چراغهای شعبه میباشند، آنها برمبنای عمل سالم و معرفت، درس عشق و محبت را به ما میآموزند و میدانم که نمیتوانم بههیچوجه محبت آنها را جبران کنم؛ اما امروز میتوانم قلم به دست بگیرم و عشق و محبت بدون چشمداشت آنها را برای همه بنویسم، معلمی که با خنده من خندید و از ناراحتی من ناراحت شد و همیشه به من امید و باور آموخت، مانند یک مادر و شاید بالاتر از آن. در حقیقت راهنمایان کنگره 60 از آن دسته انسانهایی هستند که واژه انسانیت برازندهشان است و محبتهایشان جبرانناپذیر است.
این هفته زیبا را در رأس به خانم آنی و آقای مهندس تبریک عرض میکنم و یک تبریک ویژه خدمت راهنمای عزیزم همسفر لیلا عرض میکنم. برای بیان خوبیهای ایشان زبان قاصر است و وجودم ناتوان برای سپاسگزاری از لطف و محبتهایشان فقط میتوانم بگویم از خداوند بهترینها را برای شما خواستارم و امیدوارم بتوانم یک رهجوی خوب برای شما و کنگره باشم.
همسفر مریم (ن):
همیشه با خود درگیر بودم، راه خود را گم کرده بودم. نمیدانستم که راه درست کدام است. با خود میگفتم من چهکاری انجام دادهام که خداوند این سرنوشت را برایم رقم زده است، من که کوچکترین بدی را از نظر خودم به کسی نکرده بودم و همینطور این افکار پشت سرهم در ذهنم ورق میخورد تا جایی که رمقی برای ادامه زندگی نداشتم و خود را در زندگی کیش و مات کرده بودم.
در زندان تاریکی با خودم دست و پنجه نرم میکردم تا؛ اینکه خدا صدایم را شنید و کنگره را در سر راه من قرار داد، همه چیز برایم مبهم بود تا زمانی که چشمم به وجود خانم لیلا روشن شد، بله من گمشدهام را پیدا کرده بودم. یک نور امیدی در وجود من زنده شد، من راه رسیدن به آرامش را در وجود و حضور شما میدیدم.
زمانی که وارد لژیون شدم، صحبتهایتان بر دل من نشست، شما از من خواستید تا مشارکت کنم و من گفتم و نوشتم، کمکم چشم دلم بینا شد، دلم روشن شد، قلبم سفید شد و خلاصه حرف برای گفتن زیاد شد. در نهایت میخواهم بگویم تشکرکردن از زحمات شما در برابر کارها و از خود گذشتگی و صبوریهای شما ناچیز است.
فقط یک کلمه میگویم و تمام؛ اینکه انشالله هیچ وقت چهره شما را ناراحت و غمگین نبینم و همیشه خوش و شادمان و سلامت باشید. از اعماق قلبم برایتان آرزوی موفقیت میکنم و با تمام وجودم این هفته را تبریک میگویم. امیدوارم بتوانم، خدمتگزار لایق و رهجوی فرمانبرداری برایتان باشم و با قدم گذاشتن در این جایگاه بتوانم من هم؛ مثل شما دردی را از دل دردمندان بردارم.
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیونیکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر حانیه دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
116