خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بهترین مسیر زندگی و آموزش را در مسیر زندگیام قرار داد. هر روز که میگذرد، تمرین و تکرار بیشتری برای بالا بردن نقطه تحمل و خوب اندیشیدن میآموزم و یاد میگیرم که با آموزش، تکرار و یادگیری بیشتر مطالب کنار مسافرم باشم و هر دو بتوانیم با وجود سختیهای مسیر، سفر خود را در با موفقیت طی کنیم و در آرامش باشیم.
قبل از اینکه وارد کنگره شویم، به هر دری زده بودم که مسافرم بتواند به زندگی برگردد؛ اما موفق نمیشدم و به در بسته میخوردم. زمانی رسید که مسافرم حال خوبی نداشت و کاملاً درمانده بودم؛ اما همیشه به خداوند امیدوار بودم و او را بهترین دوست خود میدیدم و ایمان قلبی داشتم که خداوند حتماً یکراهی را در مسیر زندگی ما قرار خواهد داد تا مسافرم درمان شود. یک روز پسرم گفت: برای ترک اعتیاد جایی هست به نام کنگره60 و اگر کسی خواستار رهایی باشد به درمان میرسد. به جرأت و با افتخار میگویم: از همان روز اول که وارد کنگره شدم، آرامش را احساس کردم و با تمام وجودم و سرشار از امید به راهم ادامه دادم. با دیدن اعضای کنگره که بدون هیچ چشمداشتی با عشق و محبت در کنار هم به همنوعان خود یاری میرساندند، سرشار از انرژی و شادی میشدم، توکل، امید و تلاش بیوقفه در وجودشان موج میزد و به مرور زمان این زیباییها راه را نمایان میکردند. از همان ابتدای ورود به کنگره، آموزشهای ناب کنگره را با جان و دل میشنیدم و انرژی خاصی میگرفتم تا با تلاش، تمرین، تکرار و اجرایی کردن آموزشهای ناب کنگره بتوانم، پلههای ترقی را به همراه مسافرم طی کنم و پیام واقعی کنگره را با جان و دل پذیرا باشم و به اجرا درآورم. خداوند را شکر میکنم که لیاقت همسفر بودن را به من عطا کرد تا انسان بودن وانسانیت را با تمام وجودم درک کنم و در پایان از راهنمای بزرگوارم که با آموزشهای خوب و مفیدشان ما را به آرامش میرسانند و از بنیانگذار کنگره60، آقای مهندس دژاکام و اعضای کنگره که فرشتههای زمینی هستند و با امیدواری و کوشش بیدریغ خدمت می کنند، کمال تشکر را دارم. امیدوارم با توکل به خدا و تلاش و کوشش خودمان به رهایی برسیم.
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون جهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
52