جلسه یازدهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی محمدیپور قم به استادی راهنما همسفر عطیه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «هفته راهنما» روز دوشنبه ۲۹ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که امروز توفیق خدمت در کنار شما همسفران را به من عطا کرد که در این جایگاه قرار بگیرم. از تکتک شما و مرزبانان که امروز برای برگزاری این جشن زحمت کشیدید تشکر میکنم. همچنین از دبیر و نگهبان جلسه و کسانی که نوشتارها را خواندند سپاسگزارم.
دستور جلسه امروز با عنوان هفته راهنما است. این هفته را به استاد و راهنمای بزرگ کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام و همچنین تمام راهنماها در شعبات مختلف بهویژه شعبه محمدیپور تبریک عرض میکنم. تبریک ویژهای نیز به راهنمایان و راهنمایان تازهواردین دارم و همچنین به آن عزیزانی که انشاءالله در آینده قرار است در این جایگاه قرار بگیرند. از راهنمای خودم همسفر آرزو، همسفر مرضیه و همچنین راهنما مسافرم حسین شعبانی تبریک عرض میکنم.
امروز هفته راهنما است. ما میخواهیم بدانیم که یک راهنما چه مراحلی را طی کرده تا به این مقام رسیده است، چه خصوصیاتی دارد و وظیفه ما به عنوان رهجو در برابر یک راهنما چیست؟ همه ما در هستی و کائنات به رب و مربی نیاز داربم تا بتوانیم زندگی آرام و راحتی داشته باشیم و تعادل برقرار کنیم. از زمان تولد، پدر و مادر راهنمای ما هستند و پس از گذراندن مراحل زندگی و رسیدن به بلوغ فکری راهنمایان ما میشوند.
ما باید پیرو قدرت مطلق باشیم و فرمان الهی را اجرا کنیم؛ اما به دلایلی به خاطر جهل و نادانی از مسیر خارج میشویم و گرفتار تاریکیها میشویم. برای بازگشت به مسیر روشنایی باید قوانین را اجرا کنیم و بدهیهای خود را پرداخت کنیم؛ چه به خودمان، چه به خانواده و جامعه.
در کنگره راهنمایان ما رب ما میشوند. راهنما شخصی است که در گذشته خود رهجو بوده، با حال بد وارد کنگره شده و مسیر تاریکیها را گذرانده تا به رهایی رسیده است؛ پس از رسیدن به رهایی تلاش کرده در آزمونها شرکت کند و نمره قبولی را از مرزبانها، راهنمای خود و دیدهبانها دریافت کند در نهایت، اجازه قدرت مطلق به او داده میشود تا در این جایگاه قرار بگیرد.
در این جایگاه خدمت کردن بسیار دشوار است. آقای مهندس در کنگره میگویند که راهنمایان قلب کنگره هستند، به ویژه راهنمایان شال سبز که کار بسیار مهمی را انجام میدهند. به نظر من یک راهنما فقط میتواند عاشق باشد تا بتواند در این پروسه خدمت کند و ماندگار شود. عشقی که از عقل و ایمان سرچشمه میگیرد، به راهنما امید و انگیزه میدهد تا به رهجو کمک کند.
راهنما کوه صبر و استقامت است و تمام تلاش خود را میکند تا تجربیاتش را در اختیار رهجو قرار دهد تا او بتواند به راحتی از این مسیر سخت عبور کند. راهنما، منبع نوری است که میخواهد مسیر رهجو را روشنتر کند تا او بهتر ببیند و تشخیص دهد که چه راهی را انتخاب کند.
راهنما یک وسیله است که راه را به رهجو نشان میدهد و این رهجو است که باید تلاش کند و تصمیم بگیرد چه راهی را انتخاب کند. راهنما مسیر را برای رهجو هموار میکند و در نهایت، تصمیم نهایی به عهده خود رهجو است که چقدر تلاش کند و زحمت بکشد تا بخواهد در کنگره ماندگار شود یا نشود و به حال خوب برسد یا نرسد.
برای اینکه بدانیم کار راهنما چیست، اولین کاری که یک راهنما انجام میدهد این است که رهجو را با خودش آشتی میدهد. رهجو هنگام ورود به کنگره ممکن است ناامید و حتی با خودش قهر باشد. اولین وظیفه راهنما این است که رهجو را با خودش آشتی دهد تا او خود را دوست داشته باشد و خود را ببخشد. زیرا زمانی که رهجو بتواند به خودش کمک کند، میتواند برای خود کاری انجام دهد وگرنه نمیتواند.
راهنما با ایجاد ارتباطی مثبت و محبتآمیز، به رهجو این امکان را میدهد که به خود اعتماد کند و احساس ارزشمندی کند. این آشتی با خود، اولین گام برای شروع یک سفر جدید و تغییر در زندگی رهجو است. در واقع، راهنما نقش کلیدی در ایجاد این تغییرات دارد و میتواند به رهجو کمک کند تا به درک بهتری از خود و محیطش برسد.
در نهایت، هدف اصلی راهنما این است که رهجو را در مسیر رشد و ترقی هدایت کند و او را به سمت رهایی و آرامش سوق دهد. این وظیفهای است که نیازمند عشق، صبر و فداکاری است و تنها کسانی که به این اصول پایبند هستند، میتوانند به عنوان راهنما در این مسیر قرار بگیرند.
مهمترین شخصی که میتواند برای خود فرد کاری انجام دهد، خود اوست. تمام مسئولیتها بر عهده خود شخص است و راهنما تنها مسیر و راه را نشان میدهد. او یک وسیله است که در این پروسه به رهجو کمک میکند.
یکی از وظایف دیگر راهنما این است که ظاهر شخص را تغییر دهد. وقتی یک رهجو وارد کنگره میشود، اولین قدم این است که ظاهر او تغییر کند. هر مکانی قوانین و حرمتهایی دارد و اگر رهجو میخواهد در کنگره ماندگار باشد، باید طبق این قوانین حرکت کند و گوش به فرمان باشد.
اولین قدم، اصلاح پوشش است، زیرا اگر نتوانم ظاهر خود را تغییر دهم، مطمئناً افکارم هم تغییر نخواهند کرد و در این صورت راهنما نیز نمیتواند کمکی به من کند. راهنما باید الگو باشد و وظیفه او قالبسازی است. او باید قالبهای سالم را به کنگره ارائه دهد تا رهجو بتواند به رشد و تغییر مثبت دست یابد.
راهنما با ایجاد تغییرات ظاهری و باطن، به رهجو کمک میکند تا به درک بهتری از خود برسد و بتواند در مسیر رشد و ترقی قرار گیرد. این تغییرات، نه تنها بر ظاهر بلکه بر افکار و رفتار رهجو نیز تأثیرگذار خواهد بود و به او کمک میکند تا در کنگره به موفقیتهای بیشتری دست یابد.
راهنما باید قالبهای محکم و قوی را به کنگره تحویل دهد، زیرا رهجو در خدمت راهنما امانت هستند. من نیز باید به خوبی از این امانتداری عمل کنم و امانتهای خوبی را به کنگره ارائه دهم. وظیفه من این است که قالبسازی مناسبی انجام دهم.
راهنما تمام وقت خود را، به همراه خانواده و تفریحاتش در کنار من میگذارد و ساعتها بدون اینکه متوجه گذر زمان شود، به صحبت با من میپردازد. حال، وظیفه من در برابر این راهنما چیست؟
اولین وظیفه من این است که به دستورات و راهنماییهای او گوش دهم و به آن عمل کنم. همچنین باید به حس خودم اعتماد کنم و به راهنماییهای درونیام توجه داشته باشم. زیرا من با حس خودم انتخاب کردهام، پس باید به آن اعتماد کنم. هر چیزی که راهنما از من میخواهد را باید با عشق و دل بپذیرم و نباید دو دل باشم یا شک داشته باشم. زیرا اگر از این شاخه به آن شاخه بپرم، تنها به خودم آسیب میزنم.
وظیفه من این است که با نیتی خالص و قدردانی عمیق از راهنماییهای او تشکر کنم. همچنین در پاکتی که به او میدهم، حتماً یک دلنوشته قرار دهم. زیرا پول تمام میشود، اما آن دلنوشته باقی میماند و گاهی اوقات راهنما آن را میبیند و انرژی مثبت به او بازمیگردد. انشاءالله در کنار هم انرژی و حال خوبی داشته باشیم و جشن باشکوهی را برگزار کنیم.
تصاویری برگزاری جشن هفته راهنما






.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر بهار و مسافر محمدعلی
تایپ: همسفر الین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر الین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
ویرایش: همسفرالین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
843