English Version
This Site Is Available In English

پایان مصرف مواد مخدر

پایان مصرف مواد مخدر

خلاصه سخنان استاد:
سومین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای پنجشنبه با استادی: ایجنت محترم مسافر مهران، نگهبانی: مسافر احمد، دبیری: مسافر علی و دستور جلسه «وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من و تولد اولین سال رهایی مسافر علیرضا» در تاریخ ۲۵ /۱۱ /۱۴۰۳ ساعت ۱۶: ۳۰ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یک‌بار دیگر قسمت شد که من در این جایگاه قرار بگیرم و از شما دوستان آموزش بگیرم، پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است و خود من زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم دو تا از وادی‌ها واقعاً من را جذب خودش کرد یکی اینکه وادی هشتم «با حرکت راهنمایان می‌شود» و وادی سیزدهم «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است» و من همیشه با خودم تفکر می‌کردم که خدایا این چیست؟!


چقدر قشنگ است با حرکت راه نمایان می‌شود یعنی شروع به حرکت کنی، چه چیزی می‌خواهد نمایان بشود؟! و چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد؟! خداوند را شکر چون من در همان دو سه ماه اول قصدم اینکه کنگره بیایم و بمانم نبود تفکرم این بود که بیایم به کنگره ببینم چه‌کاری انجام می‌دهند و بروم به بیرون و با خودم می‌گفتم من از این‌ها بهتر بلدم و هزار و یک دلیل می‌آوردم همش در این فکرها بودم به لطف خدا کم‌کم ماندیم و صبر کردیم و در رابطه با پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، پایان یا نقطه گذاشتن یعنی پایان هر مرحله هر راهی که ما داریم شروع می‌کنیم باید پایانی برای آن بگذاریم اما مهم این است که آن پایان چگونه گذاشته بشود.
این نقطه چطور شود خط بعدازآن که من می‌خواهم آغاز کنم چگونه باشد این خیلی مهم است چه خط‌هایی چون ما خطوط زیادی در زندگی‌مان داریم خط عشق، خط محبت، خط زندگی، خط تفریح و من مهران خط تفریحات خودم را بلد نبودم رفتم سراغ خوردن مشروبات الکلی و قرص و تریاک و این‌جور چیزها اما در ادامه که به کنگره آمدم و وارد شدم گفتند باید پایان آن نقطه و آن خطت را بگذاری و زمانی که گفتم پایان چه نقطه‌ای؟ گفتند پایان مصرف مواد مخدر، گفت آن نقطه پایانه را گذاشته‌ای و به نقطه‌ای رسیده‌ای که دیگر بس است و من تفکری کردم و هفته اول گریز می‌زدم و می‌آمدم می‌نشستم می‌گفتم بگذار ببینم چه می‌شود و بعدازاینکه باراهنمایم صحبت کردم آن نقطه را گذاشتم و گفت باید آن نقطه پایان را بگذاری و تو باید آن نقطه پایان مصرف‌کننده بودن را بگذارید.
اگر آن نقطه پایان را بگذاری دیگر در طول دنبال گریز زدن نمی‌روی و اگر مشکلی داخل سفر کردن پیش بیاید آن را به جان می‌خری و می‌دانی که باید انجامش بدهی آن نقطه پایان را یک سفر اولی باید بگذارد تا آن برچسب اعتیاد از آن برداشته شود و به آن بگویند مسافر به‌عنوان‌مثال من بیایم به کنگره و دلم هنوز دنبال مصرف کردن مواد است و راهنما بگوید مواد مصرف کرده‌ای و حالت خوب نیست بگوید نه من مصرف نکرده‌ام و این صدایش در ۷ یا ۸ ماه سفر درمی‌آید و زمان رهایی و من بارها به ره‌جوهایم گفته‌ام ما بعضی‌ها را می‌بریم واقعاً گل رهایی بگیرند ولی بعضی‌ها را می‌برم که رهایشان کنیم چون در طول ۱۰ یا ۱۱ ما نتوانستم به آن بفهمانم که داری اشتباه می‌کنی چرا؟ چون آن نقطه پایان را نمی‌خواهد بگذارد و نمی‌خواهد بگوید که من دیگر کافی است برایم، همان‌طور که جناب آقای مهندس در سی دی می‌گوید: این نقطه طول و عرضی ندارد و در کنار هم گذاشتن این نقطه‌ها است که خط درست می‌شود و چه چیزی می‌خواهی برای خودت در نظر بگیری و داشته باشی که بعداً به آن افتخار کنی و اگر بعداً حالت هنوز خراب است به خاطر آن نقاطی است که خودت گذاشته‌ای و خطی است که خودت کشیده‌ای و اگر می‌خواهی ۱۰ ماه بعد حالت خوب باشد پس الآن نقطه‌اش را بگذار و الآن در یک ماه یا دو ماه سفر هستی آن نقطه پایان را بگذار، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید دوستان.

در ادامه جلسه جشن تولد یک سال رهایی مسافر علیرضا در نمایندگی عطار نیشابوری برگزار شد
اعلام سفر:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، با بیش از ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدم با انواع آنتی ایکس آخرین آنتی ایکس مصرفی: ۳ گرم شیره خوراکی مدت سفر اولم ۱۱ ماه و ۹ روزبه روش DST داروی درمان: شربت اوتی نام راهنما: آقا مهران ورزش در کنگره: فوتبال، کوهنوردی الآن هم به لطف خدا و دستان پرمهر جناب آقای مهندس و کمک‌های راهنمای محترمم مدت یک سال و هشت ماه است که از بند مواد آزاد و رها هستم.

 

خلاصه سخنان راهنما:
سلام دوستان مهران هستم مسافر، بخش دوم جلسه‌مان که تولد یک‌ساله رهایی علیرضا عزیز، علیرضا زمانی که به لژیون من آمد نمایندگی خیام لژیون نهم بودیم و واقعاً پسر با جنبه و دوست‌داشتنی بود و خواسته قوی داشت و می‌خواست که به درمان برسد و در ادامه شاهد این بودم که همسفرش را به کنگره آورد و آن گفته‌ای که راهنما گفت باید همسفر داشته باشی را انجام داد و آمدند به نمایندگی خیام و باراهنمایی سرکار خانم طیبه شروع کردند هر دو آن‌ها به آموزش گرفتن و فقط یادم است که در آن روز رهایی سرکار خانم طیبه به من گفتند که به جناب آقای مهندس بگو که به این دو نفر انرژی بدهد که خداوند به آن‌ها اولادی بدهد و من یادم است که در آن زمان این موضوع را که به جناب مهندس گفتم جناب آقای مهندس علیرضا را بغل کردند و گفتند که انشالله درست می‌شود، به چه دلیل جناب آقای مهندس این حرف را زد؟ به خاطر آن ایمانی که به روش dst دارد و به خاطر آن سفری بود که علیرضا انجام داده بود اگر امروز معجزه این است که این دختر بسیار زیبا در آغوش علیرضا و همسر محترمش است به خاطر آن سفر درستی بود که علیرضا انجام داد و تمام آن نکاتی که گفته بودیم را انجام داد و اگر قرار بود کاری انجام بدهد و یا سی دی بنویسد یا مشارکتی انجام بدهد و در کنگره حضورداشته باشد، علیرضا تمام این‌ها را انجام داد و نتیجه‌اش را دارد می‌بیند و آن خط زیبایی که می‌گوید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، همین است و زندگیشان در آرامش است و بابت آن واقعاً باید خداوند را شاکر و سپاسگزار باشند و امیدوارم که در ادامه هم در کنگره ۶۰ خدمتگزار باقی بمانند و آموزش بگیرند، ممنونم از اینکه به صحبت‌های من هم گوش کردید دوستان.
 

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر من هم خداوند را شکر می‌کنم که در مسیر سبز کنگره قرار گرفتم توانستم این جایگاه را تجربه کنم من خودم با تمام ناباوری‌هایی که داشتم فکر نمی‌کردم که به رهایی برسم و دوم از بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم، در رابطه با صحبت‌های آقا مهران که گفتند روز رهایی که رفتیم خدمت جناب آقای مهندس رسیدیم به خاطر همین موضوع فرزند چند جلسه که دکتر در مشهد رفتیم ما را آزمایش فرستاد و آزمایش‌ها را که نگاه کرد گفت شما سیگار می‌کشی گفتم بله و این را می‌خواهم به همین وادی سیزدهم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است ربط بدم و زمانی که دکتر به من گفت سیگار می‌کشی من گفتم بله دکتر گفت مشکل تو سیگار است و گفتم که جناب آقای دکتر من به‌جز سیگار مواد مخدر دیگر مثل تریاک هم مصرف می‌کردم بعد گفتم که من باید چه‌کار کنم گفت هیچی باید مصرف موادت را کنار بگذاری و سیگارت را ترک کنی همین بعد که آمدیم بیرون و با همسفرم صحبت می‌کردم و بعد که دوباره سیگار روشن کردم بکشم همسفرم گفت مگر الآن دکتر به تو نگفت که نباید سیگار بکشی و روش دی اس تی و روشی که کنگره ۶۰ دارد واقعاً بی‌نظیر است چون اصلاً باور نمی‌کنی که چگونه مواد مخدر و سیگار را کنار می‌گذاری، در رابطه با صحبت جناب آقای مهران من آن نقطه را در مطب دکتر گذاشتم ولی باز در بیرون از مطب آن نقطه را برداشتم و من می‌خواستم این را در آخر صحبت‌هایم بگویم که وقتی لژیون ویلیام هست و راهنمایان عزیز دارند زحمت می‌کشند چرا از این لژیون استفاده نکنیم و سیگار را کنار نگذاریم و زمانی که شما مواد مخدر خود را کنار می‌گذارید حالتان بهتر می‌شود ولی با ترک سیگار حال خوبتان ۱۰ برابر می‌شود ممنون از اینکه به صحبت‌های من هم گوش کردید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان طیبه هستم همسفر قاسم، اول‌ازهمه خداوند را شکر می‌کنم که در این جایگاه دوباره قرار گرفتم واقعاً حس بسیار زیبایی است چون من خودم آمدم به این شعبه و به آن آرامش و حال خوش رسیدم به خاطر همین من همیشه ممنون کنگره ۶۰ و تمامی خدمتگزارانش هستم و خودم را مدیون شعبه عطار می‌دانم و این روز زیبا را به جناب آقای مهران و آقای علیرضا و همسفر محترمش تبریک عرض می‌کنم و همیشه آرزو می‌کنم که تمامی شما یک سال رهایی‌تان را جشن بگیرید و آرزو می‌کنم کسی که به رهایی می‌رود حتماً در کنگره ۶۰ ماندگار باشد و اکثراً رهجوها می‌آیند در سفر اول فقط به خاطر اینکه مصرف مواد خود را کنار بگذارند ولی سفر دوم خیلی مهم است که روی خودشان و جهان‌بینی‌شان کار کنند و به آن حال خوش واقعی برسند و سرکار خانم فاطمه بعد از رهایی بااینکه نمی‌توانست به خاطر مشکلاتی به کنگره بیاید ولی همیشه سی‌دی‌های خود را گوش می‌کرد و می‌نوشت و همیشه سعی می‌کرد که با آموزش‌های کنگره پیش برود و من خودم بسیار از خانم فاطمه راضی هستم چون مشخص بود که دارد واقعاً آموزش‌ها را می‌گیرد و درک می‌کند و امیدوارم که همیشه پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری باشد و امیدوارم که این دو عزیز آموزش‌ها را محکم‌تر بگیرند و حضورداشته باشند در کنگره، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.


خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر علیرضا، من هم خدا را شکر می‌کنم که توانستم در مسیر سبز کنگره قرار بگیرم و از بنیان‌گذار کنگره جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که همچنین بستری را فراهم کردند تا ما آموزش بگیریم و از راهنمای محترم مسافرم آقا مهران بابت تمامی زحماتی که برای مسافر من کشیدند و از سرکار خانم طیبه هم تشکر می‌کنم و من این حال خوش خودم را مدیون خانم طیبه و آموزش‌های ناب ایشان هستم، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.


تایپ و نگارش: مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .