خدا را شکر میکنم که ما هم به پایان خط رسیدیم و این پایان را با آغاز تازه ادامه خواهیم داد. این سفر یک سفر باارزش و پرباری بود؛ سفری از آتش ویرانگر به طرف نور. خوشحالم که اذن ورودم به کنگره صادر شد و در این مکان پاک قرار گرفتم تا بتوانم با پالایش به سمت دانایی حرکت کنم. خدا را شکر با آموزشهایی که گرفتم توانستم تا حدودی نیروهای منفی را بشناسم، الان بهترین حال ممکن را دارم. امیدوارم بتوانم با خدمت کردن روزبهروز انرژی بیشتری به دست بیاورم و در زندگی خرج کنم.
خدا را شکر که از پایینترین نقطه به بالاترین نقطه آرامش رسیدم؛ باید با کارکردن روی جهانبینی به ساختن خودمان ادامه بدهیم تا این رهایی مستدام بماند و در ادامه راه مرتکب گناه نشویم. آنچه به دست آوردم را با آنچه از دست دادم مقایسه کنم اصلاً قابل مقایسه نیست؛ اگر اطلاعات و آگاهی که امروز از موادمخدر دارم در گذشته داشتم مسیر زندگیام تغییر میکرد و این مشکلات را نداشتم. این پایان را در آغازی نو به مسافرم تبریک میگویم که پاسخ تلاشهایش را گرفته است. امیدوارم که حافظ این سعادت باشیم.
از آقای مهندس دژاکام که این بستر را فراهم کردند تا من و مسافرم راحت و آسوده سفر کنیم و به حال خوش برسیم سپاسگزارم؛ از راهنما همسفر فاطمه که در این سفر با آموزشهای ناب خودشان من را یاری کردند و از راهنما مسافرم آقارضا که مسافرم را همراهی کردند کمال تشکر را دارم و همچنین از تمامی زحمتکشان کنگره۶۰ نیمایوشیج بهشهر تشکر میکنم.
نویسنده: همسفر حلیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه ( لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
40