این پیام برای کسانی است که از جهان اعتیاد عبور کرده به دنیای تازهای قدم میگذارند.«باید دانست آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است» وقتی انسان از منشأ خود انشعاب گرفت و جدا شد, کوشید که با ضدارزشها بجنگد و از ارزشها درس گیرد. در حلقههای مختلف سفر کرد و ردی از خود به جا گذاشت در روزنه موجودیت. او یاد گرفت که با تفکر ساختارها آغاز میگردد و با تفکر میتواند روح و نفس خود را جلا دهد و برای حلقه بعد آماده گرداند. پس با تفکر شروع به حرکت کرد و لنگر کشتی خود را کشید و در پی رمز و راز کشف حقیقت کوشید برای رسیدن به خود تا از مراحل نفس عبور کرده و به حقیقت نفس خود پی ببرد. (و اما جهان خاکی) وقتی انسان به جهان خاکی گسیل شد با خودش ۲ خاصیت خوب و بد و قدرت انتخاب را به همراه آورد تا با کمک نیروهای خوبی و بدی انتخاب کند که در چه راهی قدم گذارد و سیر کند به زمین آمد برای رسالتی که داشت یعنی به تکامل رسیدن و بازگشت و رسیدن به منبع نور که از آنجا انشعاب گرفته بود. اما نیروی عظیمی به فرماندهی ابلیس از دل روشناییها پدید آمد و مامور به منحرف کردن انسان شد پس انسان با قدرت انتخابی که داشت به بیراهه کشیده شد و با شیطان دست همیاری داد تا جایی که دیگر توانی برایش نماند و تصمیم گرفت از راه تاریکیها بازگردد؛ اما نوری نمیدید که دنبال کند تا اینکه فرمان خداوند همچون رعد و برق در دل تاریکیها فرود آمد و آن را شکافت و فرمود.( ادعونی استجب لکم) مرا بخوان تا تو را اجابت کنم. و انسان خواند( رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر) پروردگارا من به هر خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم و انسان دانست که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگر است. و چه ترسناک و وحشت آفرین است دنیای بدون خدا.( پس آن کن که فرمان است)
با تشکر، مسافر بهمن لژیون سوم
تایپ و ویرایش: مسافر بهمن
تنظیم و ارائه: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
13