کنگره معنای واقعی زندگی را به من می‌آموزد

زمانی که به گذشته خود نگاه می‌کنم، یک انسان به هم ریخته‌، با حال بد، درونی نا‌‌آرام و تحت سلطه نیروهای شیطانی بودم که حتی ذره‌‌ای هم از آن خبر نداشتم در حالی که فکر می‌کردم مشکل از مسافرم است و من خیلی آدم خوبی هستم، گره‌های درونی که با دست خود زده بودم را نمی‌دیدم.
هر مشکلی داشتم وقتی با راهنمای خود در میان می‌گذاشتم در آخر می‌فهمیدم که مشکل از من است و باید به درون خود نگاه کنم. راهنمای من همیشه می‌گفت: به خودت زمان بده زیرا من خیلی درگیر نیروهای درونی خود بودم در حالی که هر چه درگیر می‌شدم بیش‌تر درون آن فرو می‌رفتم، بعد از مدتی متوجه شدم که من هنوز هم دنبال مقصر می‌گردم که مشکلات خود را گردن کسی دیگر بیندازم، هنوز باور نداشتم که کجا آمده‌ام و باید آموزش بگیرم.
کنگره۶۰؛ مکان با ارزشی است که معنای واقعی زندگی را، آن هم از ریشه به من می‌آموزد. عشق، محبت، مهر، دوستی، دانایی مؤثر، جهان‌بینی، سلامت روان و جسم را بیان می‌کند.
خداوند خیلی من را دوست دارد که چنین جایگاهی را به من بخشیده، هر چه روز‌ها می‌گذرد بیش‌تر می‌فهمم که چیزی نمی‌دانستم، برای من که در زندگی و همه کارهای خود عجله دارم این وادی مناسبی است.
من خواستار هر چیزی که بودم، زمان را در نظر نمی‌گرفتم چون دوست داشتم همه چیز را سریع به دست بیاورم در غذا خوردن و خرید کردن حالا از هر نوعی که می‌خواست باشد عجول بودم البته این موضوع برای قبل از ورودم به کنگره‌۶۰ بود اما در حال حاضر به این باور رسیدم که در هر کاری حتی غذا خوردن باید زمان بدهم، من وقتی بتوانم به طور صحیح غذا بخورم انرژی لازم به بدن من می‌رسد.
در گذشته نمی‌گفتم هر چه خداوند بخواهد، من در برابر خداوند تسلیم نبودم حتی اوایل که سفر خود را شروع کردم اصلاً نفهمیدم که چه سی‌دی‌‌‌هایی را نوشتم، فقط می‌نوشتم که چهل سی‌دی من تمام شود حالا که بعد از گذشت یک‌ سال دوباره می‌نویسم، با خودم می‌گفتم چقدر مطالب سی‌دی‌ها خوب و آموزنده است.
خدا را شکر در ادامه وقتی شروع به سفر کردم با گذشت زمان، بیشتر آموزش گرفتم که هر چیزی زمان می‌خواهد حتی برای خرید یک خانه باید زمان داشته باشی تا وسایل آن مهیا شود.
با نوشتن وادی آخر« امر، امر اول اجرا می‌شود » دیدم نسبت به قبل خیلی بهتر شد اصلاً با صفت‌های منیت، قضاوت، نیروهای منفی و بازدارنده بیگانه بودم، احساس می‌کردم که مشکل از دیگران است حتی به این هم فکر نمی‌کردم که چنین نیروهایی را بتوان تغییر داد.
یاد گرفته بودم که هر چیزی از اول در ذات انسان باشد همان می‌ماند و نظرم این بود نمی‌شود صفت‌های بد یک انسان را تغییر داد، صفت‌های منفی خود را دیدم و دانستم خیلی از ضد‌‌‌ارزش‌ها را آرام‌‌آرام با آموزش در طی مدت زمان می‌توان به صفت ارزشی تبدیل کرد.
در کنگره‌۶۰ یاد گرفتم قدر بودن، زندگی کردن خود را بدانم، از هر نکته‌ای آموزش بگیرم زیرا هیچ چیزی اتفاقی نیست این‌که خداوند اذن ورود من را به این مکان داده است باید بابت آن سپاسگزار باشم، امروز از ته دل خدا را شکر کردم که به کنگره‌ می‌آیم و روز به روز حال من بهتر می‌شود. در آخر از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم.

تهیه گزارش: همسفر مریم (لژیون سردار)
تایپ: رابط خبری همسفر مهسا (لژیون سردار)
ویراستاری و تنظیم: همسفر محدثه (دبیر سایت)
ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک