دل‌نوشته مسافر نیما

 مسافر نیما از لژیون دوم به راهنمایی راهنمای محترم آقا مصطفی
من به خودم که نگاه می‌کنم، می‌بینم که چه مسیرهایی را طی کردم تا خداوند مسیر کنگره 60 را به من نیما نشان داد؛ در حقیقت من در اعماق تاریکی‌ها به دنبال مسیری برای رسیدن به روشنایی می‌گشتم.
زمانی که وارد کنگره 60 شدم، دریافتم که این مکان، همان جایی است که می‌توانم برای همیشه از شر این بیماری رها شوم و با کلمه‌ی سفر آشنا شدم که آغازی بر پایان دوران تاریکی‌های من باشد؛ کنگره 60 به من مهم‌ترین معقوله زندگی که نظم است را آموخت و حتی نوع پوشش من را تغییر داد، هر روزی که وارد کنگره 60 شدم با تمام وجود حس و انرژی فوق العاده را به همراه آموزش دریافت کردم؛ راه و روش درست زندگی کردن و در مسیر مستقیم بودن را آموختم، من با خدمت کردن می‌توانم ذره ایی از ذکات مسیری که کنگره 60 به من نمایان کرد را پرداخت کنم.
در دنیا شاید به تعداد انگشتان دست بتوان مکان‌ی را یافت که به صورت رایگان خدمت رسانی کند، آن هم این چنین خدمتی که نجات بشر از دست بزرگ‌ترین اهریمن شناخته شده یعنی اعتیاد به مواد مخدر است، من با تمام وجودم از آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم و شاکر خداوند بزرگ هستم که من را فراموش نکرده بود.

تنظیم و ارسال: مسافر فرشید