دلنوشته مسافر علی رهجوی مسافر جواد از لژیون پنجم نمایندگی بیرجند.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
در مسیر پرپیچ و خم زندگی، گاهی اوقات گم میشویم و نیاز به دست یاری داریم که راه را به ما نشان دهد. برای من، آن دست یاری کنگره60 بود.
وقتی قدم به کنگره گذاشتم، با دنیایی از نور امید روبرو شدم. جایی که هر فرد داستانی برای گفتن دارد و در انتهای هر داستان، دریچهای به روشنایی بود. کنگره60 به من کمک کرد تا خودم را بهتر بشناسم و با چالشهایی که در زندگی با آنها مواجه بودم، با قدرت و اراده بیشتری مقابله کنم.
با هر قدمی که در این مسیر بر می داشتم متوجه تاثیرات مطلوب آن در خود می شدم. در کنگره متوجه شدم که خدمت کردن به دیگران توفیقی است از جانب خداوند که موجب حال خوب من می شود. دیدن لبخند و آرامش در چهره کسانی که روزی مانند من به دنبال امید بودند، بزرگترین پاداشی بود که میتوانستم در قبال خدمت به دیگران دریافت کنم.
کنگره60 به من آموخت که زندگی، مسیری است که در آن، کمک به دیگران، یک موهبت الهی است. با هر قدمی که در این مسیر برداشتم، مرا به انسانی بهتر و کاملتر تبدیل کرد. با تمام قلبم، از تمام خدمتگزاران کنگره60 سپاسگزارم. شما به من نشان دادید که چگونه میتوان با عشق و همدلی، دنیایی بهتر ساخت. امیدوارم که بتوانم همچنان در این مسیرخدمتگزار باشم.
ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
48