دوازدهمین جلسه از دوره اول، سری کارگاههای آموزشی - خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر مریم، نگهبانی مسافر بیتا و دبیری همسفر زهرا، با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مریم هستم مسافر،
دستور جلسه امروز وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من است و در ادامه میپردازیم به تولد یک سال رهایی خانم سرور عزیز. در وادی دوازدهم قدرت مطلق میگوید: من قرار دادم در زمین، جانشینی به نام آدم، با اختیار کامل بر سر نوشتش.
قبل از اینکه با کنگره آشنا شوم، اعتقادی به این موضوع نداشتم که سرنوشت با خواست انسان رقم میخورد و زندگی امروز من، نتیجه عملکرد و کاشتههای دیروز خودم و یا عملکرد امروز من است که سرنوشت آیندهام را رقم میزند و بهخاطر این ناآگاهی، اعتیاد را برای خودم رقم زدم، وارد تاریکی شدم.آن زمان هرچه بیشتر دست پا زدم، مشکلات بیشتری ایجاد کردم و عمیقتر در آن باتلاق فرورفتم و هر روز مشکلاتم بیشتر میشد، تا اینکه وارد کنگره شدم، و به اعتقاد من زندگی به دو بخش تقسیم میشود، قبل از کنگره و بعد از کنگره.
قبل از کنگره با هر مشکلی که روبهرو میشدم، واقعاً سردرگم بودم که سرمنشأ آن کجاست؟ وقتی با مشکلی مواجه میشدم، همیشه احساس تنهایی میکردم، وقتی وارد کنگره شدم یک ندایی، یک آموزشی، یک راهنمایی، انگیزهای چیزی بود که راه را به من نشان بدهد، و بعد از آن دیگر احساس تنهایی نکردم و این حس اینقدر به من قدرت داد که همیشه فکر میکردم سفر اولم که تمام بشود، سوت پایان هم زده خواهد شد و دیگر همه چیز درست میشود، ولی وقتی وارد سفر دوم شدم، دیدم نه اینجور نیست و تازه مشکلات چهره واقعی خود را نشان دادند.
در واقع مشکلات مانند درختی است که اگر بخواهم اعتیاد را مثال بزنم، تنه آن میشود اعتیاد، مشکلات حاصل میشوند شاخههای آن درخت که مشکل مالی، خانوادگی و خیلی مسائل دیگر را شامل میشد. من با درمانشدن، از تنه این درخت رد شدم و به شاخهها رسیدم، درست است که شاخههای زیادی داشت، ولی هر چه بالاتر رفتم، ازیکطرف شاخهها نازک شدند و از طرف دیگر قدرت من زیادتر میشد و مشکلات روزبهروز ضعیفتر شدند.
وادی دوازدهم میگوید: در آخر امر، امر اول اجرا میشود. امر اول میشود، وادی اول که من یک خواسته دارم و با تفکرکردن، یک ساختاری را در فکر خودم به وجود میآورم. پس امر اول میشود همان وادی اول که خواست من مشخص میشود. وادی دوازدهم که برداشت محصول است، میشود امر آخر.
من از وادی اول تا دوازدهم، باید یکسری کارهایی را انجام بدهم، تلاش کنم، آموزش ببینم، صبور باشم تا خواستهام به مرحله اجرا در آید، ضمناً لازم به ذکر است که خداوند هم اذن آن را صادر کند، حالا ممکن است این سؤال پیش آید؛ مگر ما اشرف مخلوقات نیستیم و مگر خداوند نگفته که اختیار کامل داری بر سرنوشت خودت؟ بله اختیار کامل دارم، ولی چند موضوع مهم دیگر هم مطرح است.
خواسته من نباید مخالف قانون هستی باشد، خواستههایم باید منطقی و معقولانه باشد، من نمیتوانم مواد مصرف کنم، کار ضد ارزشی انجام بدهم و هر روز جسم خود را بیشتر تخریب کنم و توقع آرامش، آسایش و سلامتی هم داشته باشم و منتظر رهایی باشم و دیگر اینکه من هیچچیزی را نمیتوانم مفت و مجانی به دست بیاورم، باید هزینهاش را بدهم.
در تمام این مسائل انسان باید تلاش و کوشش کند و پارامتر زمان را هم مدنظر داشته باشد، گذر زمان یک قانون است که انسان را به خواستههایش میرساند و بدون درنظرگرفتن زمان، هیچ تغییری صورت نمیگیرد.
پیام تولد:
خانم سرور
پایان سفر، آغاز سفر دیگری است که شروع نمودهاید و انشاءالله در این راه نیز بهخوبی انجاموظیفه نمایید. اولین سال رهاییتان، پُر شگون باد
سخنان استاد در مورد اولین سال رهائی مسافر سرور:
من این روز قشنگ را به آقای مهندس، خانواده محترمشان، خانم مونای بزرگوار، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز، خود خانم سرور و به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم.خانم سرور، فوقالعاده خانمی مرتب، منظم، متین و فرمانبردار هستند، سفر خیلی خوبی داشتند و رهائی با کیفیتی هم به دست آوردند. همیشه سرشار از حس خوب و انرژی بوده و هستند.
یک خاطرهای از ایشان دارم. روز اول که میخواستند سی دی بنویسند، میگفتند سواد ندارم. به ایشان گفتم؛ سی دی نوشتن یک قانون است و باید حتماً بنویسید. گفتند دستم درد میکند، گفتم؛ با دست چپ بنویس، چهارتا خط نوشتند، گفت آرتروز دارم، گفتم: با پایت بنویس. اگر میخواهی رها بشوی و به درمان برسی باید حتماً بنویسی و شروع کردند به نوشتن و به جایی رسیدند که هر سی دی بالای سی صفحه شد و در پایان هر سی دی یک جمله هم برای من مینوشتند.
عملکرد خانم سرور میتواند بهعنوان یک الگو، و سرمشق کسانی باشد که سن بالا دارند و یا از سواد کمتری برخوردار هستند تا آنها هم مشکلات اندک جسمی و سواد کم و سن خود را بهانه نکنند و دنبال توجیه نباشند. خانم سرور خیلی تلاش کردند، این تولد گوارای وجودتان باشد.
اعلام سفر:
آنتی ایکس مصرفی: تریاک، شیره - مدت سفر: ۱۲ ماه - راهنمای: خانم مریم - روش درمان DST - دارویی درمان: OT - رشته ورزشی: دارت - مدت رهائی: ۱ سال و ۴ ماه
صحبتهای مسافر سرور:
سلام دوستان سرور هستم مسافر،
ابتدا از آقای مهندس، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و راهنمای خیلی خوبم کمال تشکر و قدردانی را دارم. از کنگره خیلی سپاسگزارم که توانستم روزهای خوبی را ببینم. در دوران اعتیادم وقتی بیدار میشدم، اول باید مصرف میکردم تا بتوانم راه بروم و یک چای بخورم و همیشه از اعضا خانواده فراری بودم.
اگر دخترم میخواست به منزل ما بیاید، ناراحت میشدم و میگفتم پس سعی کن ساعت ۲ به بعد بیایی، چون میخواستم مصرف کنم؛ ولی الان با آموزشهای کنگره و راهنماییهای خانم مریم، راهنمای مهربانم، توانستم روزهای خوبی را برای خودم و خانوادهام بسازم.
من در زمان مصرف مواد مخدر، اکثر اوقات با همسرم مشاجره داشتم، او هم مصرفکننده بود و به من میگفت تو زیادهروی میکنی و من هم میگفتم تو زیادتر از من مصرف میکنی و خلاصه همیشه سر این موضوع که چه کسی بیشتر مصرف میکند، با هم بحث داشتیم.
زمان گذشت و من توسط کنگره ۶۰، آموزشها و سیدیهای آقای مهندس و راهنماییهای خانم مریم، به درمان کامل رسیدم و امروز زندگی ما بدون مواد مخدر، رنگوبوی دیگری گرفته است. هر جایی که دخترانم میروند، خیلی راحت با آنها میروم و مرتب به آنها میگویم بیایید پیش من و دوست دارم همه فرزندانم دور و برم باشند.برای بهدستآوردن این موهبت عظیم، از خداوند سپاسگزارم که راه کنگره را به من نشان داد و از آقای مهندس هم قدردانی و تشکر میکنم و از همگی شما ممنون هستم که به صحبتهای من گوش دادید.
خواستهها:
خواسته اول: رهائی تمام مصرفکنندگان در دام اعتیاد که خواهان درمان باشند.
خواسته دوم: در دل بیان شد.
تایپ: مسافر مرضیه لژیون سوم، نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: مسافر کبری، لژیون یکم نمایندگی نسترن اصفهان.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
72