مشارکت مکتوب در مورد دستور جلسه هفتگی:
سلام دوستان بدری هستم یک همسفر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اذن خروج از تاریکی و ظلمت را برای من صادر کرد و راه کنگره را برایم گشود. از جناب مهندس تشکر و قدردانی مینمایم بهخاطر بستری که برای کسانی که عمری را در قعر تاریکیها و جهالت سپری کردند، فراهم آوردند تا از قهر به مهر و از سیاهی به روشنایی رهنمون شوند. دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» است.
من به عنوان یک همسفر وارد کنگره شدم، درست است که همسفر مصرف مواد ندارد، خماری و نشئگی ندارد ولی با در کنار بودن و دیدن درد و رنج مسافر خود دست کمی از یک مصرف کننده ندارد؛ مصرف کننده ابتدا جسم خود را تخریب کرده بعد روان او تخریب می شود ولی یک همسفر اول روان تخریب شده و آسیب روان تمام جسم او را درگیر می کند.
من که تمام کودکی خود را در کنار مسافر و حال بدیهای او گذراندم، تمام نوجوانیام را با ترس از گرفتار و زندان شدن مسافرم سپری کردم، تمام جوانیام را در کنار مسافر و ترکهای متعدد او طی کردم و هیچ نتیجهای نداشت، تمام وجود و تکتک سلولهای بدنم را از ترس، ظلمت، ناامیدی و خستگی پر کردم، با چه حالی وارد کنگره شدهام؟ منی که تمام عمر خود را در تاریکیهای افکار و اندیشه و بدون هیچ اعتماد به نفسی به سر بردهام با چه وضعیّتی روی صندلی کنگره نشستم؟
بله با چنین حال بدی وارد شدم، ولی حالا قلم در دست گرفته و با اشک چشم مینویسم، به رشته تحریر درمیآورم خدماتی که به من شده، امکاناتی که برای من و همنوعان من فراهم شده است؛ من آمدم، محبت دیدم، عشق دریافت کردم، آموزش دیدم، با هر بار مشارکتِ بقیه، چه اشکها از دیده گانم سرازیر شد تا ساخته شدم، بازسازی جسم و روح شدم و به این جایگاه رسیدم، نهتنها توانستهام زندگی خود را از نظر افکار و اندیشه تغییر دهم، افراد اطراف من این تغییروتحول را حس کرده و به زبان میآورند، من که در طول ۹ کلاس درسخواندن، یک انشا نتوانستم بنویسم، حالا قلم در دست گرفته و مینویسم.
من در قبال خدمات گرفته شده و این ساختهشدن چه کارهایی میتوانم انجام بدهم. با یک بررسی ساده میتوانم تشخیص دهم که وظیفه من در قبال کمک به کنگره چه خواهد بود. من با کمکهای نقدی، با خدمتکردن در هر جایگاهی و با گرفتن درست آموزشها و کاربردیکردن آنها در زندگی، در برخورد با دیگران، باحجاب و پوشش مناسب یک خانم و با نوشتن یک دلنوشته که شاید بتواند دلی را بیدار و چشمی را باز کند و زندگی یک نفر را نجات دهد، میتوانم پیام کنگره را ابتدا در خانواده بعد در فامیل و در شهر، کشور و جهان منتشر کنم و با صدای بلند بگویم که من در کنگره آموزش گرفتهام و از کجا به کجا رسیدهام.
نگارنده: همسفر بدری لژیون ۱۴ نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
108