خداوند را هزاران بار شاکرم که راه من را به کنگره بازکرد. من همیشه به دنبال راهی بودم که مسافرم را از بند این غول بیشاخ و دم اعتیاد نجات بدهم و زندگیام به آرامش برسد.
روزی را به یاد دارم که با هزاران شک و تردید وارد کنگره شدم؛ چون دست و پا شکسته شنیده بودم که در کنگره۶۰ فرد مصرفکننده موادمخدر میتواند در طول ۱۰ تا ۱۱ ماه بدون درد و خماری مواد را کنار بگذارد و این موضوع کمی شک و دودلی در من ایجاد کرده بود که واقعاً چنین چیزی ممکن است؟!. با هزاران فکر وارد کنگره شدم در آنجا تعدادی خانم با لباسهای سفید نشسته بودند و خانمی که شال زرد بر گردن داشت به استقبال من آمد و من را به آغوش کشید و این برایم جای تعجب داشت. روی صندلی نشستم، بقیه در حال امتحان دادن بودند، بعداً متوجه شدم که خانمها آن روز آزمون میدادند. منتظر ماندم خانمی با شال نارنجی به طرف من آمد و گفت: شما برای چه کسی آمدهاید؟ گفتم: همسرم بر شانهام دستی زد و گفت: آفرین بسیار خوب. من از آن لحظه حس بسیار خوبی نسبت به آن خانم داشتم؛ مثل اینکه انرژی وصفناپذیری به من داد.
وقتی امتحان تمام شد و جلسه شروع شد، حس خوبی درونم بوجود آمده بود و سرشار از انرژی بودم. کنگره به من کمک کرد تا روزنه امید در وجودم جوانه بزند و محکم در این مسیر قدم بردارم. اکنون با گذشت ۳ ماه از ورودمان به کنگره، مثل این است که کنگره قسمتی از وجودمان شده است. امیدوارم که به درمان و رهایی برسیم و بتوانم در کنگره بمانم و با آموزش و خدمت کردن به دیگران کمک کنم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مهین (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
90