کمک کنگره به من یعنی یادگیری خدمت به خود، خانواده و جامعه

جلسه دهم از دوره سی و نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی راهنما مسافر ارسلان، نگهبانی مسافر پیمان و دبیری مسافر مسعود با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» و در ادامه جشن یکسال رهایی مسافر محمد، روز پنجشنبه بیست و هفتم دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت 16 آغاز‌‌ به ‌کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ارسلان هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم بابت اینکه بار دیگر در این جایگاه قرار دارم و می‌توانم خدمت کنم و آموزش دریافت نمایم. از نگهبان و دبیر سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار بنده قراردادند. چه خدمتی زیباتر از اینکه بتوانم یک روز در جایگاه استادی قرار بگیرم و در مورد دستور جلسه هفتگی صحبت نمایم و آن روز، تولد نیز باشد. این موضوع، زیبایی آن روز را نیز دوچندان می‌نماید.در مورد دستور جلسه هفته، کمک من به کنگره و کمک کنگره به من به عقیده بنده و اکثر اعضای کنگره 60 یکی از زیباترین دستور جلسات هفتگی کنگره 60 می‌باشد و من ارسلان را به خودم آورد که تاکنون چه‌کار کرده‌ام، چه‌کاری می‌توانم انجام دهم یا کجای کار هستم.

خیلی وقت‌ها برای هر فردی در سفر اول، سفر دوم، پارک ورزشی و در دوران راهنمایی ممکن است پیش بیاید که با خود بگوید، بنده که امروز راهنما می‌باشم، به‌جای اینکه ساعت 15 در شعبه حضور داشته باشم، ساعت 16:45 حاضر شوم، چه لزومی دارد نفر اول در پارک حضور داشته باشم، زمانی بروم که سفره آماده‌شده و برای خوردن صبحانه خود را برسانم. بنده همیشه سعی می‌نمایم در لژیون و پارک ورزشی و سایر جلسات جزو نفرات اولی باشم که حضور پیدا می‌نمایم زیرا فکر می‌کنم تنها کاری که شاید بتوانم، برای کنگره 60 انجام دهم همین باشد.

حال اگر سفر اولی باشم به‌موقع در جلسات حاضر شوم، سی‌دی‌های کنگره 60 را به‌موقع بنویسم، در کارگاه‌های آموزشی اعلام سفر و مشارکت نمایم تا شاید انگیزه‌ای باشد برای تازه واردینی که در شعبه حاضر می‌شوند. این پروسه همیشه ادامه دارد و هرگز نباید قطع شود. برای مثال بگویم که چون بنده به این درجه رسیدم دیگر نیازی نیست این کارها را انجام دهم اگر این‌طوری باشد مثل این می‌ماند که بگویم جهان‌بینی بنده کامل شده است و دیگر نیازی نیست که آموزش دریافت نمایم. جهان‌بینی این‌طور می‌باشد که بنده وظیفه خودم را که اگر مشارکت کردن، اعلام سفر کردن، سی دی نوشتن، منظم و مرتب بودن و یا تک‌تک وظایفی که بر عهده‌ دارم را به نحو احسن و به بهترین شکل ممکن انجام دهم.

اگر کوچک‌ترین کوتاهی انجام دهیم، دقیقاً مثل این می‌ماند که در حق کنگره 60 کوتاهی کرده‌ایم. در زندگی شخصی و جهان بیرون از کنگره 60 هم به این شکل است که باید دائماً این مقایسه را انجام دهیم که در مقابل کاری که دیگران برای ما انجام داده‌اند، ما چه‌کاری برای آن‌ها انجام داده‌ایم. برای مثال در مقابل زحماتی که پدر و مادر برای ما کشیده‌اند، ما برای آن‌ها چه کرده‌ایم. یا اینکه همیشه ما انتظار داریم همیشه فقط از طرف آن‌ها به ما برسد. در کنگره 60 به همین دلیل می‌باشد که این دستور جلسه ایجادشده است که در مقابل کار باارزش و بزرگی که کنگره 60 برای ما انجام داده است ما برای کنگره 60 چه‌کاری انجام داده‌ایم.

زمانی که ما کارهایی را برای کنگره 60 انجام می‌دهیم در انتها همه‌چیز به خودمان برمی‌گردد و اگر در جایگاه‌های مختلف خدمت نمودم و دبیر، نگهبان، مرزبان و راهنما شده‌ام و هشت سال در کنگره 60 حضور دارم درنهایت خودم بیشترین استفاده را برده‌ام. هنوز هم بعد از سال‌ها که بنده در جایگاه استادی قرار می‌گیرم استرس داشته و تپش قلب می‌گیرم که نشان‌دهنده این است که در راه درستی قدم برداشته‌ام که حس و حال خوبی به من انتقال داده می‌شود. قطعاً این‌طور بوده که بنده در پله‌های نخستی که گذرانده‌ام وظایف خود را درست انجام داده‌ام که توانسته‌ام به جایگاه کنونی خود برسم. اگر فردی پله‌های اول خود را درست برندارد مسلماً به پله‌های بعدی و حال خوب نیز نمی‌رسد.

همه افرادی که در کنگره 60 قرار دارند به دو دلیل حضور دارند که نخست مسافران به درمان اعتیاد خود برسیم و در مرحله بعدی بتوانیم به لذت در زندگی شخصی برسیم و بتوانیم از ثانیه ثانیه زندگی خودمان لذت ببریم. امیدوارم این دستور جلسه یک دید جدیدی را برای ما ایجاد کند و نگاه کنیم که در کجای داستان زندگی خود هستیم و تصمیم داریم به کجا برسیم. استاد امین موضوعی را به زیبایی مطرح می‌نمایند که دیگران موظف نیستند به من کمک نمایند ولی بنده موظفم که کمک نمایم. اگر دید ما این باشد، هرگز از کمک کردن به دیگران دریغ نمی‌کنیم.

بخش دوم جلسه تولد اولین سال رهایی مسافر محمد می‌باشد. خیلی خوشحال می‌باشم زیرا جزو افرادی بود که دلایل مختلفی برای نماندن در کنگره 60 داشت. نسبت به سایر رهجویان سن بالاتری داشت ولی با ماندن و انجام وظایف خدمتی به‌صورت منظم و مرتب الگویی مناسب برای تک‌تک افراد لژیون بودند.محمد با اینکه نسبت به بقیه افراد لژیون سن بالاتری داشتند برای دیگر افراد انرژی‌بخش بودند که دیگر نگویند که من مثلاً با ۳۵ سال سن نمی‌توانم به درمان برسم و دیگر از من گذشته است.

محمد با اینکه مغازه‌دار بود و از راه دور می‌آمد؛ ولی در تمام مدت سفر اول به‌موقع سر لژیون و در پارک حاضر می‌شد و در نوشتن سی‌دی‌ها و مشارکت، به بهترین شکل ممکن عمل می‌نمود. خدمت‌کردن در جایگاه‌های مختلف را تجربه نمود و در این مسیر عملکرد بسیار خوبی داشت و مرتب و منظم وظایفی که بر عهده ایشان بود را به انجام می‌رسانید و اکنون نیز در قسمت مالی در حال انجام خدمت می‌باشد.

اعلام سفر مسافر محمد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST، داروی درمان OT ، مدت سفر اول 11 ماه 20 روز، با راهنمایی آقای ارسلان، مدت رهایی از بند مواد یک سال، پنج ماه، هشت روز، ورزش در پارک طناب‌کشی.

خلاصه سخنان مسافر محمد:

اول‌ازهمه خداوند را شاکر هستم که مسیر کنگره 60 را برای من فراهم کرد تا طعم شیرین زندگی دوباره را بچشم و در کنگره 60 احیاء بشوم. از راهنمای خودم آقا ارسلان تشکر می‌کنم که چراغ راه بنده بودند و زحمت‌های بسیاری برایم کشیده‌اند. من حدود چهار ماه بود که پیام کنگره 60 به گوشم رسیده بود و یک آشنایی خیلی کوتاهی با کنگره 60 داشتم ولی همیشه یک ترسی از آمدن به کنگره 60 داشتم.

دلیل ترس من این بود که آنتی ایکس بنده تریاک کشیدنی بود و من شنیده بودم که در کنگره 60 شربت خوراکی تریاک به مصرف‌کننده‌ها می‌دهند و به همین دلیل ترس از آمدن به کنگره 60 را داشتم. ولی خدا را شاکر هستم که بالاخره به ترس خود غلبه کردم و آمدم در کنگره 60 با راهنمایی استاد خوبم آقا ارسلان عزیز سفر کردم و به درمان رسیدم و در سبب درمان اعتیاد بنده نیز مسیر زندگی من هم به‌واسطه کنگره 60 تغییر کرد و من این حال خوب امروز خود را مدیون کنگره 60 هستم.

ناگفته نماند یکی از دلایلی که باعث شد من در کنگره 60 حضورداشته باشم یکی از دوستان خوب بنده بود که پیام کنگره 60 را به من رساند و از ایشان هم بسیار سپاسگزار هستم. از ایجنت دوره قبل و ایجنت دوره جدید و همین‌طور مرزبان‌های محترم و تمام کسانی که بنده را در مسیر کنگره 60 همراهی کردند، کمال تشکر را دارم و قدردان زحمات آن‌ها هستم. بنده اوایل سفر در فکر این بودم که سفر خود را به اتمام برسانم و از کنگره 60 بروم ولی زمانی که این‌همه عشق و محبت را در میان اعضاء کنگره 60 می‌دیدم، باعث شد که بنده علاقه‌ای شدید برای ماندن در کنگره 60 داشته باشم و در کنگره 60 مشغول خدمت کردن باشم و همچنین آموزش بگیرم.

ورود به سفر دوم جهان‌بینی همسفر جمشید، با راهنمایی همسفر شروین

تایپ: مسافر بهنام لژیون دوم و مسافر مهدی‌الف لژیون پنجم
ویرایش و ارسال مطلب:مسافر مهدی لژیون پنجم
دستیار مرزبان خبری: مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان