خدا را شاکر و سپاسگزارم که راه و مسیر کنگره برای ما باز شد و این فرصت را به ما داد تا از روزگار پر از درد و رنج رها شویم. پیش از ورود به کنگره، با بیماریهای مختلفی دست و پنجه نرم میکردم و از نظر روحی در وضعیت بسیار بدی بودم. استرس و اضطراب دائمی مرا احاطه کرده بود و حتی با کوچکترین صحبت، دچار لرزش میشدم. اشکهایم به قدری زیاد بود که مسافرم را عاصی کرده بود. حرف زدن برایم به شدت دشوار بود و هر بار که میخواستم چیزی بگویم، چشمانم پر از اشک میشد و اگر کسی جلوی من را نمیگرفت، سیلی از اشکهایم به راه میافتاد. احساس میکردم که نمیتوانم از خودم دفاع کنم و این موضوع به شدت آزارم میداد.
اما با ورود به کنگره و دریافت آموزشهای ارزشمند و نوشتن سیدیهای آقای مهندس دژاکام، به تدریج حال روحیام بهتر شد. اوایل، سیدیها در ذهنم نمیماندند و نمیتوانستم آنها را به خوبی درک کنم، اما به مرور زمان و با تلاش و ممارست، پیشرفت کردم و خدا را شکر که اکنون دارویی مصرف نمیکنم. زمانی که سفرمان را آغاز کرده بودیم دستور جلسه شیشه بود. هرگز فکرش را نمیکردم که شیشه درمان داشته باشد و در واقع، حس خوبی به کنگره نداشتم؛ اما با مشارکت دوستان و شنیدن تجربیات آنها، متوجه شدم که درمان شیشه ممکن است و حال مسافر من نیز چندان بد نیست. درست است که تخریبهایی وجود دارد، اما دیگر روی دیوار نمیخوابد. اینجا بود که نور امیدی در دلم روشن شد و حسم نسبت به کنگره تغییر کرد.
سفر ما بسیار سخت و پرچالش بود، اما مسافرم توانست ما را به صعود برساند و پیروزی را برایمان به ارمغان بیاورد. ما از اقیانوس بیکران کنگره ۶۰ برداشتهای زیادی داشتیم و هرچه قدر هم که بخواهیم کمک کنیم، هرگز نمیتوانیم یک هزارم کمکهای آقای مهندس را جبران کنیم. از خدای خودم خواستار سلامتی و عمر با عزت برای آقایمهندس و خانواده محترمایشان هستم.
نویسنده: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیونسوم)
رابط خبری: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیونسوم)
عکس: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیوناول)
ویرایش و ارسال: همسفرالین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
90