English Version
This Site Is Available In English

از مهم‌ترین وظایف من پیروی از قوانین کنگره است

از مهم‌ترین وظایف من پیروی از قوانین کنگره است

زمانی ‌که صحبت از کنگره۶۰ و کمک کنگره به من می‌شود تمام زندگی که داشتم مانند فیلم کوتاه در مقابل چشمان من مرور می‌شود، این‌که چقدر و چگونه توانسته بودم لحظه‌ها را زندگی کنم، چقدر توانسته بودم انسان مفیدی باشم، در برابر مسائل و مشکلات چگونه تاب می‌آوردم و آن‌ها را حل می‌کردم و هزاران سوال که فکر من را مشغول می‌کند.
شاید فکر می‌کردم به بهترین شکل ممکن زندگی می‌کنم و هیچ ایرادی در من نیست. در بعضی مسائل راه را درست انتخاب می‌کردم ولی گاهی به بحران و چالش بر می‌خوردم اما الان یک چیز را خوب می‌دانم از زمانی که وارد کنگره‌۶۰ شدم تا به حال با آموزش‌هایی که دریافت کردم حداقل تکلیف خود را می‌دانم که در کجای کار قرار دارم، این‌که با هر مسئله‌ای رو‌برو می‌شوم اول تفکر کنم و شجاعت پذیرش آن را داشته باشم که تنها خود من هستم که باید از پس مشکل بر بیایم و عجز و لابه نکنم، در عوض راه را پیدا کنم، به دنبال حل کردن مشکلات خود باشم تا بتوانم زندگی را مدیریت کنم و برای هر کاری به دنبال بهترین راه و برنامه‌ریزی باشم.
من باید قدر مکانی که به آن‌ جا آمده‌ام تا آموزش بگیرم را بدانم، نا‌سپاس و کافر نباشم چرا که متوجه شدم با سعی، تلاش و عملی کردن آموزش‌های این مکان مقدس چقدر از حجم عصبانیت، استرس، اضطراب، بی‌حوصلگی، عجول بودن، منیت من کاسته شده است اما هنوز هم راه درازی پیش رو دارم و نباید از حرکت و تلاش دست بردارم.
وقتی صفحات زندگی را ورق می‌زنم می‌بینم این کنگره‌۶۰ بود که در اوج نا‌امیدی، تنهایی، تاریکی، درماندگی به کمک من آمد و صفحات رنگی و خوش خطی به این کتاب اضافه کرد، قلبی که مکدر و تیره بود جلا بخشید، روحی که آزرده و زخمی بود احیا کرد و من را با خود واقعیم روبرو کرد.
حال من در برابر این دریافت‌ها چه وظیفه‌ای دارم و چگونه باید بهای آن را پرداخت کنم؟
می‌دانم که هر چقدر پیش می‌روم باز این کنگره است که به کمک من می‌آید و نمی‌توانم سر سوزن جبران چیزهایی که به‌ دست آورده‌ام را داشته باشم و هر قدمی که بر‌‌می‌دارم تنها قطره‌ای در مقابل این دریای بیکران است.
یکی از مهم‌ترین وظایف من پیروی از قوانین کنگره‌ ۶۰ و حفظ حرمت آن است، باید آموزش‌‌ها را در زندگی عملی کنم، نسبت به راهنما و رب خود فرمانبردار و شاکر باشم، اگر می‌توانم با جان و مال خود در راستای اهداف کنگره تلاش کنم، عضو لژیون سردار بمانم و تعهدی که نسبت به دنور شدن دارم را عملی کنم، وفای به عهد داشته باشم، به خلق خدمت کنم، بدانم همه این‌ها در نهایت برای خود من است، بدون هیچ چشم‌داشتی برای باز پس‌گیری به راه خود ادامه دهم تا به حال خوش برسم و مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص را طی کنم تا انسان مفیدی باشم و ارزش و جایگاه انسانیت را درک کنم و قدر احیا شدن خود را بدانم اما در آخر باز این کنگره است که به من کمک می‌کند و من کمک زیادی به آن نکرده‌ام و هنوز حساب من به صفر هم نرسیده است.
در پایان همیشه شاکر خدای خود هستم که با آموزش‌های پدر معنوی خود جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان زیر سقف کنگره نفس می‌کشم و راه درست زندگی کردن را می‌آموزم، ان‌شاءالله که بتوانم عضو مفیدی برای کنگره‌۶۰، اجتماع و هستی باشم.

تهیه گزارش: همسفر مهسا رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
تایپ: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
ویراستاری و تنظیم: همسفر محدثه (دبیر سایت)
ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .