لژیون سردار خانم‌های مسافر و همسفر (نمایندگی ارکیده کرمان)

شتمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی ارکیده کرمان، با استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی مسافر محدثه و دبیری مسافر فاطمه، با دستور جلسه «هفته همسفر» روز چهارشنبه ۱۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

ابتدا این هفته را خدمت جناب مهندس و خانم آنی بزرگ تبریک می‌گویم.طبق صحبت‌های استاد امین در مورد خانم آنی، ایشان چند شیفت کار می‌کردند تا تمام کم‌وکاستی‌های زندگی را جبران کنند و نگذارند فرزندانشان متوجه شوند، از خانم آنی درس بزرگی گرفتم و بنای هم‌سفران کنگره را خانم آنی برای ما گذاشتند.خیلی خوشحالم و از خانم محدثه نگهبان لژیون سردار تشکر می‌کنم که اجازه دادند تا در این جایگاه ارزشمند خدمت کنم. در مورد جشن همسفر خیلی فکر‌ کردم و صحبت های استاد امین را که خواندم احساس کردم خیلی با ایشان هم‌ حس هستم .

با کسب اجازه از نگهبان لژیون سردار ابتدا پیام جشن همسفر را قرائت می‌کنم تا یک‌رنگ و لعابی به لژیون داده شود؛ اندوهی که قلب‌ها را در خود محبوس داشته تا مرگشان را آغاز حیات خویش نماید، اکنون خود مغلوب قلب‌های بخشنده‌ای گشته است، قلب همسفرانی که بخشش را برای بازپس‌گیری عزیزانشان به نشان محبت بی‌کران و عشق بلاعوض هدیه نمودند. همسفران جشنتان پر شگون باد.

استاد امین خیلی زیبا این پیام را تفسیر کرده بودند، اگر بخواهم دستور جلسه این هفته را به لژیون سردار ارتباط دهم، چیزی که ما یاد می‌گیریم بخشش است؛ ولی بخششی که اکنون در کنگره آموخته‌ایم با بخششی که قبل از کنگره داشتیم تفاوت دارد، قبلاً من می‌بخشیدم؛ اما این بخشش از سر دلسوزی بود، می‌بخشیدم؛ چون معامله می‌کردم.

وقتی که می‌خواستیم به مسافرت برویم ترس داشتم به دلیل اینکه، مسافرم زمانی که نشئه یا خمار و دنبال مواد بود تا جایی را پیدا کند و مواد مصرف کند، با سرعت بالا رانندگی می‌کرد. من آرایشگاه داشتم و یک هفته قبل درآمد خود را به نیازمند می‌دادم و با خداوند معامله می‌کردم که صحیح‌وسالم به مسافرت برویم. ولی در حال حاضر فکر نمی‌کنم کسی که آگاهانه در لژیون سردار شرکت می‌کند بخواهد باخدا معامله کند، هر چند خداوند آن ده برابری که وعده داده است را انجام می‌دهد؛ چون وعدهٔ خداوند دروغ نیست.

یک همسفر خیلی بخشش دارد و تقریباً همه ما همسر و یا مادر یک فرد مصرف‌کننده بودیم یا به‌گونه‌ای اول همسفر بودیم بعد مسافر شدیم به همین دلیل است که می‌گویم همسفر بخشش دارد چرا که اگر می‌خواستیم نبخشیم به‌راحتی از همسرمان جدا می‌شدیم یا فرزندمان را از خانه بیرون می‌انداختیم و به زندگی خود می‌رسیدیم، ولی یک همسفر از روز اول در وجودش عشق، محبت و بخشندگی است.

به‌خاطر دارم اوایل ازدواجم به‌شدت با همسرم بحث و جدل داشتیم که چرا مصرف‌کننده شده؟ کم‌کم دست از جنگیدن برداشتم و با خود گفتم اگر با صلح و محبت با او رفتار کنم و جای امنی را برایش محیا کنم تا مصرف کند، دست از کارهایش بردارد.

آقای مهندس گفتند که؛ اکثر خانم‌های مسافر در خانواده درگیر اعتیاد می‌شوند، همچنین ایشان در سی دی گذرگاه فرمودند، ما از این گذرگاه‌ها عبور می‌کنیم، حال زمانی که من در لژیون سردار شرکت می‌کنم از یک سری گذرگاه‌ها عبور می‌کنم.بعضی از همسفرها با این دیدگاه در لژیون سردار شرکت می‌کنند و معامله می‌کنند که مسافرشان به درمان برسد، اما همیشه به آنها می‌گویم اگر با این دیدگاه وارد لژیون سردار شوید، دارید معامله می‌کنید، حال بیایید ببخشید و اگر زمانش رسیده باشد، قطعاً مسافرتان به درمان می‌رسد.

همچنین اگر همسفران سعی کنند مسافرشان را به‌خاطر تمام آن روزهای سختی که به واسطه مصرف مواد با آنها گذرانده‌اند، ببخشند و حسشان نسبت به مسافرشان خوب باشد، حتماً و قطعاً راه برای مسافرشان باز می‌شود و من این را در همسفرها به عینه دیده‌ام که وقتی مسافرشان را می‌بخشند، مسافرشان به درمان می‌رسد.

لژیون سردار، لژیون همسفران، لژیون مسافران، همه‌وهمه مثل یک باغ می‌ماند که انواع‌واقسام میوه‌ها و گل‌ها در آن وجود دارد، طبق گفته استاد امین؛ زمانی که فقط مسافران بودند، مثل تلویزیون سیاه‌وسفید همه چیز سیاه‌وسفید بود؛ اما از زمانی که همسفران آمدند و با مسافران یکی شدند، به کنگره رنگ و لعابی دادند.

وقتی صحبت‌های زیبای استاد امین را که در مورد همسفران بود خواندم، افتخار کردم که در قسمت همسفران هم توانستم خدمت کنم و بابت تجربه‌کردن این جایگاه خیلی خوشحالم، از خداوند می‌خواهم هر شخصی چه مسافر، چه همسفر که تمام درها به رویش بسته شده و در حال عذاب است در کنگره به رویش باز شود.

مسافران باید در خانواده رفتارشان به‌گونه‌ای باشد که فقط برای درمان اعتیاد به کنگره نمی‌آیند؛ بلکه می‌آیند تا علم صحیح زندگی‌کردن را یاد بگیرند و همسفران کنجکاو و ترغیب شوند که این چه علمی است برای مسافرشان فراتر از درمان اعتیاد است و خود نیز به دنبال آن علم باشند و ما باید بیشتر درباره علم کنگره بگوییم تا درمان کنگره و امیدوارم سال دیگر شعبه ارکیده کرمان همسفران بیشتری داشته باشد.

مشارکت همسفر سولماز راهنما:

این هفته را به همه شما عزیزان تبریک می‌گویم، به‌خصوص به راهنمای خودم خانم فاطمه که در گروه خانم‌های مسافر اسیستانت همسفران هستند، به خانم زهرا راهنمای همسفران تبریک می‌گویم که در این شعبه همکار من هستند تا قسمت همسفران بتواند رشد چشمگیری داشته باشد، به خانم مریم راهنمای همسفران شعبه یاس اصفهان تبریک می‌گویم که امروز مهمان ما هستند، و به همه همسفران دیگر نیز تبریک می‌گویم.

امسال سومین سالی است که جشن گروه همسفران را در این شعبه برگزار می‌کنیم. آقای مهندس از گذاشتن این دستور جلسات و این جشن‌ها یک هدف خیلی بزرگ را دنبال می‌کنند، ما چهار جشن اصلی و مهم در کنگره داریم، جشن ایجنت و مرزبان، جشن دیده‌بانان، جشن راهنمایان و جشن همسفران که جزو این چهار جشن مهم است.

این جشن‌ها اهمیت این موضوع را به ما نشان می‌دهد که همسفران نیز مهم هستند همان‌طور که خانم زهرا اشاره کردند، همان قضیه تنوع حس است، اگر در یک شعبه همه قسمت‌ها هم‌زمان رشد کنند، یک شعبه قوی و قدر خواهیم داشت، اما اگر فقط قسمت OT رشد کند؛ ولی در قسمت مرزبانی یا انتشارات و سایت تغییر قابل‌توجهی صورت نپذیرد، آن شعبه نمی‌تواند قوی پیش رود، یا مثلاً اگر گروه همسفران در کنار مسافرشان رشد چشمگیری نداشته باشند، شعبه قوی نخواهد بود.

استاد امین در صحبت‌هایشان اشاره کردند ما وقتی می‌خواهیم یک شعبه را بررسی کنیم باید به همسفران آن شعبه و عملکرد آنها بنگریم، چرا که مسافر الزام دارد برای آمدن به کنگره ولی برای همسفر هیچ الزامی احساس نمی‌شود.

در شعبه ارکیده کرمان با یک سری پارامترهای خاص روبرو هستیم که در تهران یا اصفهان قضیه کمی فرق دارد. در شهرهایی که اعتیاد به‌گونه‌ای جزو فرهنگ شده و در همه خانه‌ها جاافتاده، در آنجا نقش همسفری را بخواهیم و بتوانیم تعریف و ایفا کنیم کمی با سختی و چالش‌های خاصی روبرو هستیم، چرا که مسافری که به کنگره می‌آید، چه کسی باید همسفر او باشد؟ مادرش، خواهرش، دخترش دوستش و یا شخصی که جزئی از خانواده او محسوب می‌شود.

دخترانی که پابه‌پای مادر مصرف‌کننده شده‌اند و اکثر مادران در خانه مصرف‌کننده بوده‌اند که هر دو مسافر هستند. کسی که در کنار مادر از مصرف در امان و محفوظ مانده که شامل دخترانی است که تازه روبه‌رشد و در دوره بلوغ هستند و چشم‌انداز دیگری مانند تحصیلات تکمیلی، ازدواج و... از زندگی دارند، به همین دلیل چالشی که ما با آن رودررو هستیم این است که این دختران یا اعضای همسفر را از خانه به کنگره بیاوریم که آموزش بگیرند، چرا که اگر آموزش نگیرند، باوجوداینکه مادر آن خانواده درمان شده اما در آینده اگر همسر یا هم‌کلاسی در دانشگاه یا دوست و رفیق در خوابگاه مصرف‌کننده باشند، قضیه چگونه است؟ پس ما باید این علم، آگاهی و دانایی را به آنها منتقل کنیم.

اگر بخواهیم از زوایای دیگری به همسفر نگاه کنیم و اگر بخواهیم این موضوع را به دستور جلسه سردار ارتباط دهیم، لژیون سردار یکی از بازوان اصلی کنگره ۶۰ می‌باشد، مانند همسفرانی که یکی از بازوان اصلی کنگره هستند و ما نمی‌توانیم نادیده بگیریم. شعبه‌ای که لژیون سردار آن برقرار نباشد، نمی‌توان گفت که آن شعبه رشدیافته است، مانند آن دودستی که یکی از آن دست‌ها خیلی قوی باشد، اما آن یک‌دست دیگر ضعیف و ناتوان باشد، حتی موی خود را نمی‌توانیم شانه بزنیم، بند کفشمان را نمی‌توانیم ببندیم، رشد بی‌رویه یک شاخه به درد نمی‌خورد و به فنا و نابودی محکوم می‌شود.

ما باید تمام شاخه‌ها را در کنار هم رشد و توسعه دهیم و تلاش کنیم، چرا که مسافران این شعبه خوب حرکت می‌کنند، هر کسی جایگاه و نقش خود را به‌خوبی ایفا می‌کند، خواسته من این است که مسافران تلاش کنند تا همسفرانشان نیز جذب کنگره شوند و ما بتوانیم شعبه‌ای قوی‌تر داشته باشیم.

تایپ: مسافر فاطمه لژیون چهارم نمایندگی ارکیده کرمان
ویرایش: مسافر فرزانه لژیون چهارم نمایندگی ارکیده کرمان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه