اینجا سرزمین ماست، شهر عشق و محبت

دلنوشته همسفر حسین از لژیون اول به راهنمایی همسفر مصطفی در رابطه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من»

سلام دوستان حسین هستم یک همسفر. مسافر من احمد با ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شد؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و حشیش، راهنمای خوبشون آقای مهدی سنچولی، راهنمای خودم آقای مصطفی عظیمی زاده، مدت ۱۱ ماه سفر کرد به روش DST، داروی درمان شربت OT، ورزش خودم و مسافرم هر دو در کنگره والیبال و اکنون هم نزدیک ۷ سال است که آزاد و رها هستند.

در قسمتی از سی‌دی وادی یازدهم، مهندس می‌گویند: «وادی‌ها ما را به راه خودمان هدایت می‌کنند.» آری، کار کنگره همین است. هر کدام از ما برای هدفی در این قسمت از زندگی مشغول به طی کردن مسیر خود هستیم. هر یک از ما مسیری داریم که باید آن را طی کنیم، اما آیا بهترین راه را انتخاب می‌کنیم؟ آیا فرق راه درست با راه غلط را می‌دانیم؟ من به شخصه هر وقت خواستم مشکلاتم را خارج از کنگره حل کنم، دیدم که نمی‌توانم. نه اینکه نشود؛ بلکه بسیار سخت است. در دنیای پر تلاطم و پر سر و صدا که هر موجی می‌خواهد مرا به بیراهه ببرد و به حاشیه براند، چگونه می‌توانم بدون هدایت قدرت مطلق به مأموریت خود برسم؟ از نظر من، در حال حاضر خداوند مرا با کنگره به بهترین روش هدایت می‌کند. راستش را بخواهید، دلم می‌خواهد یک تازه‌وارد از من بپرسد: «اینجا کجاست؟» و با تمام وجودم از عمیق‌ترین نقاط درونم به او بگویم: «اینجا سرزمین ماست، به شهر عشق و محبت خوش آمدی!» شهری که دیوارهای آن را هر روز با محبت رنگ می‌زنند. جایی که هر قدمی که بر می‌داری، بیشتر می‌فهمی که چقدر نمی‌دانی. در واقع، اینجا زمین بازی بزرگی است که طراح آن با این هدف این شهر را ساخته که من و تو تمرین کنیم چگونه انسانی‌تر فکر کنیم و انسانی‌تر زندگی کنیم. آری، در درون این شهر آموزش می‌گیریم تا در دنیای بیرون سالم‌تر زندگی کنیم. به قول استاد امین: انسان باید در بازی‌های زیادی شرکت کند تا برنده شود. چه جایی بهتر از کنگره برای بازی کردن؟ جایی که حریفت به اشتیاق برد تو بازی می‌کند؛ چون اینجا همه یاد می‌گیرند که نفع هر کس در گرو نفع همه است. اگر تو پیروز شدی، من پیروز شدم و اگر من موفق شدم، تو موفق شدی. شهری که همه تلاش خودشان را می‌کنند تا به من و تو راه را نشان دهند و خدمت کنند. اینهایی که از من شنیدی، فقط گوشه‌ای از توصیف اینجاست. در همین حین است که فکر می‌کنم، من هیچ چیز به کنگره جز نادانی و جهالت ندادم؛ اما کنگره همه چیز به من داد. به امید روزی که همه در این شهر قدم بردارند. دوستدار شما حسین

مرزبان خبری: همسفر امین 

تایپ: همسفر حسین (لژیون اول) 

ویراستاری: همسفر پوريا (لژیون اول) 

ارسال خبر: همسفر معین (لژیون چهارم) 

سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد