سلام دوستان امیرحسن هستم یک مسافر.
قبل از هر مقدمهای، بر خود واجب دانستم که از جناب مهندس دژاکام و تمام عزیزان خدمتگزار در کنگره ۶۰، مخصوصاً از خدمتگزارانی که در شعبه محمدی پور قم فعالیت دارند تشکر نمایم.
خدا را شکر گزارم که میتوانم خودم را بهعنوان یک مسافر کنگره معرفی کنم و از اینکه رفتهرفته به حال خوش میرسم، خیلی خوشحال هستم.
با گرفتن آموزشهای ناب کنگره، ایمان و باورم نسبت به این قضیه خیلی قویتر میشود که؛ خدایا تو آن چنانی که من میخواهم و مرا آن چنان کن که تو میخواهی.
قبل از اینکه با کنگره آشنا شوم رفتار و کردار من با اطرافیان و خانوادهام خیلی خشن و غیرقابل تحمل بود و کسی جرأت نداشت که با من حتی بهصورت لفظی جر و بحث کند، خانوادهام از این خلق و خوی بد من رنج میبردند، اما هیچوقت چیزی نمیگفتند. اما از زمانی که به این مکان مقدس آمدهام، آرامش خاصی را تجربه کردهام و سعی میکنم با مهربانی و محبت با اطرافیانم برخورد کنم. این مسئله در زندگی و محل کارم تأثیر فراوانی گذاشته است و زمانی که به منزل میرسم، با استقبال گرم همسرم روبرو میشوم و از این قضیه خیلی خوشحالم. این از برکات کنگره است و اینکه توانستهام رفتار خود را کنترل کنم، مدیون راهنمای عزیزم، آقا مجید هستم. ایشان با بیان ساده به من مسافر آموختند که جهانبینی را بیاموزم و با صبر و حوصله نیروهای منفی را دفع کنم و با آرامش و محبت با دیگران رفتار کنم تا از ناهنجاریها دور باشم. به خاطر زحمات بیدریغشان، کمال تشکر و سپاس را از ایشان دارم.
در اوایل سفرم در کنگره، راهنمای عزیزم آقا مجید میگفتند؛ میخواهم دست شما را بگیرم تا از این ظلمت و تاریکی بیرون بیایید. ایشان در ادامه راه، همانند چراغی تابان ما را به سرزمین عشق و ایمان هدایت کردند و بدون کوچکترین منت و توقعی، دلسوزانه در تمام لحظات، همانند پدر معنوی، به من مسافر آموختند که چگونه باید زندگی کنم.
امیدوارم با درست سفر کردن و به درمان و رهایی رسیدن و خدمتگزاری در این مکان مقدس، زحمات همه عزیزان را جبران نمایم.
با تقدیر و تشکر از راهنمای گرانقدرم.
نگارش: مسافر امیرحسن لژیون چهارم
ارسال: سایت مسافران محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
166