English Version
This Site Is Available In English

باعث دلگرمی

باعث دلگرمی

سلام‌ زهرا‌ هستم‌ یک‌ همسفر
من‌ هم‌ به‌ نوبه خودم‌ این‌ هفته‌ قشنگ‌ را‌‌‌‌‌ در‌ راس‌، به‌  جناب‌ مهندس‌ دژاکام و‌خانواده‌ محترشان‌‌، و به ‌تمام‌ عزیزان‌‌ کنگره۶۰ ‌ تبریک‌‌ عرض‌ میکنم‌.از‌ خداوند شاکرو سپاسگزارم‌ که‌ من‌ و مسافرم‌ عضو‌ کوچکی از‌ این‌ خانواده‌ بزرگ‌ قرار‌گرفتیم‌. روزی ‌که من‌‌‌‌‌ وارد‌‌ کنگره‌ شدم‌ ؛را‌ به‌ خوبی‌ در‌ خاطر‌ دارم.آن‌ روز‌ من با‌ ناامیدی‌ تمام‌، بدون‌ هیچ‌ انگیزه‌ای‌، برای ادامه‌ی‌ زندگی، پا به‌ آن‌‌‌ مکان‌ مقدس‌ گذاشتم.

من‌ همیشه‌ به‌ این‌ فکر‌ می‌کردم‌؛ دیگر‌زندگی‌ام‌ از دست‌ رفته، هیچ ‌راهی‌‌ برای‌ اینکه‌ بتوانم‌ به‌ زندگی خود ادامه‌ بدهم را ندارم. اما ‌اکنون‌ خداوند‌ را‌ بسیار شاکر‌و ‌سپاسگزارم؛ که مرا در این راه‌ قرار داد؛ تا بتوانم در کنار مسافرم‌ باشم؛ با آموزش‌های‌‌ کنگره‌‌ زندگی‌ بهتری‌ داشته‌ باشیم‌. وجود ‌یک‌ همسفر‌،باعث‌ دلگرمی‌ مسافر‌می‌باشد. که‌ مسافر‌ احساس‌ ارزشمندی‌ بکند.

استاد‌ امین در‌ یکی‌ از‌ سی‌دی‌ها‌یشان می فرمایند‌؛ دو‌ ‌تا‌ نادان‌‌ می‌توانند باهم‌ زندگی‌ کنند؛ اما‌ یک‌ دانا‌ و‌ یک نادان‌ هیچ‌ وقت نمی‌توانند‌، با‌هم‌ کنار‌ بیایند؛ یا‌یک زندگی‌ خوبی‌ داشته‌ باشند‌.برای‌ همین‌ باید مسافر‌ و همسفر ‌با هم‌ به کنگره بیایند. با‌هم‌ آموزش‌ بگیرند؛ تا‌در ‌مسیر زندگی‌ موفق‌ شوند.و به‌ همدیگر‌‌ کمک‌ کنند.من‌ خودم‌ واقعا‌ با‌ کنگره‌ آرامش‌ خاصی‌ می‌گیرم. در کنگره وجود همسفر در کنار مسافرش، باعث خوش‌ حالی‌ و ‌حس‌ خوبی‌ برای فرزندانمان‌ ایجاد می‌شود کنگره‌ باعث‌‌‌‌‌‌ تغییرهای زیادی‌ در اخلاق‌ و رفتار ‌مسافرها‌ و‌ همسفران‌ می‌شود.

ما‌ این‌ آرامشی‌ که‌ الان‌ در‌. زندگی‌مان داریم‌؛ در‌خارج‌ از‌ کنگره‌ هیچ‌ جا‌ نمی‌توانیم‌ پیدا‌کنیم.
کنگره‌ محلی‌ است‌؛ برای‌ آشتی‌ کردن‌ همسفر ‌و مسافر، و همین‌طور‌ هم‌ زبان‌ و‌ همدل‌ شدن‌ آن‌ها، باید‌ قدر ‌جایگاه‌ خودمان‌ را ‌بدانیم‌. با‌ دانش‌ و‌ آگاهی در ‌این‌ مسیر ‌قدم ‌برداریم.
یک‌ همسفر ‌زمانی‌ می‌تواند‌ به ‌مسافر‌ خودش‌ کمک‌ کند؛که‌ آموزش‌های‌ لازم‌ را‌ دیده‌ باشد.بیماری‌ اعتیاد و درمان آن را بشناسد.

در‌غیر‌این‌ صورت‌ ممکن‌ است‌؛بیشتر در ‌یک‌ مسافر، تخریب‌ ایجاد‌کند و مانع سفر مسافرشود.
هر‌روز‌که‌ می‌گذرد تمرین‌ و‌ تکرار ‌بیشتری‌ برای‌ بالا بردن‌ نقطه‌ تحمل‌ و‌ خوب‌ اندیشیدن‌ می‌آموزم.من‌ با‌ کمک‌ راهنمای‌ خوبم‌ با‌ وادی‌ ها‌ آشنا‌ شدم‌.
پله‌ پله‌ مرا ‌تا ‌وادی ‌چهاردهم‌ بردند‌؛ و در پایان‌ به‌ وادی‌ محبت‌ رساندند.من‌ فهمیدم‌‌ که محبت‌ به‌ سخن‌‌ گفتن‌ نیست‌؛ بلکه‌ به‌ عمل‌ است. به‌ من‌ صراط‌ مستقیم‌ را‌ آموختند.

تا‌ قبل‌ از‌ اینکه‌ وارد‌ کنگره‌ بشوم‌؛ بخاطر‌اینکه‌ مسافرم یک مصرف کننده بود ناراحت بودم. اما‌ امروز ‌با ‌غرور می‌گویم؛ که مسافر عزیزم اگر شما نبودید؛ من هرگز نمی توانستم با آموزش‌ های‌ کنگره‌ آشنا‌شوم.گاهی‌ ممکن‌ است‌؛مسافر‌ سفر ‌خود‌ را‌ خراب‌ کند، ولی باز من همسفر‌باید‌تحمل‌کنم‌؛ و‌ به ‌مسافرم‌ امید ‌بدهم‌؛ که دوباره‌ شروع‌ کند.گذشته‌ی‌ من‌ در‌ تاریکی‌ بود؛ اصلاحالم‌ خوب‌ نبود. من‌ و مسافرم‌ هیچ‌ حسی‌ به‌ همدیگر‌ نداشتیم‌.

البته‌ کم‌کم‌ حس‌های‌ من‌‌ نسبت‌ به‌ مسافرم‌ منفی‌ شده‌ بود. وقتی مواد مصرف میکرد، از‌ او‌ متنفر‌ می‌شدم‌. خدا‌ را‌ شاکرم‌ در‌ ادامه‌ ی‌ مسیر‌ هستم‌؛ و‌ حال ‌بهتری ‌دارم‌. حالا‌ خیلی‌ از‌ مسائل‌ را‌ می‌فهمم‌؛ امیدوارم ‌روز ‌به‌ روز‌ عشقمان‌ زیادتر ‌بشود؛ و تا آخر عمر با عشق و محبت کنار هم زندگی کنیم .

مرزبان خبری:همسفر نسیم

نویسنده:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول)

ویرایش و ارسال:راهنما همسفر آرزو(لژیون دوم)

همسفران نمایندگی دامغان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .