English Version
This Site Is Available In English

از عمق محرومیت تا اوج محرمیت

از عمق محرومیت تا اوج محرمیت

جلسه چهاردهم از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران نمایندگی یوسف، با استادی راهنما مسافر مجید، نگهبان مسافر عرفان و دبیری مسافر اصغر با دستور جلسه" کمک من به کنگره و کمک گنگره به من" روز دوشنبه 26 آذر 1403 ، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا شاکر سپاس گزار خداوند هستم ‌و متشکرم از نگهبان و‌خدمت گذاران لژیون سردار و ایجنت محترم که اجازه خدمت را به من دادند و از طرف خودم ولادت حضرت امیر را به همه عزیزان تبریک عرض می کنم.

دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من و یا بهتر است عرض کنم، کمک خودم به خودم؛ وقتی در مسیر آمدن به جلسه بودم داشتم راجع به  دستور جلسه فکر می‌کردم، قبل از وارد شدنم به کنگره تا امروز که چند سالی است در کنگره حضور دارم‌ چه اتفاقاتی بیرون از کنگره برای من رخ داده است؟ قبل از ورود به کنگره از عمق تاریکی از عمق محرومیت وارد کنگره شدم، هرکسی به فراخور خودش چند سالی را در تاریکی و محرومیت می گذراند و وارد کنگره می شود. بعد از ورودم به کنگره آرام آرام از عمق محرومیت رسیدم به اوج محرمیت. حتی آن‌قدر در خانواده محروم بوده‌ام که مهم‌ترین مسائل، از من پنهان می‌شد و درمورد هیچ مساله‌ای با من هیچ‌گونه مشورتی نمی‌شد. وقتی من قرار است از اوج محرومیت به محرمیت برسم، به سادگی نیست و باید من مجموعه‌ای از کارها را به درستی انجام بدهم تا به مقصد برسم که همان رهایی است. اگر هرکدام از این کارها را انجام ندهم به خط پایان نمی‌رسم و مجبورم از ابتدا شروع‌ کنم و همه می‌دانند که مجموعه‌ای از کارها در کنگره چیست.

می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که انتهای این مسیر به بخشش ختم می‌شود.  یعنی من به کنگره می‌آیم، دارویم را سر ساعت مصرف می‌کنم، سی‌دی می‌نویسم و مهم‌ترین آن  مشارکت در جلسه است، که راهنما خط فکری من را متوجه شود تا بهتر بتواند راهنماییم کند و تاریکی‌های درونم را با مشارکت به لرزه در آورم. به نظر من کیفیت هم بسیار مهم است،  این‌که من با چه کیفیتی به رهایی می‌رسم، وقتی از خط پایان رد می‌شوم آیا در لب خط هستم و یا در عمق سرزمین رهایی حضور دارم. آیا وقتی رها می‌شوم،  فقط قطع مصرف انجام داده‌ام یا از خشم و بسیاری از ضد ارزش‌ها رها شده‌ام؟

به عقیده من کیفیت رهایی بسیار به سفر اول مربوط می‌شود که من چه میزان فرمانبردار بوده‌ام و به چه میزان وظایفم را دقیق انجام داده‌ام. هرقدر در سفر اول پربارتر سفر کنم، سفر دوم راحت تر خواهد بود.  اگر کسی وارد کنگره شود و بگوید من تمام وظایفم را انجام می‌دهم و تنها دارویم را مصرف نمی‌کنم طبیعتا نمی‌تواند در کنگره سفر کند و مسافر نیست.  در سفر دوم به همین شکل، اگر بخشش نکنم اتفاق سفر دوم برایم رخ نخواهد داد. یعنی می‌توان گفت در سفر دوم هرکس به میزان بخشندگی خود از سفر دوم برخوردار می‌شود. در سفر دوم هرکسی نتواند از فعل بخشش رد شود، در سفر دوم آغازی برای او وجود ندارد. اگر همه‌ بدی‌ها در اتاقی باشند، کلید آن اتاق دروغ است و اگر تمام خوبی‌ها در اتاقی باشند کلید آن بخشش است، آن‌قدر مهم است که وقتی خداوند باری تعالی می‌خواهد خودش را معرفی کند می‌فرماید:《 به نام خداوند بخشنده مهربان》. بخشش زاییده وادی چهاردهم است و امیدوارم هرکس بتواند صد خودش باشد و به بهترین نحو این فعل را انجام دهد. 

عکاس: مسافر امیر عکاس سایت

تهیه گزارش تایپ و ارسال: مسافر ایمان لژیون 2

ویراستاری: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .