آقای مهندس دژاکام در صحبتهای اخیر خود فرمودند: «اگر آنهایی که به درمان رسیدهاند صدها میلیون پرداخت میکردند اینطور درمان نمیشدند؛ بدون وسوسه و مشکلاتی که در روشهای دیگر است»؛ زیرا اینجا فرد تغییر میکند ما او را محدود نمیکنیم؛ اگر کل شهر مغناطیس و شخص آهن باشد؛ مدام جذب میشود؛ اما در اینجا فرد به مس و نقره تبدیل میشود و عوامل بر روی او تاثیری نمیگذارند.
ما بر روی افراد رها شده آزمایش دقیق انجام دادیم؛ از لحاظ بیولوژی، خونی و بافت نخایی که مشخص شد پس از درمان باز تنظیم شده است؛ اما در روشهای دیگر مشکلات زیادی بهجا میماند. در اینجا همه چیز برای فرد مهیا است. حساب کنیم چه دادیم و چه گرفتیم؛ آقای مهندس میفرمایند: «من با اینکه خالق کنگره۶۰ هستم؛ قوانین آن را گذاشتم و امور آن را برنامهریزی کردهام؛ باز میگویم هنوز به کنگره۶۰ بدهکار هستم؛ اگر کنگره۶۰ نبود واقعاً من الان زنده نبودم». کنگره۶۰ آغازی است که پایانش در اختیار ما نیست؛ تلاشی است ادامهدار که به نتایج عالی دست یافته است. هیچ کجای دنیا مساجد، امامزادهها، خانقاهها، معابد و کلیسا شخص مصرفکننده (بیمار) را با عشق و محبت در آغوش نمیگیرد؛ این موضوعی است قابل تعمق و تفکر.
حال اگر از زاویه یک رهجو به آن نگاه کنم مهمترین چیزی که کنگره۶۰ به افراد مصرفکننده (مصرفکننده مواد مخدر یا نیکوتین) داد؛ واژه معنادار مسافر بود و در کنار آن رهجو شدم؛ یعنی کسی که جوینده راه است و باید خواست داشته باشد؛ سعی و تلاش کند. در کنگره۶۰ یک فرمول ساده داریم که آن فرمانبرداری است؛ یعنی حضور به موقع و گوش دادن و انجام دادن آنچه راهنما میگوید. اولین چیزی که یک رهجو را منحرف میکند نافرمانی است.
اگر بخواهم از دید یک راهنما بگویم؛ آموزشی که در این جایگاه راهنمایی میبینم؛ در سیدی «قلب» آقای مهندس دژاکام میفرمایند: «انسان با انجام دادن ضدارزشها به تدریج قلبش سیاه میشود». من با مصرف نیکوتین این امر را انجام دادم و باعث شدم که قلبم کمکم سیاه شود؛ در کنار این عمل ضدارزشی، ضدارزشهای دیگری مانند قضاوت و قیاس هم تشدید میشد؛ چرا که من صورتم به سوی تاریکی بود و از دنیای زیبایی که با نور الهی مزین شده بود دور شده بودم.
کمکی که کنگره۶٠ به من کرد؛ من را با این دنیای پر از عشق و آگاهی آشتی داد و من را از یک جرقه در دل تاریکی به سمت منبع نور هدایت کرد و امروز به واسطه علم کنگره۶٠، جهانبینی و متد DST به درمان رسیدم. کنگره۶۰ تغییر و تبدیل قالب یا عنصر وجودی یک انسان به انسانی آزاده و در نهایت سالم و صالح است. با این همه کمک کنگره۶۰ به من که به تازگی مقالات درمان بیماریهای که عام پزشکی برای آن راه حلی نداشت؛ کنگره۶٠ اینبار هم به جهان پزشکی کمک کرد؛ پس این کمک فقط به من یا امثال من ختم نمیشود؛ کمک کنگره۶٠ به صورت جهانی است.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر جمله بسیار مهم وجود دارد به گفته استاد سردار: «باید بدانیم که ما همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم؛ ابتدا آموزش، سپس خدمت درست انجام بدهیم؛ در این راه بسیار وقت لازم است». بسیارند کسانی که در کنگره۶۰ به رهایی رسیدهاند و در ادامه تا جایی که در توان داشتند به صورت داوطلبانه به کنگره۶۰ کمک مالی میکنند. بسیار هستند کسانی که بعد از رهایی به راهنمایی، مرزبانی، ایجنت و دیدهبانی رسیده و با تمام وجود در خدمت کنگره۶۰ بوده و هستند.
آقای مهندس دژاکام در صحبتهای خود فرمودند: «افراد در نمایندگیهای مختلف و با طی صدها هزار کیلومتر در شهرهای مختلف برای رساندن مصرفکنندگان مواد مخدر به رهایی خدمت میکنند و برای شکلگیری نمایندگی جدید از هیچ تلاشی فروگذار نیستند». حضور این افراد نیز مورد مهمی است؛ زیرا دانش آن است که به کار بیاید. دانش کنگره۶٠ به درجه بسیار بالایی رسیده است؛ مقالهای که راجب سرطان سینه ارائه شده به تازگی با نام کنگره۶۰ و دانشگاه خوارزمی به چاپ رسید. این مقاله بسیار ارزشمند بود. D.sap را برای درمان سرطان سینه جدی بگیرید؛ زیرا ضدالتهاب است.
بسیار هستند کسانی که بند عشق بین آنان و قدرت مطلق برقرار گشته و عاشقانه خدمت میکنند و بدون خدمت نمیتوانند زندگی کنند. دو صد گفته چون نیم کردار نیست. همه ما بایستی در وهله اول بدانیم و بخواهیم که بدانیم. ما در قبال این همه خدمات آموزشی، رفاهی و تربیتی چه کاری انجام دادهایم؟ آیا در انتظار فرداها هستیم که میخواهیم جبران نماییم؛ ایمان یعنی از عصاره جان خود هدیه کنی و اگر غیر آن باشد؛ یعنی ایمان نداری و ظرفت خالی است و نمیتوانی بدهی.
کسی که ایمان دارد ظرفش پر است؛ همیشه حاضر و آماده برای کمک کردن است؛ پس مؤلفه ایمان در اینجا از اهمیت ویژهای برخوردار است. البته این موضوع را باید یادآور شویم که چرخ کنگره۶۰ هیچ زمانی از حرکت باز نخواهد ایستاد؛ اگر ما خدمت نکنیم مطمئن باشیم دیگرانی خواهند آمد و پرچم را خواهند برداشت؛ فکر نکنیم که اگر خدمت میکنیم سر کنگره۶۰ منت گذاشتهایم.
خداوند لیاقت و اجازه خدمت به بندگانش را به هر کسی نمیدهد؛ اگر این لیاقت و اجازه به ما داده شده است؛ این خداوند است که سر ما منت گذاشته که بتوانیم خدمت کنیم؛ زیرا نتیجه خدمت چندین برابر به خود ما برمیگردد؛ این ما هستیم که از آن نفع میبریم.
اگر خدمت میکنیم این خدمت قبل از هر چیز برای خود و کمک به خود من است. برای همین به جای جمله کمک کنگره به ما و کمک ما به کنگره از جمله کمک کنگره به ما و خدمت ما به کنگره استفاده شده است. زمان زیادی گذشته است که به امروز و این جایگاه برسیم که بتوانیم خدمت کنیم؛ بنابراین از احدی نباید به خاطر خدمت طلبکار باشیم؛ بلکه باید سپاسگزار خداوند باشیم که لیاقت خدمت را به ما هم عنایت کرده است. این خدمت، خدمت ما به خود، خانواده و به صورتی اطرافیان ما را شامل میشود.
منابع: سخنان آقای مهندس دژاکام، سیدی قلب، صحبتهای دیدهبان آقای خدامی، مقالههای آقای مهندس دژاکام، سایت کنگره۶۰
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر لیلا (نمایندگی ستارخان)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام وایت همسفر ندا (نمایندگی صادق قم)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
172