هشتمین جلسه از دور سی و هفتم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران کنگره 60، نمایندگی ایمان با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر روح الله و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه" کمک من به کنگره و کمک کنگره به من " در روز شنبه 22 دی ماه 1403 ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که یک بار دیگر این توفیق حاصل شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم.
امروز دستور جلسه دو بخش دارد، بخش اول دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من و بخش دوم تولد یک سال رهایی مسافر مجتبی می باشد.
اگر در مورد کمک کنگره 60 به خودم بخواهم صحبت کنم گفتنی بسیار و زبان از بیان آن قاصر است. من به همه آنچه رسیده ام به واسطه آموزش های کنگره 60 و آقای مهندس و استاد امین بوده است.
کنگره مسیر زندگی من را تغییر داد. طبق صحبت های آقای مهندس که فرمودند "اگر کنگره 60 نبود من هم نبودم" و به عبارت دیگر اگر کنگره نبود همه ما هم نبودیم.
من به انتهای خط رسیده بودم و واقعا حتی توان برداشتن یک قدم دیگر را نداشتم. آموزش های کنگره 60 من را نجات داد و مسیر زندگیم را عوض کرد، در واقع یک انسان مرده، زنده و احیاء شد.
همه ما در خارج از کنگره یک سری اطلاعات، دانش و مهارت داشته ایم ولی تجربه نشان داد، هیچ کدام از آنها به من کمک نکرد و نتوانست اعتیادم را درمان کند. تنها چیزی که زندگیم را نجات داد جزوه جهان بینی و آموزش های کنگره ۶۰ بود. درک مفاهیمی مانند ترس، منیت و ناامیدی که بسیار برایم راه گشا بود و من را نجات داد. الگو برداری از آقای مهندس و استاد امین نیز بسیار به من کمک کرد.
همه شما که با تخریب انواع مواد مخدر اکنون رها شده اید و یا در حال انجام سفر اول هستید، کمک کنگره به خود را به خوبی درک نموده اید. در کنگره این اتفاق برای تک تک ما افتاده است.
اکنون که من چنین کمکی از کنگره دریافت نموده ام، برای کنگره چه کاری میتوانم انجام دهم؟ من بعد از چهارده سال حضور در کنگره به این نتیجه رسیده ام که کمک من به کنگره، کمک من به خودم می باشد. به قول بزرگی، اگر کمکی از جایی دریافت کنم و عوض ان را پس ندهم در واقع سرقت اتفاق افتاده است. بخشیدن و دریافت نمودن با هم در رابطه مستقیم می باشند. هر چیز مادی و معنوی را که من بخواهم دریافت کنم لازمهاش این است که اول بخشنده باشم و برای دریافت عشق، باید به دیگران عشق بورزم. بزرگترین الگوی من در کنگره برای بخشش، آقای مهندس می باشد.
سخنان استاد در مورد بخش دوم دستور جلسه:
مجتبی عزیز خیلی خوب و راحت سفر کرد و درگیری خاصی نداشت و وظایفش را به درستی انجام می داد و درست هم به نتیجه رسید. قاعده درست سفر کردن این است که اگر وظایفت را به درستی انجام بدهی، همان اندازه ی به نتیجه درست خواهی رسید و اگر اتفاقی غیر از این بیفتد قاعدتا یک جای کار مشکل دارد و باید جستجو کرد ایراد کار کجاست. کسی که به خوبی سفر می کند قطعا سفر دوم خوبی هم خواهد داشت. مجتبی عزیز در سفر دوم خدمتگزار است و انشاله نتیجه امتحان راهنمایی مشخص شود و ایشان را در جایگاه راهنمایی ببینم.
این رهایی را به آقای مهندس و خانواده ایشان و راهنمای خودم و همه اعضاء کنگره 60 تبریک می گویم. از این که به صحبت های من گوش کردید متشکرم.
خلاصه سخنان مسافر مجتبی :
من به رسم ادب در ابتدا از آقای مهندس بابت بستری که برای ما فراهم کرده وهم چنین به خاطر ایجاد چنین ساختارعظیم و نیرومندی که آقای مهندس آن را ایجاد نمودند از ایشان تشکر می کنم . یزرگی و عظمت این ساختار در این است که هر کس با هر رنگ ولباس و تحصیلاتی به آن وارد می شود باید فرمان بردار مطلق بوده و با ساختاری که آقای مهندس
با درایت و حکمت آن را بنا نهاده سازگار شده و آموزش بگیرد و به رهایی برسد.
از راهنمای خودم بابت آموزش ها و راه کارهای نابی که همیشه با آرامشی که داشتند از ایشان دریافت نمودم بسیارسپاسگزارم. از ایجنت و مرزبانان عزیز بابت فراهم نمودن بستری که ما در آن آموزش بگیریم و. و هم چنین از راهنمای سفر دوم خودم آقای محمد امین بسیار متشکرم.
بزرگترین آموزشی که من در کنگره 60 گرفتم قدردانی می باشد. باید همیشه به یاد داشته باشم که برای رسیدن به این نقطه چه نقاط تاریکی را پشت سر گذاشته ام. این رهایی ها برای دیده شدن ما نیست، بلکه برای این است که یک سفر اولی مسیر سفر را پیدا کرده تا به مقصد برسد.
سفر من در ابتدا با ناامیدی شروع شد وهمین رهایی ها بود که به من امید داد وتوانستم راه خودم را پیدا کرده و به فرمان برداری به رهایی برسم.
دو اتفاق بزرگی که برای من افتاده است حس خوب به واسطه رهایی ازمصرف مواد مخدر و سیگار و دوم توان حل مشکلات به واسطه آموزش های کنگره 60 می باشد.
گردآوری: مسافر ابولفضل
تایپ: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
147