English Version
This Site Is Available In English

کلام خود را کنترل کنیم

کلام خود را کنترل کنیم

جلسه هماهنگی لژیون سردار شعب استان قزوین نمایندگی‌های کاسپین، دهخدا، ایران، آبیک، بویین‌زهرا در نمایندگی الوند با استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا زرکش در تاریخ 1403/10/20  ساعت 13:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که توفیق داده شد پس از مدت‌ها در استان قزوین دورهم جمع‌ باشیم و امیدوارم بتوانیم بهره‌ خوبی از این جلسه ببریم. یک خادم خصوصیاتی دارد؛ ما به‌تنهایی از خودمان چیزی نداریم. یک خدمت گذار در کسوت یک مرزبان و یا یک دیده‌بان باید مطالبی برای عرضه کردن داشته باشد اگر یک دکانی به من بسپارند باید من یک کالای ارزشمندی داشته باشم که به دیگران عرضه کنم اما در کنگره این کالا را می‌توانیم از سخنان مهندس دژاکام به دست آوریم یعنی تمام این مطالب توسط افراد خدمتگزار منتشر می‌شود و از واجبات است که یک خدمتگزار در این جلسات و حلقه‌ها حضورداشته باشد تا بتواند خودش را رشد دهد؛ اما حرکات این‌چنینی در ادامه توسط افرادی که مدت بیشتری را در کنگره حضور دارند مشخص خواهد کرد؛ چراکه اگر جوششی هست شاید از درون باشد اما مطالب کنگره به ما کمک زیادی می‌کند زیرا اطلاعاتی که ما از یکدیگر می‌گیریم باعث می‌شود نقطه تفکری در ما ایجاد شود.

با توجه به این‌که استان قزوین ازنظر آمار رهایی و خدمتگزار باکیفیت است امیدوارم درزمینهٔ مالی و بخشش نیز قویی‌تر شود. یک‌زمانی وقتی راجع به خدمت مالی صحبت می‌شد من می‌گفتم مهندس دژاکام نیاز به پول دارد شاید قضاوت هم می‌کردم اما مبحث حرکت کنگره تنها در جهت ارتقا رهجو است و فقط نیاز اندکی به تفکر کردن دارد؛ می‌خواهم به همه بگویم که ما از کنگره چیزی نمی‌دانیم حتی از لحظه‌ای که اعلام می‌کنند 14 ثانیه سکوت کنید تا جایی که می‌گوید از ضمیر ما استفاده نکنید یا می‌گوید 40 سی دی آموزشی باید نوشته شود تا جایی که می‌گوید سیگار درمان شود یا وزن متعادل شود تمام این‌ها بر روی حساب‌وکتاب است و اما مهم‌ترین و غایی‌ترین اتفاق ممکن صفت بخشش است و انسانی که به‌دوراز بخشش باشد مفاهیم برای آن مشخص نخواهد شد؛ عده‌ای می‌گویند لژیون سردار برای پولدارهاست و گوش آن‌ها را می‌برند! درصورتی‌که اصلاً این‌گونه نیست. اعضای لژیون سردار پولدار آ‌نچنانی نیستند.

همان‌گونه که ما در سفر اول جسم خودمان را به تعادل رساندیم در ادامه باید بخشش را یاد بگیریم یعنی ادامه سفر با صفات ما صورت می‌گیرد که مهم‌ترین آن بخشش است جالب است همان‌گونه که به‌آرامی برنامه‌ریزی‌شده است با خدمت کردن به حال خوش می‌رسم با بخشش کردن وارد مرحله دوم این صور پنهان می‌شوم تازه می‌توانم از این وادی‌ها استفاده کنم. چند درصد از شما از این وادی‌ها در دنیای درون خود استفاده کنید؟ چند درصد از ما توانایی داریم با تفکر ساختاری را آغاز کنیم؟ برای این‌که بتوان وادی‌ها را اجرایی کرد باید در لژیون‌هایی که مهندس دژاکام تعریف می‌کنند شرکت کنیم. مهم‌ترین بخش این اتفاق؛ بخشیدن است که ما در لژیون سردار آموزش و فرامی‌گیریم و مفهم آن باید برای تمام اعضای کنگره مشخص شود که چرا باید خدمت مالی انجام داد؟! در کنگره آموزش می‌گیریم تا بتوانیم در بیرون کاربردی کنیم داخل کنگره که سیگار نمی‌کشم! یاد می‌گیرم که بیرون ازاینجا سیگار نکشم ما هر آنچه آموزش می‌گیریم برای بیرون از کنگره است.

 

و ما در کنگره با بخشیدن مورد آزمایش قرار می‌گیریم، من در کنگره 500 میلیون می‌بخشم تا بتوانم کلام خود را کنترل کنم. برای اینکه بیرون بتوانم شهوت و خشم خود را کنترل کنم به یک نفر بدون چشم‌داشت و بدون این‌که دستم بلرزد کمک کنم این‌ها مطالبی است که در لژیون سردار می‌آموزیم. لژیون سردار حلقه‌ای است تا چگونه بخشیدن را فرابگیریم. ما 11 ماه سفر اول انجام می‌دهیم تا به درمان برسیم اما در ادامه مسیر که نگاه می‌کنیم بسیار طولانی است سفر دوم، سفر نفرت به سمت عشق است یک سفر اولی از کفر به ایمان چه می‌داند؟ شما فکر کنید درمان جسم انرژی بالایی دارد حال توجه کنید اگر این در صور پنهان باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برای ورود تنها باید بخشش را یاد گرفته باشم؛ اما بخشیدن نیاز به فهم دارد مفهوم مطالب زمانی مشخص می‌شود که من مجری باشم که این کار هم سخت و هم آسان است اگر مفاهیم را درک کنیم و وارد بازی شویم، می‌دانیم که همه جلسات مربوط به ما است و باید شرکت داشته باشیم.

باید بدانیم لژیون سردار برای رسیدن از فقر به ثروت است اگر یاد بگیرند نفقه بدهند می‌توانند در پی آن انفاق کنند. در کنگره راهنمایی که جدی بازی می‌کند با دیگران فرق دارد و از دور عیان است. سفر دوم یا ادامه‌ سفر اول سفری است درونی و با بیرون هیچ کاری ندارد می‌دانید یک شخصی که باید 1 میلیون بدهد چه اتفاقی باید درونش بیافتد؟ یک شخصی که 60 میلیون می‌دهد چطور؟ این موضوع اهمیت دارد و بسیار مهم است همان قدرتی که حرکت می‌دهد همان مقدار نیرویی است که نمی‌گذارد من علیرضا در این بازی شرکت کنم. افرادی که در سفر اول گیر می‌کنند نمی‌توانند یک‌پنجم از داروی خود را ببخشند. انسان‌ هیچ‌چیزی برای خودش ندارد و اگر می‌دانست راه برای ما نیست هرگز هنگام رانندگی دعوا نمی‌کرد و گذشت می‌کرد؛ اما اتفاقی که برای یک مسافر باید رخ بدهد این است که قدرت پذیرش داشته باشد و در مقابل مسائل مقاومت نکند ما در کنگره هر آموزشی که می‌گیریم برای بیرون از کنگره است وگرنه کسی داخل کنگره اجازه ندارد به یک همسفر چپ نگاه کند ما آموزش می‌گیریم که همه، همسفر ما هستند و حریم آن‌ها را باید حفظ کنیم.

اجرایی کردن آموزه‌های کنگره یک قدرت بزرگی می‌خواهد و این زیر سایه بخشش در بیرون از کنگره اتفاق خواهد افتاد. تمام این‌ها به گردن ماست که این مفهوم را به دیگران منتقل کنیم. هرکسی بتواند در ساختار هستی خدمتی صادقانه داشته باشد و در پی خدمت صادقانه و زیر سایه بخشش تازه می‌تواند حرکت کند، تازه می‌تواند با تفکر ساختار را به وجود آورد. باید بدانیم از تفکر چه استفاده‌ای کرده‌ایم؟ چه برداشتی نسبت به این وادی داریم؟ تمام این‌ مسائل زیر سایه وادی 14 است وگرنه از سیگار و قلیان نمی‌توان گذشت! در غیر این صورت تنها چیزی که شهوت را کنترل می‌کند هم خوابی با محارم دیگران است، تنها چیزی که خشم را کنترل می‌کند هجوم بردن به دیگران است. در ادامه‌ سفر: تعادل جسم، تعادل افکار و سفر درونی است. اگر کسی در کنگره به درمان می‌رسد ما دخیل هستیم اما دخالت من دخالت بزرگی نیست من به‌عنوان یک خدمتگزار تنها کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که خودم به بهترین شکل بازی کنم یعنی خودم را یک درجه بالاتر ارتقا بدهم اگر در پی این ماجرا باشم دیگر از کنگره توقعی ندارم حتی به ذهنم خطور نمی‌کند پول فایل‌های آموزشی چه می‌شود. اگر این‌ها را بفهمم جهالت و قضاوت خنده‌دار می‌شود.

زمانی هست که ما چیزی نمی‌دانیم و هر حرکتی که می‌کنیم از روی نادانی است اما زیر نادانی جهالت است جاهل کسی است که از روی جهل می‌داند چه می‌کند اما یک نادان نمی‌داند چه می‌کند دانایی هم یکرو دارد خوش به حال کسی که در عمق دانایی وارد می‌شود. کسی که در عمق دانایی قرار می‌گیرد تجربه‌گر است و فردی موفق می‌شود که سفر اول را به‌درستی تجربه کرده باشد تا به حقانیت برسد. پس‌ازآن سفر دوم را با بخشش شروع می‌کنند افرادی که خدمت گذار هستند فاصله‌ای با این قضیه ندارند. حضور در لژیون سردار پول دادن است من با آموزش‌های کنگره با شما صحبت می‌کنم اگر راجع به بخشش صحبت می‌کنیم از پول صحبت می‌شود شاید خیلی جایگاه‌های مختلفی را تجربه کرده‌ام اما لژیون سردار متفاوت از آن‌هاست مابقی خوب است اما از همه بهتر صفت بخشنده بودن است همه ما بخشنده هستیم اما باید حرکت کنیم این‌گونه نیست که من بنشینم بابت بخشش چیزی عایدم شود این موضوع تنها باعث می‌شود من حر کت کنم وقتی حرکت کردم تازه درک واقعی از مفهوم کلمات برایم روشن می‌شود. باید ترس را بفهمیم و یاد بگیریم چگونه از آن عبور کنیم حالا خشم و نفرت کجاست؟ همه‌ی ما زیبایی و عشق را دوست داریم و تمام تلاشمان را می‌کنیم به بهترین شکل ممکن برای ما اتفاق بیافتد.

انسان ذاتاً روشنایی را دوست دارد اما به‌محض این‌که می‌خواهد حرکت کند از سمت تاریکی‌ها فرمان می‌دهند. قسمت تاریکی چگونه باید روشن شود؟ با تزکیه و پالایش و عبور از ضد ارزش‌ها موفق خواهیم شد از این گذرگاه سخت عبور کنیم. پول ارزشمندترین چیزی است که اگر از آن بگذریم جنس خودمان را با هستی یکی کرده‌ایم. انسان مانند طبیعت و درخت است؛ آب هرگز خود را تر نمی‌کند، درخت برای خود میوه نمی‌دهد، ما باید مانند درخت باشیم در این صورت است که هستی ما را خواهد ‌شناخت و ما را یاری خواهد نمود؛ اما پس از سفر اول دنیای جدیدی برای مسافر باز می‌شود یک رهجو به دنبال راه است و باید یک مقدار سعی کنیم عمیق‌تر به قضیه نگاه کنیم ما تا ابد نمی‌توانیم در کنگره باشیم اما کنگره تا همیشه با ماست. یک دانشجو چقدر می‌تواند در دانشگاه باشد؟ تا یکجایی می‌تواند حضورداشته باشد و بعدازآن باید به جامعه خدمت کند. رهجوی کنگره کسی است که بیرون ازاینجا خدمت کند اما قزوین استانی غنی و ثروتمند است و شما می‌توانید توان مالی خود را قویی‌تر‌ کنید و در جهت مثبت از آن استفاده کنید زیرا پول برای ما نیست و تنها باید اجازه بخشش بدهیم.

تایپ: راهنما مسافر محمدمهدی
ویراستاری و تنظیم: مسافر ابراهیم ل 6

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .