آموزش‌های جهان‌بینی، مسیر تذکیه و پالایش

دهمین جلسه از دوره  پنجاه‌ و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰  نمايندگی  پروين اعتصامی اراک، با استادی راهنمای محترم مسافر نبی‌الله، نگهبانی مسافرمحسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “هفته‌همسفر” پنج‌شنبه‌۱۳دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان نبی الله هستم یک مسافر
خدا را شکر می‌کنم که اجازه داد در این جایگاه خدمت کنم. از آقای مهندس و خانواده محترم شان سپاسگزارم و همچنین از راهنمای خوبم آقا صابر و آقا رضا راهنمای درمان سیگارم تشکر می‌کنم.
در مورد دستور جلسه «هفته همسفر» چند دقیقه ای بخواهم صحبت کنم ، من هم این هفته را خدمت آقای مهندس تبریک می‌گویم ، به خانم آنی ، و استاد امین و خانم  شانی تبریک می‌گویم. این بزرگواران از خود گذشتگی و فداکاری کردند تا امروز این کنگره به دست ما رسیده است. اگر همسفرهای آقای مهندس نبودند، کنگره به این جایگاه نمی‌رسید و همچنین  به همسفرهای نمایندگی پروین اعتصامی تبریک می‌گویم.
خیلی‌ها که سه تا چهار ماه که به کنگره ۶۰ می‌آمدند می‌گفتند که زندگی ما خیلی بهتر شده است ولی برای من اینطور نبود و نباید هم اینطور می‌شد، چون همسفر من بعد از هفت ماه  وارد کنگره شد. نه این که هیچ اتفاقی برای من نیفتاده بود، نه خیلی چیزها بهتر شد، ولی  به قول استاد امین، هر شخصی باید آموزش های جهان بینی برای خودش کاربردی بکند نه برای دیگران، و نه برای همسفرش و نه برای دوستان و یا برای پدر و مادرش، و بگوید که شما منیت دارید.
با ورود همسفرم به کنگره و آموزش گرفتن، این اتفاق در زندگی من افتاد و تازه مشکلات ما شروع شد و تمام تخریب‌هایی که در ظرف چند سال به خودمان زده بودیم می‌خواستیم در مدت یکسال همه آن‌ها جبران کنیم. که این امر در مدت کوتاه امکان پذیر نبود ، و دائما بین من و همسفرم درگیری بود.‌ در ادامه با آموزش گرفتن روز به روز اوضاع زنندگی ما بهتر شد و ما اگر بخواهیم در زندگی خودمان به یک جایگاه خوبی برسیم باید حتما برگشت به عقب داشته باشیم. اگر من بخواهم از لبه پرتگاه به آن سمت پرتگاه بپرم این امکان پذیر نیست، باید چند قدم به عقب بروم و بعد اقدام به پرش از لبه پرتگاه بکنم.
خوشبختانه این اتفاق در زندگی من هم افتاد و خدا را شکر که به آرامش نسبی رسیدم.

یک موضوع دیگر که آقای مهندس فرمودند؛ اینکه در رستوران‌ها یا فروشگاه‌ها یک جمله است که می گوید: همیشه حق با مشتری است. اینجا هم همین‌طور هست ما باید همیشه حق را به همسفر خودمان بدهیم .من در ابتدا این موضوع را نمی‌فهميدم، ولی الان بعد از اینکه آموزش های بیشتری گرفتم، فهمیدم که من باید حق را به ایشان  بدهم، چون عامل اصلي اين موضو ع من بودم و همیشه حق با همسفرم بود و حقیقت هیچ موقع پنهان نمی ماند و اعمال در ادامه نقاب از چهره بر می‌دارد. پس من باید همیشه در مقابل اتفاقاتی که می‌افتد صبر داشته باشم.
موضوع  دیگر این است که در قسمت همسفرها راهنما هست و یکی از اصول مهم در کنگره‌ ۶۰ «فرمانبرداری» از راهنما است. همسفر درست است که  آموزش می‌گیرد ولی اگر با سر خود پیش برود و آن تصمیمی که حس او می‌گوید انجام بدهد هم به مسافر خود و هم به زندگی خود آسیب می‌زند، پس باید همیشه فرمانبردار راهنمای خود باشد. چون ما هنوز حس خودمان باز نشده است، اگر بخواهیم با حس منفی و آلوده خود تصمیم بگیریم  همه چیز را خراب می‌کنیم. پس واجب است فرمان بردار راهنمای خود باشیم .
باز هم درآخر هفته همسفر را به همه همسفران تبریک می‌گویم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ؛ مسافر ابراهیم
تنظیم؛ مسافرمهدی