English Version
This Site Is Available In English

همسفر کوه صبر و استقامت

همسفر کوه صبر و استقامت

جلسه چهارم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی همسفران و مسافران کنگره۶۰ نمایندگی حافظ با استادی ایجنت همسفر سمیرا، نگهبانی راهنما همسفر سمیه و دبیری راهنمای نیکوتین همسفر سپیده با دستور جلسه «هفته همسفر» روز چهارشنبه ۱۲ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

بسیار خوشحال هستم که خداوند توفیق داد در این جایگاه باشم و در کنار یکدیگر جلسه خوب و پرباری داشته باشیم و آموزش بگیریم، هفته همسفر را خدمت همه همسفران کنگره۶۰ به خصوص خانواده محترم آقای مهندس حسین‌دژاکام و خانم آنی بزرگوار اولین همسفر کنگره۶۰ سپس خانم آنی کماندار، خانم شانی و استاد امین که نقش همسفر بودن را این عزیزان به ما آموزش دادند تبریک عرض می‌کنم. در کنگره هر ساله جشن‌های مهمی داریم که یکی از این جشن‌ها، جشن همسفر است که مهم بودن نقش همسفر را در کنگره به ما یادآوری می‌کند. بسیار تبریک می‌گویم به همسفران مسیر عشق، مسیری که همسفرها طی می‌کنند هم سخت و هم سهل است، بخواهیم در یک جمله و در یک جلسه از این عزیزان تشکر کنیم زمان کم می‌آوریم. آقای مهندس زمانی که روش DST را شروع کردند، یک جایگاهی نیز به خانواده مصرف‌کنندگان دادند، خانواده می‌تواند همسر مسافر باشد، خواهر یا مادر مسافر باشد.

همه ما قبل از کنگره جایگاه خود را نمی‌دانستیم و آگاهی نداشتیم زمانی که در کنار یک مصرف‌کننده زندگی می‌کنیم چه جایگاهی داریم. چیزی که می‌دانستیم این بود که دائماً در حال جنگ و جدال بودیم یا بسیار صبور و ساکت بودیم و می‌سوختیم و به زندگی ادامه می‌دادیم؛ اما خدا را شکر برای مسیری که مشخص شد و آمدیم کنگره۶۰ سفر کردیم و نقش همسر معتاد از ما برداشته شد و به ما نقش همسفر دادند، این احترام نقش یک همسفر مصرف‌کننده را افزایش می‌دهد و آن دیدگاهی که خود همسفر نسبت به خود دارد را عوض می‌کند، خدا را شکر بابت وجود کنگره۶۰ که من همسفر در کنار مسافر جایگاه اصلی خود را یافتم و می‌توانم برای خویش خویشتن ارزشمند باشم و همه این‌ها در کنگره به من داده شد.

زمانی که وارد کنگره۶۰ شدیم اولین چیزی که به ما گفتند این بود که باید بپذیریم که یک مصرف‌کننده داریم و با مصرف‌کننده زندگی می‌کنیم. بسیاری از همسفران پذیرفتند که همسر من، برادر من یا پدر من مصرف‌کننده است؛ اما برای افرادی نیز پذیرش این موضوع دشوار است که همراه مسافر باشند. در کنگره آموزش می‌گیریم که باید به عنوان یک پرستار بپذیریم که همسفر مسافر خود هستیم؛ بنابراین در کنار مسافر بمانیم تا درمان اتفاق بیفتد؛ باید دانست خودمان نیز به درمان برسیم؛ زیرا ترکش‌های اعتیاد به خانواده‌ها بیشتر ضربه می‌زند تا به مسافری که مصرف می‌کند، برای کسی که مواد مصرف می‌کند مانند شیشه یا هر چیزی که انسان را از حالت طبیعی تعادل خارج می‌کند بسیار دشوار است؛ اما در عالم سرخوشی خودش حال او به میزانی خوب است که توجه نمی‌کند یک نفر در کنار او می‌سوزد.

با گذشت زمان و یادگیری آموزش‌ها در می‌یابیم که دنیای درون ما بسیار نابودتر از دنیای درون یک مصرف‌کننده است، ابتدا باید تزکیه و پالایش را از خود شروع کنیم. قبل از ورود به کنگره همواره به این فکر بودیم که باید جدا شویم یا باید مسافرمان ترک کند، به درمان خود فکر نمی‌کردیم؛ زیرا روش را به درستی نمی‌دانستیم؛ اما در کنگره به ما گفتند که شما به عنوان همسفر باید بال پرواز مسافر باشید. زمانی که شروع به سفر کردن می‌کنیم درست است که بسیار سخت است کنار یک انسانی که تعادل جسمی و روحی ندارد زندگی می‌کنیم؛ اما زمانی که راهنما به تو می‌گوید که باید صبر داشته باشیم نه این‌که تحمل کنیم؛ زیرا تحمل کردن سخت است؛ اما صبر شیرین است و نتیجه خوبی می‌دهد، به ما می‌گویند صبر کنید می‌گوییم ما سال‌ها صبر کردیم و چیزی عاید ما نشد اگر قرار باشد ۱۱ ماه دیگر صبر کنیم فایده‌ای ندارد؛ اما معنای صبر متفاوت است.

وجود من در کنگره ابتدا برای خود بوده است تا آموزش بگیرم. دیگران از جمله مسافر خود را قضاوت نکنم، هر شخصی در کنگره به روشی سفر می‌کند. فردی سفر خوبی دارد و دیگری گریز می‌زند؛ اما من همسفر زمانی که آموزش می‌گیرم؛ باید یاد بگیرم که همراه مسافر چگونه قدم بردارم؛ یعنی کارهایی که در گذشته انجام می‌دادم را تکرار نکنم و تجسس نکنم، هدف من این باشد که خود را به درمان برسانم و مسافرم به درمان برسد تا بتوانم در کنگره جایگاه داشته باشم و خدمت کنم. مسافرها همواره شاکی هستند که همسفرم را به کنگره بردم و بلای جان من شد، این باور غلط است و زمانی که یک همسفر به دانایی نزدیک شود زندگی با کیفیت‌تر می‌شود، درست است که ما همسفران از نظر جسمی مشکل نداریم و روی روان کار می‌کنیم؛ اما مسافری که در کنار ما سفر می‌کند؛ باید جسم و روان را به‌صورت همزمان به درمان برساند؛ بنابراین یک مسافر باید مسیر بیشتری را نسبت به همسفر طی کند.

اگر به من گفتند همسفر کوه صبور و استقامت است؛ باید گذشت داشته باشم؛ زیرا من هستم که به عنوان یک همسفر، یک مادر و یک خواهر همراه مصرف‌کننده‌ باشم و پرستاری کنم که هنوز در دنیای اعتیاد گیر کرده است. من همواره به رهجوهای خود می‌گفتم که اگر شما یک پرستار باشید و در بیمارستان مشغول کار باشید، اگر آن مریض از شدت درد به شما ناسزا بگوید شما کار خودتان را انجام می‌دهید و از کار خودتان دست نمی‌کشید، کنگره نیز به همین شکل است، اگر همراه مسافر قرار بگیری به عنوان همسفر باید تیمار کردن را خوب آموزش بگیریم؛ باید صبر زیاد داشته باشیم، شاید مسافر ۵ الی ۶ ماه است که به آن تعادل لازم نرسیده است و از کوره در می‌رود، عدم آگاهی و شناخت باعث می‌شود که مسافر از آن قدم‌هایی که برداشته مجدد بازگشت کند، یکی از رهجوهای من مسافرش بسیار خوب سفر می‌کرد و سی‌دی‌ها را مرتب می‌نوشت اما‌؛ همسفری داشت که بسیار بی‌تابی می‌کرد و عجول بود زمانی که می‌خواستیم برای رهایی ببریم آمد و گفت که من می‌دانم که این مصرف می‌کند و رها نشده است، برای من فیلم بازی می‌کند و همین سخن باعث شد که مسافر گریز بزند و برگشت به پله اول انجام شود یعنی آن مسافری که خوب سفر کرده بود و دشواری‌هایی را متحمل شده بود با یک سخن هرچه را که ساخته بود خراب کرد.

مسافر زمانی که درمان را شروع می‌کند همه تلاش خود را می‌کند تا همسفر تلاش او را درک کند، درست است که می‌گویند سفر کردیم و درمان شدیم در مرحله اول خودتان و سپس اثبات به دیگران؛  اما در زمان‌هایی نیاز است که دیده شوند. مسافر و همسفر همراه یکدیگر مکمل درمان را شکل می‌دهند، اگر آقای مهندس تأکید دارند که مسافرها باید همسفر را برای آموزش دیدن به کنگره بیاورند می‌توانند از تجربه کسانی که همسفر داشته باشند و سفر کردند به حال خوب رسیدن استفاده کنند و بررسی کنند که وجود یک همسفر بسیار لازم است برای سفر کردن، ما کاری به این نداریم که اگر مکانی همسفر همراه ما بود دیدگاه بد بود یا حرفی بد بود؛ زیرا سفر می‌کنیم برای این که درمان بشویم؛ بنابراین همسفر باید در کنار ما باشد، بسیاری از مسافرها به این دیدگاه همسفران خود را به کنگره نمی‌آورند و این دیدگاه بدی است. شما در کنگره آموزش می‌گیری مانند این می‌ماند که شما در پله آخر هستی و همسفر در پله اول است هرچه که شما آموزش گرفتی آن همسفر با حال خراب و با نادانی‌ می‌تواند حال تو را خراب کند؛ بنابراین وجود همسفر همراه مسافر لازم و ضروری است.

تصاویر برگزاری جشن هفته همسفر 

تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون‌ششم)
عکاس: همسفر مریم مرزبان خبری
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون‌ چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .