همسفر؛ نبض خانواده

جلسه ششم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره60 نمایندگی بیهقی سبزوار با استادی ایجنت همسفر اعظم، نگهبانی راهنما همسفر سمانه و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر مریم با دستور جلسه «هفته همسفر» روز یکشنبه 16 دی‌ماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

«اندوهی که قلب‌ها را در خود محبوس داشته تا مرگشان را آغاز حیات خویش نماید، اکنون خود مغلوب قلب‌های بخشنده‌ای گشته است. قلب همسفرانی که بخشش را برای بازپس‌گیری عزیزانشان به نشان محبت بیکران و عشق بلاعوض هدیه نموده‌اند.» هفته همسفر را خدمت آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تمامی همسفران و مسافران شعبه بیهقی سبزوار تبریک عرض می‌کنم. خانواده آقای مهندس همیشه برای ما همسفران الگو بوده‌اند و راه را به ما نشان داده‌اند. زمانی که آقای مهندس در یخبندان و جاده ناشناخته حرکت خود را آغاز کردند؛ خانم آنی در کنار ایشان حضور داشتند و زمانی که آقای مهندس قصد تأسیس کنگره را داشتند، خانواده ایشان با وجود این‌که می‌دانستند سختی‌های زیادی پیش رویشان است در کنار ایشان حضور داشتند.

تلاش‌های این عزیزان به‌ویژه تلاش‌های خانم آنی در قسمت همسفران واقعاً قابل‌ ستایش است. این صبر، تلاش و بردباری از خانم آنی نشان‌دهنده یک همسفر آگاه است که می‌تواند نقش سازندگی را در زندگی خودش و خانواده‌اش و حتی سایرین ایفا کند تا این مسیر عظیم به روی خانواده‌های زیادی گشوده شود. حضور همسفران در کنگره مایه برکت و نعمت است؛ چراکه این حضور با مهم‌ترین هدف کنگره که احیاء خانواده است همخوانی دارد. اگر بخواهیم اهمیت حضور یک همسفر در کنگره را درک کنیم؛ باید به قبل از حضور همسفران در کنگره برگردیم. یک همسفر قبل از ورود به کنگره، کنار شخصی زندگی می‌کرد که در اثر تخریب مواد، هر چند انسان بسیار خوبی بود؛ اما نمی‌توانست نور خودش را به خانواده‌اش و عزیزانش به کسانی که دوستشان دارد انتقال بدهد.

اعتیاد باعث منجمد شدن فرد مصرف‌کننده می‌شود و این امر هر چند ناخواسته اتفاق بیفتد؛ اما کمبودهایی را از لحاظ روحی، احساسی و عاطفی در وجود همسفر ایجاد می‌کند و همین‌طور باعث تخریب‌هایی در وجود اعضاء خانواده می‌شود. خود فرد مصرف‌کننده به خاطر بسته بودن حس‌هایش، درک درستی از این تخریب‌ها نداشته است؛ اما فشار زیادی روی دوش اعضاء خانواده بوده است. درواقع در طول مدتی که یک مصرف‌کننده درگیر بیماری اعتیاد است، بار سنگینی را همسفر و خانواده‌اش به دوش می‌کشد. زندگی یک مصرف‌کننده و خانواده‌اش مانند این است که در مسیر زندگی سوار بر ماشینی هستند و شخص مصرف‌کننده پشت فرمان ماشین نشسته با سرعت‌ بالا در یک جاده ناایمن در حال حرکت است.

خود او به خاطر شرایطی که دارد، درک درستی از وقایع پیرامونش ندارد؛ اما این اعضاء خانواده‌اش هستند که هر لحظه احتمال تصادف و سقوط ماشین زندگی‌شان را می‌دهند و این باعث اضطراب، استرس، نگرانی، ترس و ناامیدی اعضاء خانواده می‌شود. این خانواده، یک خانواده ورشکسته است. در یک خانواده ورشکسته اعضاء آن حرف دیگر را نمی‌فهمند و گاهی همدیگر را هم نمی‌توانند تحمل کنند. باوجود تخریب‌هایی که در اعضاء خانواده یک مصرف‌کننده اتفاق می‌افتد؛ وقتی همسفر وارد کنگره می‌شود، تنها خواسته و مهم‌ترین خواسته یک همسفر درمان مسافرش می‌شود؛ اما زمانی که وارد لژیون می‌شود، درک می‌کند یا آموزش می‌گیرد که خود او هم تخریب‌هایش بسیار بالاست و باید درمان شود؛ البته تخریب همسفر از نوع تخریب افکار و احساس است، درمانش هم به‌واسطه آموزش‌های جهان‌بینی کنگره اتفاق می‌افتد.

همسفر از آن ابتدای ورودش می‌خواهد به هر طریقی که شده است مسافرش درمان شود؛ اما این آموزش را می‌گیرد که بار اعتیاد مسافرش را و درمان بیماری او را به دوش نکشد. مسافر راهنما دارد و اوست که مسافر را راهنمایی می‌کند و در نهایت این خود مسافر است که باید برای درمان خودش تلاش کند. همسفر فقط همراه اوست و می‌تواند بال پرواز او باشد که باوجود تمام فراز و نشیب‌هایی که دارد بتواند به‌سلامت به مقصد برسد. همسفر آگاه می‌شود که بهترین کمک او این است که آموزش‌های کنگره را دریافت کند و آن را در زندگی کاربردی کند تا آرامش بگیرد و این آرامش و حال خوب را به سایر اعضاء خانواده‌اش انتقال دهد؛ چون همسفر نبض یک خانواده است. همسفر در کنگره آموزش می‌بیند که نقشش را درست ایفا کند.

او در کنگره آموزش می‌بیند که اگر نقشش را درست ایفا نکند؛ باعث سقوط مسافرش می‌شود؛ در غیر این صورت اگر مسافرش در آستانه سقوط باشد می‌تواند به او کمک کند. همسفر در اینجا با آموزش گرفتن، بیماری اعتیاد و همچنین درمان اعتیاد را می‌شناسد و این شناخت برای این است که همسفر با رفتارهای نابجا و نادرست باعث سقوط مسافرش نشود. کنار این آموزش‌ها همسفر یاد می‌گیرد تا تاریکی درون خود را بشناسد و برای خروج از تاریکی‌ها اقدام کند. درواقع همسفر خودش مسافری است برای خروج از تاریکی‌ها و رسیدن به روشنایی‌ها. تمام آموزش‌هایی که به همسفر و مسافر داده می‌شود برای این است که در کنار درمان بیماری اعتیاد، خانواده آن‌ها به سمت تعادل حرکت کند؛ چون خانواده مثل ریشه‌های یک درخت می‌مانند که در طوفان‌های زندگی هرچه این ریشه‌ها عمیق‌تر باشند استحکام خانواده بیشتر است.

همسفر و مسافر در زمان درمان باید تلاش کنند که پیوندهای آسیب خورده بینشان احیاء شود؛ همین‌طور موانع محبتی بینشان از بین برود؛ چون جنس محبتی که بین اعضاء خانواده است، با جنس محبتی که بین رفقا و دوستان است متفاوت است. همسفر در طول زندگی‌اش سعی کرده است با تمام عشق و محبتی که دارد، در مقابل طوفان‌های زندگی‌اش محکم بایستد و خانواده‌اش را حفظ کند. زمانی هم که مسافرش وارد درمان می‌شود، حامی و پشتیبان او می‌شود و اعتماد‌به‌نفس و قوت قلب را به او می‌دهد؛ البته مسافر هم بعد از درمانش شروع به جبران خسارت‌ها می‌کند. در نهایت همسفر بودن کار راحتی نیست و باید صبور باشید تا به نتیجه برسید. این جشن بزرگ کنگره برای همسفران، به‌پاس قدردانی همین زحمات، فداکاری‌ها و صبوری‌های همسفران است.

تصاویر برگزاری جشن هفته همسفر 

عکاس: همسفر فاطمه (لژیون دوم) و همسفر زینب (لژیون چهارم)
ارسال: نگهبان سایت همسفر فهیمه
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار