آقای مهندس حسین دژاکام ۲۵ سال بعد از تأسیس کنگره۶۰ اولین بار دستور جلسه خانمهای مسافر را در دستور جلسه قرار داده است تا همه ما با آن آشنا شویم و بتوانیم در این مسیر گام برداریم. ابتدا باید بدانیم که مسافر چه کسی است؛ آقای مهندس حسین دژاکام میفرماید: مسافر از ریشه سفر میآید. سفر یعنی حرکت از یک نقطهبهنقطه دیگر که معمولاً جغرافیایی است؛ اما حرکت درونی را هم میتوان سفر نامید. انسان میتواند در درونش از تاریکی به روشنایی از ظلمت به نور از نفرت به عشق و محبت سفر کند و به کسی که سفر میکند مسافر اطلاق میشود. معتاد هم دو مفهوم دارد؛ معنی لغوی آن عود و برگشت کردن است؛ مثلاً عادت به مسواک زدن دارد که هر شب به آن نقطه برگشت میکند؛ اما وقتی میگویید معتاد، یک سری مسائل و تصویرها در ذهنها نقش میبندد.
در مرحله اول معتاد یک فحش و ناسزا است و اگر به شخصی بگوییم معتاد ناراحت میشود و برداشت بد از این کلمه دارد و یک آدم بههمریخته و بیمسئولیت و ضد جامعه است؛ ولی اینگونه تفاسیر بهغلط در جامعه ما وجود دارد و باید بهدرستی اصلاح شود. وقتی کسی مسافر شد دارای هدف و مقصد است؛ اما معتاد هیچوقت هدف و مقصد مشخصی ندارد و درواقع مسافر واقعی کسی است که به خواست خودش به کنگره میآید و از درون خود خواستار درمان و معالجه است و سفر میکند. او در سفری قدم نهاده که از خواستن به شدن است، چه در سفر اول که همان کاهش تدریجی مواد مخدر است و چه در سفر دوم یا سفر درون که هم سخت و هم سهل است، در هر دو حالت، مشکلات و مصائبی دارد و هم شیرین، جاودان و در خاطر ماندنی است؛ هرلحظه نو شدن و تازه شدن است. بهواسطه این تحول بهیکباره افقهایی پیش رویش و آسمان بالای سر دیگر، زمین دیگر، نگاهی دیگر به جهان هستی و نگاه دیگر به خدای خود دارد و تولدی دیگر وزندگی دیگر پیش رویش است؛ سفر، چنین صاعقهای بر سر مسافر است.
ما در کنگره۶۰ دو نوع مسافر داریم مسافرهای آقا و مسافرهای خانم، استاد امین در سیدی «خانواده» میفرمایند: وقتی در یک جامعه یا یک کشور پایههای خانواده تخریب شود آن جامعه یا کشور با شکست مواجه میشود. انسان خوب مانند یک درخت میماند؛ چون درخت با کمترین امکانات بیشترین بازدهی را دارد و در مسئله اعتیاد در بیشتر موارد بخشی که بیشترین بار را متحمل میشود خانواده است که دچار تخریب و آسیب میشود. اگر انسان را مثل یک درخت در نظر بگیریم خانواده نقش ریشه را ایفا میکند و اگر شخص پیوند محبتش با خانواده و خویشانش قطع شود دچار کمبود میشود و این کمبود از طریق دیگران قابل جبران نیست؛ پس فرقی نمیکند که فردی که درگیر مواد شده است آقا باشد یا خانم.
آقای مهندس حسین دژاکام در سخنان اخیر خود چنین میگوید: قبلاً اعتیاد یک تابو بود و در بعضی جاها هنوز یک تابو است و خیلی جامعه نظر منفی داشت؛ ولی مدتی است آرامتر شده است و آن را بهعنوان یک بیماری پذیرفتند؛ ولی بازهم مشخص نشده این بیمار چه نوع مریضی دارد و چگونه درمان میشود. اگر یک شخص مصرفکننده بود به او نگاه بد میکردند و هیچکدام جرئت نمیکردند بگویند حتی آقایان که من یک مصرفکننده هستم یا مصرفکننده بودم الآن هم اینگونه است؛ ولی درگذشته خیلی شدیدتر بود و اگر کسی میگفت من مصرفکننده هستم مثل این است که یک جنایت بسیار بزرگی را مرتکب شده و نگاه همه به آن منفی بود و آنقدر این نگاه منفی بود که حتی کسانی هم که مصرفکننده بودند به مصرفکننده دیگر نگاه بد داشتند و حتی به همدیگر نیز توهین میکردند، یعنی این قضیه خیلی بد و سنگین بود.
آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: موقعی که آقای خدامی از سیرجان به تهران آمده بودند و به ایشان میگفتیم که پیراهن سفید بپوشند ایشان امتناع میکردند و نمیپوشیدند میگفتند به من میگویند من یک معتاد هستم و از این وحشت داشتند که کسی بفهمد؛ ولی بعداً در جلوی تلویزیون صحبت کردند و خود آقای مهندس حسین دژاکام نیز فرمودند که من نیز جلوی تلویزیون آمدم، صحبت کردم که قبلاً یک معتاد بودم؛ ولی حالا دیگر نیستم برای که اعتمادبهنفس داشتند و از درمان خود مطمئن بودند.
دستور جلسه را به این خاطر خانمهای مسافر گذاشتهاند که خانمهای مسافر ما نیز اکثراً از اقوام مصرفکنندگان آقا هستند و این مصرفکنندگان خانم اکثریت از دل خانوادههای خود به یک فرد مصرفکننده تبدیلشدهاند و این قضیه برای خانمهای مسافر سختتر است؛ زیرا آنها برای اینکه به درمان برسند به یک مکان امن احتیاج دارند و این مکان بهواسطه آقای مهندس حسین دژاکام در کنگره۶۰ ایجاد شد. خانمهای مسافر در این مکان امن بهراحتی به درمان رسیدند. بسیاری از خانمهای مسافر اکنون در حال حاضر تحصیلکرده هستند و آقای مهندس حسین دژاکام مکان مجزایی برای خانمهای مسافر در نظر گرفته است و حتی تلفن مشاور برای خانمهای مسافر وجود دارد که متصل به ساختمان رز است که در تمام شعب نصبشده است تا آنها با خیال راحتتر به سفر خود ادامه دهند.
ما باید در جامعه بگوییم اگر کسی اشتباهی کرده باید به او کمک کنیم تا به زندگی برگردد و دیدگاهمان را نسبت به یک مصرفکننده تغییر دهیم و همه در فکر کمک کردن به همدیگر باشیم چراکه ما کسانی هستیم که بهواسطه آقای مهندس حسین دژاکام آموزشدیدهایم و بخشش و بزرگواری را از این بزرگمرد یاد میگیریم. به امید آن روزی که هیچ نگاه بدی به یک فرد مصرفکننده نداشته باشیم و کنگره تنها جای امنی است که با روش مناسب که همان DST و داروی مطمئن که همان OT است یک مصرفکننده به درمان میرسد و از دل تاریکیها با آموزشهای ناب کنگره بیرون میآید.
منابع: سیدی خانواده استاد امین، سخنان آقای مهندس دژاکام
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
973