English Version
This Site Is Available In English

عشق به خدمت

عشق به خدمت

جلسه نهم از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران و همسفران با استادی پهلوان همسفر ماهان، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر امین با دستور جلسه " همسفر" پنجشنبه 13 دی 1403 ساعت 16 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، ماهان هستم یک همسفر، خداوند را شاکرم که امروز توفیق حضور در خدمت شما عزیزان را پیدا کردم. دستورجلسه این هفته، همسفر است، این هفته برای من بسیار ارزشمند است، چرا که مسافران می‌توانند تخریب‌هایی که به خانواده و نزدیکان خود وارد کرده‌اند را جبران کنند. اما برای ما همسفران، این کادو ارزش معنوی بسیار بالاتری دارد. ابن هفته را به اولین همسفران کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم، به ویژه آقای امین که استاد جهان‌بینی ما هستند. ایشان به ما آموختند که نه تنها همسران خانم، بلکه همسفران آقا نیز می‌توانند از این آموزش‌ها بهره ببرند و بفهمند که خود همسفران چه دردها و تخریب‌هایی داشته‌اند. درست است که وظیفه همسر در خانه، آرام کردن مسافر و التیام دادن به اوست، اما نقش همسفر به نظر من کم‌اهمیت نیست و او نیز تخریب‌های زیادی را تجربه کرده است. من همیشه و همه‌جا از همسفران تعریف می‌کنم و آن‌ها را دوست دارم. من به نمایندگی از همسفران آقا در شعبه اصفهان، که روزهای شنبه در شعبه شیخ بهایی جلساتی دارند، اینجا هستم. از راه دور از گروه ایجنت و مرزبانی شعبه خودمان تشکر می‌کنم که به من فرصت خدمت دادند. وقتی که وارد شعبه شدم، دیدم که همه با عشق خدمت می‌کنند، از بچه‌های نشریات گرفته تا مرزبانی. آن‌ها مانند برخی افراد، برای دیده شدن خدمت نمی‌کنند، بلکه با عشق و علاقه این کار را انجام می‌دهند. من از این بابت بسیار خوشحالم، در سی‌دی گذرگاه که صحبت‌های هفتگی آقای مهندس دژاکام بود، ایشان فرمودند که اگر می‌خواهیم قوی شویم و شکل بگیریم، باید از عقبه عبور کنیم. عقبه، آن قسمت سخت و صعب‌العبور کوهستان است. به نظر من، از همان ابتدا که هر شعبه‌ای تشکیل می‌شود، باید یک راهنمای همسفر خانم فرستاده شود تا انشاالله با زیاد شدن تعداد افراد، بتوان یک راهنمای همسفر آقا نیز فرستاد تا بتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. من وقتی مسافرم در کنگره درمان شد، سه سال بیشتر نداشتم و فقط بازی می‌کردم. در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی، همیشه سعی می‌کردم بین خودم و آموزش یک پرده بکشم. اما وقتی تصمیم گرفتم که وارد کنگره شوم، دلیلی که باعث شد این کار را انجام دهم و  آموزش ببینم، این بود که سه سال پیش، هفته همسفر در هر شعبه برنامه‌هایی را شروع کردیم. این یک موفقیت برای کنگره است و ما هنوز در اول راه هستیم. به نظر من، ایرادی که برخی افراد دارند، این است که به جای اینکه به فرد گرسنه غذا بدهند، بالای سرش گریه می‌کنند. در حالی که باید به او غذا داد تا از گرسنگی نمیرد. ما هم همینطور بودیم، به مسافر خود دشنام می‌دادیم و او را تقویت نمی‌کردیم تا سفر بهتری داشته باشد. اولین چیزی که همسفران در کنگره یاد گرفتند، نحوه رفتار با مسافر بود. قبلاً همه چیز آشفته بود، اما اکنون آرامش برقرار شده است. آقای امین برای ما چاه کندند تا به آب برسیم، اما به گنج رسیدیم. چاه کندن آقای مهندس به منظور رسیدن به آب بود، اما نتیجه آن رسیدن به گنج شد. گاهی اوقات می‌بینیم که عملکرد همسفران  قوی‌تر از مسافران است. یک مسافر وقتی وارد کنگره ۶۰ می‌شود، هم خودش و هم خانواده‌اش از لحاظ فکری و روانی آشفته هستند. راهنمای مسافر، کار بسیار ارزشمندی انجام می‌دهد، اما به نظر من کار راهنمای همسفر سخت‌تر است، زیرا مسافر مانند راننده‌ای است که با سرعت ماشین را به لبه پرتگاه می‌برد، در حالی که خودش خواب است و متوجه خطر نیست. اما همسفر با چشمان باز، آبرو رفتن و ترکش‌هایی که وارد شده را حس می‌کند. به همین دلیل است که حال همسفر هنگام گریز زدن مسافر، بدتر از خود مسافر می‌شود. در گذشته، بسیاری می‌گفتند که درمان اعتیاد با دارو یا معنویات انجام می‌شود. اما کنگره آمد و گفت که همه این حرف‌ها درست است. جهان‌بینی که استاد امین بزرگ ارائه داد، باعث شد که همسفران در کنگره بمانند، رشد کنند و آموزش ببینند. در پایان، به مسافران توصیه می‌کنم که قدر همسفران خود را بدانند. مسافرانی که همسفر ندارند، از نعمت بزرگی محروم هستند. خوش به حال همسفران که با حضور خود باعث شدند مسافران با سیستم کنگره ۶۰ آشنا شوند و از آموزش‌ها بهره بگیرند. همانطور که آقای مهندس می‌گوید، مشکلات رحمت خداوند هستند نه لعنت خداوند. 

عکس، ضبط صدا : مسافر رضا

ارسال : مسافر ابراهیم 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .