English Version
This Site Is Available In English

سفر کردن با همسفر لذت‌بخش است

سفر کردن با همسفر لذت‌بخش است

دهمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم همسفر هادی، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر فردین با دستور جلسه "هفته همسفر" در روز شنبه 8 دی ماه 1403، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان هادی هستم همسفر، خوشحالم که امروز در جمع شما حضور دارم؛ این هفته را که جشن همسفر می‌باشد به آقای مهندس و همچنین خانواده محترم‌ ایشان و شما همسفران صبور تبریک می‌گویم.

از استاد امین در جلسات هماهنگی شنیدم، زمانی که انسان در هستی شروع به حرکت می‌کند مسافر نامیده می‌شود در نتیجه همه ما ذاتاً مسافر هستیم، مسافرت رفتن به تنهایی لذتی ندارد بلکه با داشتن همسفر لذت بخش است.

زمانی که ما با همسفرمان مسیری را برای مسافرت شروع می‌کنیم امکان دارد با هم اختلاف نظر داشته باشیم و بعد از آن به چالش بربخوریم و بعد از به چالش خوردن با همدیگر قطع ارتباط کنیم؛ استاد امین خیلی جالب می‌گفتند که این قطع ارتباط صورت می‌گیرد ولی بعد از آن باز به همدیگر می‌رسیم و مهم این است که باید آن ارتباط را درست کنیم، دانستن این نکته برای منِ همسفر خیلی حیاتی بود.

استاد امین جمله دیگری که در جلسه هماهنگی به ما ‌گفتند این بود؛ انسانی مستعد تاریکی است که بدی‌های خودش را نبیند این شخص بهترین گزینه برای انتخاب شدن از طرف نیروهای منفی می‌باشد.

به نظرم امروز می‌تواند جشن مسافر هم باشد، مسافری که ایرادهای خودش را دیده‌ است؛ اگر من دیدم با خانواده‌ام و همسفرم چه کرده‌ام این پیام استاد امین را حداقل متوجه شده‌ام شاید مستعد آن نیروهای تاریکی نباشم؛ زمانی که آقای مهندس نفس را طبقه‌بندی می‌کنند از نفس اماره تا مطمئنه، در تفاوت حیوان با انسان می‌گویند  حیوان زمانی که فرزند و همسری و جفتی دارد بعد از مدتی به راحتی آن را در طبیعت رها می‌کند و برایش اصلاً مهم نیست و طبق این طبقه‌بندی بالاترین درجه نفس حیوانی پایین‌ترین درجه نفس در انسان می‌شود، پس اگر حال و احوالات خانواده برای کسی مهم نباشد تفاوتی زیادی با حیوانی که در جنگل زندگی می‌کند ندارد؛ برای رسیدن به نفس بالاتر و رشد آن من باید ببینم که آیا حال و هوای خانواده‌ام برایم مهم است یا خیر؟ این سوالی است که خیلی برای من مهم است، وقتی جملات اول و الانم را کنارم هم بگذارم می‌فهمم که اشتباهات زیادی داشته‌ام اما فرق شخص آگاه با نادان این است که اشتباهاتش را می‌فهمد و سعی در جبران آنها دارد  و کمترین کار برای جبران اشتباهی مثل اذیت کردن خانواده، این است که این را به آنها اعلام کنم و یک دلنوشته در پاکت بدهم؛ این کمترین کار برای جبران اشتباه است.

من خودم بازاری هستم اگر یک نفر بد حسابی کند بعید می‌دانم تا چند سال بعد به او جنس امانی بدهم، به خودم می‌‎گویم او بد حساب است و این رفتار با او را درست می‌دانم، ولی من بارها در خانواده و در مقابل همسرم یا مادرم اشتباهات زیادی داشتم و بد رفتاری کردم ولی باز به من اعتبار می‌دهند، این یک اتفاق عجیبی است.

تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .